«دنیای اقتصاد» از سفر دو روزه اخر هفته به روستای« قلعه بالا» گزارش میدهد؛
تلاقی پاییز و کویر
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ پاییز، فصل دل کندن از روزمرگی و شلوغی و دغدغههای همیشگی زندگی است. وقتی آسمان تهران خاکستری و مملو از دود و آلودگی است و از ترافیک، شلوغی و چالشهای همیشگیاش خسته میشوید، آخر هفته بهترین فرصت برای پناه بردن به مقصدی امن، آرام و پاک است. بنابراین، پاییز که میرسد، ایران صحنهای دیگر از زیباییهایش را نشان میدهد؛ جایی که خاک و آسمان یکی میشوند و سکوت، مهمان اصلی دشتهاست. در دل دامنههای جنوبی پارک ملی توران، جایی میان سکوت کویر و زمزمه باد، روستایی قرار دارد که نامش با تاریخ و طبیعت درآمیخته است؛ «قلعهبالا». روستایی کوچک که هنوز بوی اصالت میدهد.
راهی به دل سکوت
مسیر رسیدن به قلعهبالا، خودش بخشی از سفر است. از تهران تا قلعهبالا حدود پنج ساعت و نیم راه است. اگر از تهران حرکت کنید، حدود ۴۵۰ کیلومتر راه در پیش دارید؛ مسیر تهران-سمنان-بیارجمند که در بخشهایی از جاده، کویر و کوه در یک قاب جمع میشوند. مسیر از تهران به سمت سمنان و سپس بیارجمند میگذرد، جادهای که هر چه جلوتر میروی، رنگها تغییر میکنند و منظرهها آرامتر میشوند. تپههای نرم شنی، زمینهای نمکی، قناتهای خشک و خانههایی که هرچه جلوتر میروی، تعدادشان کمتر میشود. جاده خلوت است، اما هر پیچ و دشت، تصویری تازه دارد. جاده از کنار روستاهای کوچک و قناتهای قدیمی میگذرد و هر چند کیلومتر، تابلویی دیده میشود که جهت یکی از دروازههای پارک ملی توران را نشان میدهد؛ همانجا که هنوز صدای یوز آسیایی و گورخر ایرانی در آن شنیده میشود.
از بیارجمند که بگذری، روستا در دل دامنهها پدیدار میشود؛ با خانههای خشتی و سقفهای کاهگلی که انگار از دل خاک بیرون آمدهاند. در این مسیر دو پدیده دیدنی، ارزش توقف دارد؛ کاروانسرای صفوی بیارجمند که در میانه دشت ایستاده و هنوز رد کاروانهای قدیمی را در خود دارد، و دق (شورهزار) بیارجمند که صبحها و غروبها مثل آینهای آسمان را در خود بازتاب میدهد. بعد از گذر از این دو، جاده باریکتر میشود و روستای قلعهبالا در افق ظاهر میشود؛ روستایی با خانههای خشتی و سقفهای کاهگلی که در میان بوتههای پاییزی و نور غروب، تصویری شاعرانه ایجاد میکنند.
اولین چیزی که در قلعهبالا حس میکنی، سکوت است. سکوتی از جنس آرامش، نه خالی بودن. ورود به روستا، ورود به دنیایی دیگر است. همهچیز آرام است، دیوارها کاهگلیاند و کوچهها باریک و پیچدرپیچ. بوی نان تنوری در هواست و از پشت دیوارها صدای بزها میآید. بیشتر خانهها هنوز با همان مصالح بومی ساخته شدهاند و بسیاری از آنها حالا به اقامتگاههای بومگردی تبدیل شدهاند؛ خانههایی ساده با حیاط مرکزی، سماور زغالی و فرشهای کهنه که آدم را یاد خانههای قدیمی مادربزرگ میاندازد. شب ماندن در یکی از همین خانهها تجربهای بیادعا اما عمیق است. صاحبانشان بیشتر اهالی روستا هستند و با همان سادگی و مهربانی محلی از مهمانها پذیرایی میکنند. غذاهای محلی مثل آش کوهی، عدسپلو، نان داغ، چای آویشن و زیره، همه از همان خاک و اقلیم یافت میشوند. اما قلعهبالا فقط روستا نیست؛ در واقع دروازهایست به دنیایی که به آن میگویند «کویر زنده».
