گفتوگو با محمد لاهوتی رئیس کمیسیون توسعه صادرات غیرنفتی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران
چرا رقبا سهم بازار ایران را می بلعند؟
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در پرونده این هفته «جمعه با دنیای اقتصاد» و در گفتگو با محمد لاهوتی، رییس کمیسیون توسعه صادرات اتاق بازرگانی ایران موضوع بازارهای محدود ایران در عرصه تجارت خارجی واکاوی شده است.
او میگوید بیشترین تاثیر عدم رشد تجارت خارجی و توسعه صادرات، سیاستگذاریهای داخلی و موانع درونی است؛ به خصوص در حوزه صادرات، صادرکننده از یک سو باید با تحریمهای خارجی مقابله کند و از سوی دیگر با شرایط سخت و پیچیده رفع تعهد ارزی و شرایط حاکم بر تامین مواد اولیه به دلیل عدم دسترسی به منابع ارزی است. پس در دو بخش تحریم های داخلی و خارجی اثرگذار است ولی محدودیت تجارت خارجی ایران بیشتر متاثر از تحریمهای داخلی است.
دنیای اقتصاد: تجارت خارجی ایران ظرف سال های گذشته فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده است؛ تنوع اقلام کم شده و بازارهای هدف صادراتی محدودتر شده اند. چه عواملی در شکل گیری این بیشترین تاثیر را به جای گذاشته است؟
- محمد لاهوتی: با توجه به اعمال تحریمهایی که از اوایل دهه ۹۰ بر کشور تحمیل شد، به ناچار بازارهای صادراتی کشور محدود شده و بسیاری از کالاها به برخی کشورها از جمله چین صادر گردیده و برخی کشورها از جمله امارات و ترکیه بعنوان مقصد اول کالاهای صادراتی ایران لحاظ شده و از آنجا به سایر کشورهای دنیا صادر میشوند؛ لذا وقتی به سبد صادراتی ایران مراجعه میکنیم، مشاهده میشود که ۵ کشور اول به صورت سنتی در این ۱۳ سال اخیر یکسان بوده و تفاوت فاحشی در سالهای مختلف به وجود نیامده است؛ به نحوی که صرفا جای این چند کشور با هم عوض شده و همین اتفاق هم در حوزه واردات رقم خورده است؛ لذا شرایط تحریم این وضعیت را پیش روی تجارت خارجی ایران قرار داده است. البته سازمان توسعه تجارت ایران از سه سال گذشته، سیاست گسترش تجارت با کشورهای پیرامونی و ۱۵ کشور همسایه را در دستور کار قرار داده و به جهت عضویت ایران در اوراسیا، بریکس و شانگهای پیشبینی میشود روند گسترش بازارها با این کشورها در آینده تندتر شود و شاید برخی از این کشورها وارد ۵ کشور اول تجاری ایران شوند؛ البته آمارها هم همین را نشان میدهند. البته باید توجه داشت با وجود اینکه در حال حاضر اعداد تجارت با این کشورها خیلی بزرگ نیست؛ ولی رشد تجارت ۶۰ تا ۷۰ درصدی را با کشورهای Cis و اوراسیا شاهد هستیم و دلیل آن هم، صفر شدن تعرفهها است و پیشبینی میشود ظرف یکی دو سال آینده، روابط بانکی ویژهای هم در این ارتباط ایجاد شود که گسترش بازارها را رقم خواهد زد. موضوع بعدی هم بازار آفریقا است که در حال حاضر، دولت سیاست گسترش تجارت با آفریقا را هدف قرار داده و اگر شرایط فراهم شود و حمایتهای لازم صورت گیرد، آن هم میتواند به عنوان یک بازار مدنظر قرار گیرد.
* سهم بازار از دست رفته ایران نصیب کدام کشورها شده است؟
- به هر حال وقتی تقاضا در دنیا وجود داشته باشد، همه کشورها که ظرفیت تامین کالا داشته باشند به سمت پاسخ به تقاضا حرکت خواهند کرد؛ اما به صورت سنتی رقیب اصلی ما در بسیاری از بازارهای مهم صادراتی ایران از جمله عراق، کشور ترکیه است؛ چراکه از نظر جغرافیایی یکی از همسایگان ایران به شمار میرود که ارتباط بسیار خوبی با کشورهای همسایه خود و البته ایران دارد؛ ضمن اینکه ترکها شرایط بسیار خوبی را برای افزایش صادرات از دهه ۹۰ میلادی فراهم کردهاند و امروز بعنوان یکی از مهمترین صادرکنندگان منطقه شناخته میشوند که صادرات آنها حوزههای مختلف کالایی از جمله صنعتی، کشاورزی و غذایی را در برمیگیرد و به این جهت میتوانند یکی از رقبای سخت و اصلی ما در بازارها باشند و با ما رقابت کنند؛ لذا این مساله باید مورد توجه سیاستگذاران تجاری کشور قرار گیرد که برای حمایت از صادرکنندگانی که به هر حال در یک رقابت نابرابر به جهت تحریم قرار دارند، گام بردارند. از سوی دیگر، ایران امکان استفاده از روشهای بانکی را ندارد و در بسیاری از موارد هزینههای صادرکنندگان ایرانی بسیار بالاست؛ پس حتما باید حمایت از صادرکنندگان ایرانی در بازارهایی که رقیب اصلی ما ترکیه یا کشورهای مشابه هستند، صورت گیرد تا ماندگاری در بازارها بیشتر شود.
