عکس لید

به نظر می‌رسد از آنجا که موفقیت در تولید بیش‌تر به دسترسی به سرمایه در گردش و توان مالی بستگی دارد تا صرفا دانش نظری، الگوهای موفق در اقتصادهای پیشرفته به‌سادگی قابل انتقال به فضای اقتصادی ایران نیستند. این چالش‌ها تنها محدود به بازگشت نخبگان نیستند، ارتباط میان دانشگاه و صنعت نیز در ایران با موانع جدی مواجه است. در صنعتی مانند نفت، دانشگاه‌ها می‌توانند با ارائه پژوهش‌های کاربردی، تربیت نیروی انسانی متخصص و بومی‌سازی فناوری، نقش حیاتی در توسعه پایدار و خودکفایی فناورانه ایفا کنند.

اما انتظارات متفاوت، بوروکراسی کند، محدودیت‌های مالی و عدم شفافیت، این همکاری‌ها را به‌طور مستمر دشوار می‌کنند. بدون ایجاد نهادهای مشترک، مراکز نوآوری و بسترهای قانونی و مالی مناسب، ظرفیت دانشگاه‌ها برای پاسخ به نیازهای واقعی صنعت عملا محدود می‌ماند. در کنار این مسائل، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی نیز نقش کلیدی در عملکرد اقتصادی و اجتماعی دارد. تجربه کشورهای با سرمایه اجتماعی بالا، نشان می‌دهد شفافیت نهادها، پاسخگویی مسوولان و رفتار عادلانه با شهروندان، پایه‌ای برای اعتماد متقابل و همکاری پایدار ایجاد می‌کند. در ایران اما  فرسایش اعتماد عمومی، فساد، ناکارآمدی و تجربه تاریخی نهادهای غیرشفاف، جامعه را در وضعیتی قرار داده است که همکاری جمعی کاهش یافته و منابع طبیعی و رفاه عمومی به خطر افتاده است. 

سه وجه بازگشت نخبگان، ارتباط دانشگاه و صنعت و سرمایه اجتماعی نشان می‌دهند که موفقیت اقتصادی و اجتماعی ایران تنها از طریق سازگاری با واقعیت‌های اقتصادی، تقویت نهادها، ایجاد سرمایه اجتماعی و طراحی هوشمندانه نهادهای فراگیر ممکن است. «باشگاه اقتصاددانان» در این پرونده سعی می‌کند به تصمیم‌گیران و فعالان حوزه اقتصاد، سیاست و توسعه نشان ‌دهد که بدون این هماهنگی، حتی بالاترین سطح دانش و فناوری نیز نمی‌تواند به توسعه پایدار و رفاه عمومی منجر شود.