شبهای زنده کویر
شب، آسمان قلعهبالا شگفتانگیز است. اگر اهل کمپ باشید، اطراف روستا مکانهایی امن و هموار برای چادر زدن وجود دارد. در پاییز، هوا خنک و دلپذیر است و فقط باید باد شبانه را جدی گرفت. صدای زوزه دوردست شغال و آسمانی که تا چشم کار میکند ستاره است، همینها کافی است تا حس کنی زمان ایستاده.
سفر به قلعهبالا، سفری لوکس نیست؛ اما یکی از انسانیترین و آرامترین تجربههاییاست که میتوان در پاییز داشت. با هزینهای کمتر از یک سفر شهری، میتوان هم شب را در بومگردی ماند، هم تجربه کمپ داشت و هم بخشی از کویری را دید که هنوز طبیعت در آن زنده است. فقط باید با احترام رفت، با کمترین اثر، و با بیشترین توجه به جایی که مهمانش هستیم. اطراف روستا، نقاط امنی برای برپایی چادر وجود دارد، بهویژه در نزدیکی مسیر ورودی به توران که چشماندازش بینظیر است. فقط باید قوانین منطقه حفاظتشده را جدی گرفت؛ هیچ آتشی در نزدیکی بوتهها روشن نکنید، زبالهها را با خود بازگردانید، و فاصله لازم از حیات وحش را رعایت کنید. اینجا خانه گونههاییست که نسلشان در خطر است از یوز آسیایی، تا جبیر و هوبره و حضور ما نباید تهدیدی برایشان باشد.
از یوزآسیایی تا ردپاهای جبیر
صبح روز بعد، مسیر به سمت پارک ملی توران ادامه مییابد؛ راه خاکی از کنار روستا آغاز میشود و با چند تپه کمارتفاع به دشتهای بیانتها میرسد. توران یکی از بزرگترین و مهمترین زیستگاههای ایران است، جایی که هنوز یوز آسیایی، گورخر ایرانی، جبیر و هوبره در آن زندگی میکنند. تپههای شنی و دشتهای وسیع توران، سکوتی عمیق ایجاد میکنند که تنها با حضور باد و رد پاهای حیوانات پر میشود. ردپاهای جبیر، لانههای پرندگان و مسیرهای عبور گورخرها، همه داستانی خاموش از زندگی و تلاش برای بقا روایت میکنند. توران، ترکیبی منحصربهفرد از زیستبوم کویری و نیمهکوهستانی است. هر تپه، هر دشت و هر دره، جایگاه امنی برای گونههای در خطر محسوب میشود و کوچکترین مزاحمت میتواند چرخه طبیعی را مختل کند. بنابراین مسیرهای مشخص برای گردشگران تعبیه شدهاند و حفظ فاصله از حیوانات، الزامی است. این احترام به طبیعت، کلید تجربهای امن و شگفتانگیز از کویر است.
پاییز، بهترین زمان دیدار از توران است. نور صبحگاهی ردپاها و لانهها را برجسته میکند و رنگ زمین طلایی و آسمان آبی عمیق، تصویری چشمنواز ایجاد میکند. باد ملایم پاییزی، سکوت کویر را زنده میکند و تجربهای منحصر به فرد از حضور در طبیعت ارائه میدهد. توران، نه تنها مأمن حیات وحش، بلکه نمونهای زنده از همزیستی انسان و طبیعت است؛ جایی که احترام به محیط زیست شرط تجربه امن و لذتبخش است.
سفر به قلعهبالا از آن سفرهای آرام و انسانی است؛ نه پر از هیجان، نه پرخرج. با حدود یک تا یکونیم میلیون تومان میشود دو روز کامل در قلب طبیعت بود؛ با بومگردیهای گرم و کمهزینه یا کمپ ساده و بیتکلف. پاییز، بهترین فصل دیدار از این روستاست: هوا ملایم، رنگ زمین طلایی و نور غروبها مسحورکننده است. روزها لباس سبک کافیاست اما شبها باید لباس گرم همراه داشت. و اگر اهل عکاسی باشید، طلوع و غروب، بهترین لحظهها برای ثبت بافت خشتی روستا و آسمان بیانتهاست.//








