« خودرومحور ی» شهرها

اگر شما به یک روستای دوردست رفته و همصحبت یک شهروند شده و با او از آلودگی هوا صحبت کنید، او نیز بهراحتی از مضرات آلودگی هوا با شما حرف خواهد زد و اتفاقا یکی از مزیتهای روستا را همین هوای پاک نسبت به شهرها بهویژه کلانشهرها و البته تهران، میداند. بنابراین امروز باید به این نکته اشاره کرد که چطور آلودگی هوا بهرغم آگاهی همگی از آن، همچنان پابرجا مانده و چطور راهکارهایی که هزاران بار در رسانهها و محافل رسمی و غیررسمی از سوی مسوولان و کارشناسان مطرح شده، به نتیجه نرسیده است؟
یکی از علل عمده در تشدید آلودگی هوا به اشکالات عدیده کشور در سیستم شهرسازی مربوط میشود؛ چراکه عدم رعایت استانداردهای شهرسازی عملا توسعه پایدار را بر هم زده و پراکندگی جمعیتی را دچار یک شلختگی و افسارگسیختگی خواهد کرد. بهویژه اگر در گذر زمان، شهرها متناسب با جمعیت و شرایط مقتضی، توسعه پیدا نکرده باشند و صرفا بر اساس معیار جمعیت مراتب شهر و شهرستان و کلانشهر و غیره را پشت سر گذاشته باشند.
تهران مثال بارز و خوبی برای درک بهتر این مساله است. تهران اگرچه به سبب پایتخت بودن و استقرار مراکز مهم دولتی، مهمترین کلانشهر کشور محسوب میشود؛ ولی واقعیت این است که تهران متناسب با جمعیتی که در آن ساکن هستند یا به صورت روزانه برای اشتغال یا امور روزمره به آن مهاجرت میکنند، مراحل و مراتب توسعه پایدار را پشت سر نگذاشته است. تهران امروز ظرفیتی متناسب با یکچهارم یا با اغماض یکسوم ساکنان خودش را دارد. صرفا همین یک گزاره سبب میشود که شما به بسیاری از سوالات از جمله تضعیف پوشش گیاهی تهران، کاهش معنادار ذخایر آبی، انباشت زبالههای شهری و البته تشدید مداوم آلودگی هوا پاسخ دهید.
تهران مانند سایر کلانشهرهای کشور و برخلاف گذشته شهری و معماری ایرانی، «خودرومحور» شده است. شما در معابر تهران اگر مسیری برای تردد راحت معلولان پیدا نکنید یا اگر مسیری را برای پیادهروی راحت و ایمن شهروندان سراغ نداشته باشید یا اگر این معابر ترددی به راههای ایمن تردد دوچرخهسواران مجهز نباشند، ولی قطعا در آن راهی برای تردد خودروها خواهید یافت. این همان نقطه آغازین «خودرومحوری» شهرها و یکی از پایههای اصلی آلودگی هوا در تهران و البته سایر کلانشهرهای کشور است.
شهرداران محترم تهران و سایر کلانشهرها طی سالیان متوالی و طولانی دائما برای حل مشکل ترافیکی خودروها به ساخت یا دستکم عریض کردن اتوبانها و خیابانهای درونشهری دست زدند که البته در کوتاهمدت توانستند به واسطه همین رویکرد تا حد زیادی مشکل ترافیکی را برطرف کنند، ولی بعد از مدتی همین مشکل در سطح وسیعتری برگشت تا دوباره آنان مجبور به ساخت و عریض کردن اتوبانها و خیابانها شوند.
در واقع ما دائما با جادهکشی در داخل شهرها، ماشینها را به شهر دعوت کردیم. این در حالی است که در بسیاری از کشورها برای حل مساله ترافیکی شهرها، سیستم حملونقل عمومی را توسعه دادند و همزمان با آن شهروندان را به استفاده از وسایل حملونقل پاک مانند دوچرخه یا وسایل نقلیه برقی مشابه یا حداقل وسایل نقلیه عمومی مانند اتوبوسهای برقی یا مترو و مشابه آن، تشویق کردند.
کارخانهها نیز به جای خودشان و همراه با خودروها با همان درجه کیفی سوختهای فسیلی به تشدید آلودگی هوا دامن زدند تا امروز شرایط آلودگی هوا در کلانشهرها دچار چنین وضعیتی شود و وارونگی هوا آن را به یک معضل جدی در حوزه سلامت شهروندان تبدیل کند.
شاید امروز راهی برای اصلاح ساختار شهری در کوتاهمدت نباشد، ولی برای برنامههای میانمدت یا کوتاهمدت، استانداردسازی سوختهای فسیلی و ارتقای درجه کیفی آنها یکی از راهکارهای مورد توجه کارشناسان و صاحبنظران است. امروز معضل تامین سوخت نیروگاهها و مراکز صنعتی تا جایی پیش رفته است که بحث استانداردسازی در حد یک رویا بعید به نظر میرسد و به نظر نمیرسد که امسال اتفاق خاصی در این زمینه رخ بدهد.
پربیراه نیست اگر بگوییم که اولویتبندی در بودجهریزی بنا به هر دلیلی کمتر متوجه حوزه سلامت و بهداشت یا محیط زیست کشور است. این در حالی است که سالانه به سبب آلودگی هوا و مشکلاتی مشابه با آن هزینههای گزاف مالی و جانی بر مردم تحمیل میشود. اتفاقا پرداختن به این حوزهها نتایج مشخص خودش را به همراه داشته و در عین حال از هزینههای مجدد و دوباره در بخش سلامت جلوگیری خواهد کرد.
* کارشناس محیط زیست