واقعبین باشیم

شنیدهها حکایت از آن دارد که احتمالا چنین دیداری برگزار خواهد شد؛ همچنانکه سفیر ایران در سازمان ملل دیدار آقایان عراقچی و ویتکاف را تایید کرده است و این تحول مهمی پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه به شمار میرود و نباید فراموش کنیم که ویتکاف تقریبا نماینده تامالاختیار ترامپ است. اما در کنار اهمیت این دیدار ضروری، آقای پزشکیان باید قبل از سفر تکلیف خود را بداند تا سناریوهای خاتمی و روحانی تکرار نشود و لازمه این مهم اتخاذ تصمیم قبل از سفر است.
بهشخصه بهعنوان یک کارشناس اعتقاد دارم حل مشکل فقط از طریق آمریکا امکانپذیر است. ممکن است این نسخه داروی تلخی باشد ولی بعضی اوقات برای درمان، ممکن است نیازمند جراحی هم باشیم. در تاریخ هم اتخاذ چنین تصمیمات سختی سابقه دارد. ویتنام یکی از نمونههای بارز آن است. هیچ کشوری به اندازه ویتنام زخم آمریکا و غرب را به تن نداشت، ولی رهبران آن کشور در مقطعی از تاریخ و برای آینده بهتر مردم خود تصمیم گرفته و فاز جدیدی را آغاز کردند که آثار مثبت و شاید اعجازبرانگیز آن را امروز مشاهده میکنیم.
ایران مهمترین کشور غرب آسیاست و با وجود همه چالشها در مقایسه با کشورهای منطقه به دلیل مزیتهایی که خوشبختانه هیچ کشور دیگری در منطقه از آن برخوردار نیست، جایگاه رفیعی در جهان دارد. ریلگذاری جدید در سیاست خارجی در واقع بازگرداندن کشور به مسیر توسعه، رفاه و آینده بهتر مردم و از اینها مهمتر تبدیل شدن ایران به بازیگری تاثیرگذار در سیاست جهانی خواهد بود.
درباره تاثیر سفر نیویورک در بحث تعویق مکانیسم ماشه با توجه به مدت باقیمانده نمیتوان پاسخ روشن و دقیقی داد و باید آن را منوط به تصمیم ایران در برونرفت از این بحران از یک سو و تصمیم نهایی غرب از سوی دیگر تصور کنیم. واقعیت این است که غرب یک سناریوی مشخص برای ایران لحاظ کرده است، بااینحال نباید از تلاش با محوریت دیپلماسی دست برداشت، چون تنها گزینه پیش روست. در همین راستا سفر رئیسجمهوری به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور و رئیس شورای عالی امنیت ملی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
این جایگاه بهطور طبیعی دارای اختیارات زیادی است که باید برای برونرفت از بحرانها و حل معضلاتی که با سرنوشت کشور و آینده مردم گره خورده، مورد استفاده قرار گیرد. از این منظر و با توجه به شرایط کشور که همه از آن آگاهند، سفر رئیسجمهور به نیویورک مهمترین رویداد سیاسی - دیپلماتیک کشور و شاید مهمترین فرصت در زندگی سیاسی جناب پزشکیان است. لذا قبل از هرچیزی رئیسجمهوری باید تبعات فعال شدن مکانیسم را با مقامات عالی کشور در میان گذاشته و برای جلوگیری از آن در فرصت بسیار اندک باقیمانده مجوزهای لازم را بگیرد.
اکنون دو دیدگاه درباره فعال شدن مکانیسم ماشه در کشور وجود دارد. اول دیدگاه تندروهایی است که مسبب این وضع هستند و معتقدند تاثیری بر شرایط نخواهد گذاشت. آنها بدون آنکه کوچکترین مسوولیتی را به گردن بگیرند مانند توپخانه عمل میکنند، ولی متاسفانه هدف توپها بیشتر کشور است تا طرفهای مقابل.
دسته دوم کسانی هستند که خواهان برونرفت از شرایط کنونی جهت حل مطالبات و مشکلات مردمی هستند که آثار ناشی از تشدید بحران را با پوست و گوشت و خون خود احساس میکنند و نگران آینده هستند. بنابراین، کشور نیازمند تصمیمی شجاعانه است و ضرورت دارد این تصمیم برآمده از اقناع مخالفان و اجماع تصمیمسازان باشد. امروز کشور در وضعیتی شبیه به سال آخر جنگ تحمیلی قرار دارد و ارائه صادقانه و بیواهمه وضعیت کشور به مراکز تصمیمگیری یک وظیفه ملی است که غفلت از آن فاجعهبار خواهد بود.
زمانی که ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود از برجام خارج شد، مهمترین معارض این تصمیم سه کشور اروپایی عضو برجام بودند. تلاشهایی هم برای کار با ایران کردند ولی به دلیل شرایط حاکم بر روندهای اقتصادی، تجاری و مالی جهان که تحت سیطره قوانین بینالمللی و منافع شرکتهای بزرگ است، نتوانستند کاری از پیش ببرند. اما همین سه کشور امروز مهمترین مخالف ایران هستند. یافتن چرایی این تغییر مواضع کلید فهم سیاستی است که ما باید در پیش بگیریم. در سال ۲۰۲۰ آمریکا تلاش کرد اسنپبک را فعال کند ولی در شورای امنیت سازمان ملل شکست خورد، ولی امروز سه کشور اروپایی اسنپبک را کلید زده و از ما میخواهند که با آمریکا وارد مذاکره جدی و محتوایی شویم.
درک این تغییرات در عرصه سیاست جهان نیازمند عقل سقراط و افلاطونی نیست و حتی یک دانشجوی سال اول علوم سیاسی نیز قادر به درک و فهم این تغییرات است. به بیان بهتر همان سه کشور اروپا آمریکای خارجشده از برجام و شکستخورده در فعال کردن اسنپبک در ۲۰۲۰ را به بازیگری اصلی در پرونده هستهای ایران تبدیل کردهاند. ممکن است گفته شود آنها برای جلب رضایت آمریکا در مساله اوکراین، تعرفهها یا حتی هزینههای ناتو در مقابل آمریکا خاضع شدهاند.
فعال شدن مکانیسم ماشه عرصه امنیتی و فضای بینالمللی را علیه ایران تغییر خواهد داد و این دقیقا مهمترین تاثیر آن است. البته تندروها میگویند مکانیسم ماشه تاثیر مهمی در اقتصاد و معیشت مردم نخواهد گذاشت. در کوتاهمدت و با ابتکارات دولت ممکن است این ادعا صحیح به نظر برسد، ولی آنها باید با شجاعت اخلاقی تاثیرات درازمدت آن و البته بازگشت کشور به فضایی متاثر از شش قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور را بپذیرند تا شاید در نظرات و پیشنهادهای خودشان تغییراتی ایجاد کنند.
* سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی