وارونگی اولویت نیست

حقیقتا، حرف زدن از آلودگی هوا، عوامل آن، اثرات آن و راهکارهای حل آن، تکرار مکررات است و تا زمانی که اقدام جدی در این حوزه رخ ندهد، فقط خودمان را خسته می‌کنیم و گوش دیگران را آزار می‌دهیم. تصور بر این است که مسوولان قصدی برای حل این مساله ندارند و اینکه رئیس‌جمهور محترم نیز به‌صراحت و البته با طعنه گفت که ساعات کاری کارمندان را کم کنیم بلکه برق کمتری مصرف کنند چون کاری انجام نمی‌دهند، بر همین تصور و فرضیه صحه می‌گذارد.اما اگر فرض بر آن باشد که مسوولان قصد و عزم و اراده جدی برای حل آلودگی هوا را دارند که باید داشته باشند، اجرای اصولی و دقیق قانون هوای پاک مصوب در مجلس شورای اسلامی یکی از بهترین راهکارهایی است که به نظر نگارنده می‌رسد. 

اگر این قانون و مضافا مفاد و بندهای برنامه توسعه هفتم به عنوان اسناد بالادستی، به صورت روشن و شفاف و مشروط بر اراده و همکاری مجموعه حاکمیت - قوای سه‌گانه و سایر نهادهای بالادستی و غیردولتی - در دستور کار قرار بگیرد، در بهترین حالت طی ۵ سال و در بدترین حالت طی ۱۰ سال می‌توانیم به یک وضعیت و شرایط پایدار در کنترل و مهار آلودگی هوا دست پیدا کنیم.ضمانت اجرایی این مساله نیز لحاظ این اسناد بالادستی با هدف مدیریت آلودگی هوا در بودجه سالانه کشور خواهد بود؛ چراکه قید این موضوع در بودجه سالانه سبب می‌شود که اولا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در دوران نگارش بودجه سالانه طی مشورت با دستگاه‌های متولی و ذی‌ربط، یک سری چارچوب‌ها و قواعد برای اجرای دقیق اصول مربوطه در نظر گرفته و متناسب با آن بودجه‌ای بنویسند و سپس با اختیار نظارت بر تکالیف و وظایف، متولیان را نسبت به عملکرد خودشان پاسخگو کرده و در بودجه سالانه دوره‌های بعد مقتضی با گزارش‌های مربوطه بودجه را تنظیم کنند.

بنابراین ضمن طراحی و اجرای برنامه‌های پایدار، نیاز است که متولیان امر نسبت به عملکرد خودشان پاسخگو باشند و این یکی از حلقه‌های مفقوده و البته مهم مساله است. همچنان‌که امروز اگر اقدامی صورت نگرفته و مغفول مانده است، کسی پاسخگو نبوده و نهایتا اگر آلودگی از حد مجاز فراتر رفت، تعطیلی مدارس و ادارات و اجرای طرح‌های موقت و ویژه تردد وسایل نقلیه در دستور کار قرار گرفت.واقعیت این است که آن‌قدر در رسانه‌ها، محافل رسمی و حتی گعده‌های دوستانه و خانوادگی درباره آلودگی هوا بحث شده است که امروز حتی یک بچه‌مدرسه‌ای نیز به درک مشخصی از آلودگی هوا رسیده است. 

امروز عموم شهروندان، حتی آنان که به صورت تخصصی یا آکادمیک به معضل آلودگی هوا اشراف و آگاهی ندارند، این بدیهیات را می‌دانند که برای کاهش آلودگی هوا، باید خودروهای فرسوده اسقاط شده و خودروهای کم‌مصرف و هیبرید و استاندارد جایگزین شوند. آنها می‌دانند که باید سوخت استانداردسازی شود. آنها می‌دانند که باید سیستم حمل‌ونقل عمومی تجهیز شود و توسعه پیدا کند. بنابراین تمامی راهکارها مشخص هستند و بخش غالبی از همین راهکارها را حتی شهروندان می‌دانند.سایر کشورها در بحث کنترل آلودگی هوا نیز راه متفاوتی را پیش نگرفته‌اند. نمونه‌های مشابه مانند آنچه در پکن یا مکزیکوسیتی رخ داد، سخن از آن دارد که کنترل آلودگی هوا اگر با عزم و اراده مسوولان همراه باشد، اصلا و ابدا امر محال و غیرممکنی نیست. 

ما باید به قوانین موجود مراجعه کنیم و در کنار آن برای مباحثی چون انرژی پاک یا خودروهای برقی و امثالهم که برنامه جامع و مشخصی نداریم، قانون و برنامه مشخص و مرتبط تنظیم کنیم؛ چراکه فقدان برنامه و نبود قانون مشخص نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه در آینده مشکلات عدیده‌ای را رقم می‌زند.همگی این موارد نیازمند یک اولویت‌بندی ویژه و عزم راسخ است. اگر مانند گذشته بخواهیم صرفا به حرف اکتفا کنیم، قطعا هیچ مشکلی حل نخواهد شد و به طور مشخص در مساله آلودگی هوا باید منتظر تبعات جانی و مالی آن مانند گذشته باشیم.

* کارشناس مدیریت شهری