*چقدر میتوان سهم موانع داخلی را در شکل گیری این روند در نظر گرفت؟
- سهم ما از کیک جهانی به گواه آمارها ۰.۳ درصد است در حالیکه بر اساس ظرفیتهای کشور، این سهم باید حداقل یک درصد باشد؛ یعنی اگر امروز حدود ۱۳۰ میلیارد دلار ظرفیت تجاری به جز سهم فروش نفت داریم، این عدد را حداقل میبایست سه برابر کنیم تا بتوانیم به جایگاه اصلی خود از کیک جهانی دست یابیم؛ ولی آمارها نشان میدهند این سهم بیش از ۰.۳ درصد نیست و اگر بخواهیم آسیبشناسی کرده و عوامل را برشمریم باید گفت در بخش موانع خارجی، موضوع تحریمها و عدم پیوستن به FATF را میتوان برشمرد که این موضوع خوشبختانه در شرف حل شدن است و امیدواریم دولت هم بتواند از این مصوبه بهرهبرداری کرده و مشکل FATF را حل کند. از سوی دیگر عدم حضور ایران در سازمان جهانی تجارت شرایط نابرابری بین ما و رقبا ایجاد میکند که اینها موانع خارجی است که در شرایط فعلی قابل تغییر نیست؛ ولی آنچه مسلم است بیشترین تاثیر عدم رشد تجارت خارجی و توسعه صادرات، سیاستگذاریهای داخلی و موانع درونی است؛ به خصوص در حوزه صادرات، صادرکننده از یک سو باید با تحریمهای خارجی مقابله کند و از سوی دیگر با شرایط سخت و پیچیده رفع تعهد ارزی و شرایط حاکم بر تامین مواد اولیه به دلیل عدم دسترسی به منابع ارزی، دست و پنجه نرم نماید. پس در دو بخش، تحریم های داخلی و خارجی اثرگذار هستند؛ ولی محدودیت تجارت خارجی ایران بیشتر متاثر از تحریمهای داخلی است.
* سفر آسیایی ترامپ و مذاکره با کشورهای آسیایی چه پیامهایی را برای اقتصاد ایران میتواند داشته باشد؟
- رییس جمهور امریکا نشان داده که در دوره فعلی ریاست جمهوری خود، از هر ظرفیتی بتواند برای ضربه زدن به ایران استفاده خواهد کرد تا ایران را در محدودیت قرار دهد و شرایطی پیش برد که ایران را مجبور به مذاکره نماید و در تمامی سفرهای خود به حوزه خاورمیانه در تلاش است تا بتواند روابط تجاری کشورها با ایران را محدود کند؛ البته از دشمن هم بیش از این انتظار نمیرود و این ما هستیم که میبایست سیاستهایی در پیش گیریم که این اقدامات را خنثی کنیم. به عنوان مثال مهمترین بازار ایران بازار عراق است که در این بازار هم ما شاهد کاهش صادرات هستیم و به نظر میرسد دستگاههای مجری و مسئول به ویژه سازمان توسعه تجارت، بانک مرکزی و معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه می بایست در بازارهای مهمی همچون عراق هر چه سریعتر ورود کرده و نسبت به رفع موانع تلاش کنند. یکی از موضوعات بسیار مهم در بازار عراق، عدم دسترسی صادرکنندگان ایرانی به فروش کالای ایرانی با ارز دولتی عراق است و این به دلیل نفوذ امریکا در سیستم بانکی عراق است که سبب میشود صادرکنندگان ایرانی کالای خودش را حداقل ۲۰ درصد ارزانتر بفروشند تا بتوانند با رقبای سرسختی همچون ترکیه رقابت کنند؛ لذا به نظر می رسد دستگاههای حاکمیتی هستند که باید فاصله را پر کرده و این اشکال را به نوعی با سیاستگذاریهای پویا برطرف نمایند.
دنیای اقتصاد: صادرات ایران در دو دهه گذشته، مسیری پرپیچوخم را طی کرده است؛ از روزگاری که نفت و مشتقاتش نبض تجارت خارجی را در دست داشت تا امروز که کالاهای غیرنفتی و شرکای شرقی نقشه تازهای برای ایران ترسیم کردهاند.