اقتصاد جهان در تعادل شکننده

گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد- محمد امین مکرمی: هفته گذشته نمادی از وضعیت چندرنگ و پرتناقض اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۵ بود؛ هفته‌ای که با تشدید نگرانی‌ها از تنش‌های تجاری آمریکا و چین آغاز شد و با افت دوباره بازارهای سهام به پایان رسید.

در میانه این فراز و فرودها، صندوق بین‌المللی پول در گزارشی خوش‌بینانه، برآورد رشد خود را برای اغلب اقتصادهای پیشرفته افزایش داد؛ خبری که موقتا از شدت نگرانی‌ها کاسته است.

در وال‌استریت نیز صورت‌های مالی درخشان بانک‌های بزرگ آمریکا از رونق معاملات و ادغام‌ها حکایت داشت؛ اما در پس این داده‌های مثبت، هشدارهایی هم به چشم می‌خورد: شکل‌گیری حباب احتمالی در حوزه هوش مصنوعی، تسهیلات‌دهی بیش از اندازه بانک‌ها و فشردگی غیرمنطقی در بازارهای اعتباری.

با این همه، جست‌وجوی روایتی یکپارچه از این داده‌های متناقض کار ساده‌ای نیست. همان‌طور که فایننشال‌تایمز می‌نویسد، پیش‌بینی اقتصاد در شرایطی که بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهان (آمریکا) «غافلگیری» را به ابزار سیاست‌گذاری بدل کرده و موج سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نو مانند هوش مصنوعی، افق اقتصاد را دگرگون کرده، بیش از هر زمان دشوار است.

در چنین فضایی، شاید بهترین واکنش آن باشد که همزمان با پذیرش ابهام، به اقتصاد جهانی به چشم مجموعه‌ای «تاب‌آور، خوش‌شانس و شکننده» نگاه شود.

در جبهه مثبت، بنگاه‌های خصوصی عملکردی فراتر از انتظار داشته‌اند. شرکت‌های آمریکایی با جلو انداختن واردات، جذب هزینه‌ها و یافتن مسیرهای جایگزین تأمین کالا از کشورهایی با تعرفه کمتر در برابر تعرفه‌های جدید دولت ترامپ انعطاف نشان داده‌اند.

شرکت‌های خارجی نیز زنجیره‌های تامین خود را بازطراحی کرده‌اند و حتی برخی با تغییر برچسب مبدأ، از پرداخت تعرفه گریخته‌اند. همزمان، رونق هوش مصنوعی موجب رشد سرمایه‌گذاری در مراکز داده، تراشه‌ها و زیرساخت‌های ابری شده و افت عمومی فعالیت اقتصادی را تا حدی جبران کرده است.

سیاست‌گذاران نیز نقشی مؤثر داشته‌اند. برخی اقتصادهای پیشرفته از دل بحران، به سمت اصلاحات حرکت کرده‌اند؛ کانادا در مسیر آزادسازی بازار داخلی گام برداشته و آلمان محتاط، دامنه سیاست مالی خود را گسترش داده است.

در جهان در حال توسعه نیز ثبات پولی و ارزی موجب تحسین صندوق بین‌المللی پول شده است. در سطح کلان‌تر، منطق تجارت آزاد، هرچند با موانع، همچنان پابرجاست و کشورها به‌دنبال تنوع‌بخشی به شرکای تجاری خود هستند.

عامل شانس نیز بی‌تأثیر نبوده است. بسیاری از بدترین سناریوهایی که در بهار امسال مطرح بود، محقق نشد. برنامه‌های حمایتی ترامپ در عمل با تأخیرها و استثناهایی مواجه شد، به‌گونه‌ای که میانگین موثر تعرفه‌های آمریکا حدود ۱۸ درصد برآورد می‌شود. کاهش نرخ‌های بهره و تضعیف دلار نیز در این میان به اقتصادهای نوظهور کمک کرده است.

اما همین خوش‌اقبالی می‌تواند چهره شکننده واقعیت را بپوشاند. نرخ‌های بالای تعرفه، به‌ویژه در رابطه با چین، همچنان متغیر است و نااطمینانی تجاری بر فعالیت‌ها سایه افکنده است. در بازار سهام، ارزش‌گذاری‌های بالا و وابستگی بیش از حد به شرکت‌های بزرگ فناوری، خطر اصلاح شدید قیمت‌ها را در پی دارد.

در بازار بدهی نیز، قیمت‌گذاری خوش‌بینانه و افزایش اهرم مالی در بخش خصوصی، احتمال نکول را بالا برده است. در سوی دیگر، وضعیت مالی شکننده دولت‌ها فضای مانور مالی را محدود کرده و بر نوسانات بازار اوراق افزوده است.

نتیجه آنکه اقتصاد جهانی در آستانه فصل تازه‌ای از نوسان قرار دارد؛ فصلی که در آن تاب‌آوری باید تقویت شود، به بخت نمی‌توان تکیه کرد و نشانه‌های شکنندگی را نباید نادیده گرفت. در دنیایی که هر روز رنگ عوض می‌کند، پاسخ‌های ساده گمراه‌کننده‌ هستند؛ پذیرش ابهام و پیچیدگی شاید بهترین راهبرد برای درک اقتصاد امروز باشد.