دیپلماسی لحظهآخری

تروئیکای اروپایی، با وجود فشارهای دولت اول ترامپ برای استفاده از مکانیسم ماشه بهعنوان بخشی از فشار حداکثری بر ایران، از فعالسازی ماشه خودداری کرده بود (ایالات متحده از اقدام کنونی اروپاییها کاملا حمایت کرده است). دلیل اصلی اقدام کنونی تروئیکای اروپایی این است که ابزار مکانیسم ماشه - یعنی سازوکار ضد وتو برای اعمال مجدد تحریمها علیه ایران که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل گنجانده شده - در ماه اکتبر منقضی خواهد شد. اجازه دادن به انقضای آن، بازسازی اجماع بینالمللی برای تحریمهای جدید علیه ایران را غیرممکن میساخت.
پیش از حملات ژوئن اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران، کشورهای اروپایی به تهران گفته بودند که فعالیتهای هستهای خود را به عقب بازگرداند، در غیر این صورت تا پایان تابستان مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. تروئیکای اروپایی، ایران و ایالات متحده را تشویق میکرد تا به توافق جدیدی برای محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران (که بسیار فراتر از محدودیتهای تعیینشده در توافق ۲۰۱۵ رفته بود) و بهبود دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) دست یابند. امیدهایی وجود داشت که مذاکرات با میانجیگری عمان بتواند با وجود بنبست بزرگی که به دلیل اصرار دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بر «غنیسازی صفر» اورانیوم در داخل ایران ایجاد شده بود، به پیشرفتهایی دست یابد.
بااینحال، حمله غافلگیرانه اسرائیل به ایران و تصمیم متعاقب ترامپ برای بمباران تاسیسات کلیدی هستهای ایران برای اولینبار، دیپلماسی را بهکل از مسیر خارج کرد. پس از توقف درگیریها، تروئیکای اروپایی به تهران پیشنهادی برای تمدید ششماهه مکانیسم ماشه ارائه داد. پیشنهاد تمدید، تصمیمی درست برای اروپا بود؛ چرا که اهرم تحریمها را حفظ میکرد و درعینحال به واشنگتن و تهران فضای سیاسی برای بازگشت به مذاکرات میداد.
پیشنهاد تمدید به چند دلیل به بنبست خورد. اول، شروط تروئیکای اروپایی برای تمدید، غیرواقعبینانه بود. آنها از ایران میخواستند که به آژانس دسترسی کامل به سایتهای هستهای خود را بدهد و در مورد ذخایر اورانیوم خود که میتواند برای جهش به سوی ساخت بمب استفاده شود، شفافسازی کند. اگرچه در ظاهر اینها درخواستهای معقولی هستند که ایران طبق پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) موظف به انجام آنهاست، اما واقعیتهای سیاسی جدیدی را که جنگ ۱۲روزه با اسرائیل ایجاد کرده بود، نادیده میگیرند.
درحالیکه اسرائیل و ایران جنگ را متوقف کردهاند، اما برخی میگویند پایداری این وقفه شاید اندک باشد. از دیدگاه ایران، ایجاد شفافیت در مورد حساسترین بخشهای برنامه هستهای و واگذاری اطلاعات حیاتی درباره ذخایر اورانیوم، آخرین برگهای برنده برای مذاکرات آینده با ایالات متحده بودند.
ایران از بازی کردن این کارتها بهعنوان بخشی از توافق تمدید مکانیسم ماشه با اروپا - که تهران نمیتوانست هیچ تضمین امنیتی برای جلوگیری از حملات بیشتر اسرائیل یا مزایای اقتصادی از آن دریافت کند - خودداری کرد. در واقع، با توجه به تحریمهای روزافزون آمریکا و محدودیتهای تجاری که از سال ۲۰۱۸ برقرار بوده، ایران تا حد زیادی ضربه اقتصادی ناشی از مکانیسم ماشه را پیشاپیش جذب کرده است.
دوم، اختلافات در ایران، این پیشنهاد را تضعیف کرد. درحالیکه برخی در تهران سیگنال میدادند که ممکن است شرایط بهبودیافته را بپذیرند، اما برخی سیگنالهای متناقض هم مخابره شد. بخشی از نیروهای سیاسی در ایران حتی از مکانیسم ماشه استقبال کردند؛ چیزی که برخی آن را تفنگی میدانند که دائما از سوی اروپا به سمت سر ایران نشانه رفته است. از این دیدگاه، با اجازه دادن به اجرای کامل مکانیسم ماشه، اروپا اصلیترین ابزارهای خود را برای ضربه زدن به ایران مصرف کرده است.
سوم، بیعلاقگی ظاهری ترامپ به دیپلماسی، این توافق را محکوم به شکست کرد. او پس از حمله به تاسیسات ایران، اعلام کرد که برنامه هستهای ایران «نابود شده است»، درحالیکه فرستادهاش، استیو ویتکاف، از اولویت ایران کاست. تهران که عدم تعامل آمریکا را حس کرده بود، حتی ممکن است مکانیسم ماشه را راهی برای ایجاد بحرانی ببیند که واشنگتن را مجبور به بازگشت به میز مذاکره کند.
راههای نرفته
با اجرا شدن مکانیسم ماشه بحرانهای متعددی به وجود خواهد آمد. شورای امنیت دچار تفرقه خواهد شد و برخی احتمال دادهاند که روسیه و چین شاید در اجرای آن مانعتراشی کنند. کشورها در سراسر جهان برای انتخاب یک طرف تحت فشار قرار خواهند گرفت. ایران به صادرات نفت به چین ادامه خواهد داد، درحالیکه روسیه ممکن است ممنوعیتهای سازمان ملل در زمینه انتقال تسلیحات را نادیده بگیرد.
مکانیسم ماشه بدون شک ایران را به اقدام تلافیجویانه تحریک خواهد کرد. تهران ممکن است همکاری اندک باقیمانده با آژانس را به حالت تعلیق درآورد. مجلس این کشور، که پیش از این موفق به محدود کردن دسترسی آژانس شده بود، اکنون برای خروج کامل ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) فشار میآورد. چنین اقداماتی رژیم جنگطلب اسرائیل را برای ازسرگیری احتمالی حملات جسورتر خواهد کرد.
تجدید درگیری اسرائیل و ایران احتمالا پرهزینهتر خواهد بود و خطر دخالت بیشتر ایالات متحده و بحران منطقهای را به همراه خواهد داشت. حملات نمیتوانند دانش هستهای ایران را از بین ببرند. همچنین نتوانستهاند ایران را مجبور به دست کشیدن از چیزی کنند که آن را حق غنیسازی اورانیوم برای خود میداند. در عوض، هر گونه حملهای استدلالها را در داخل ایران در میان برخی نیروهای سیاسی برای پیشبرد سیاست ابهام هستهای تقویت میکند.
برای جلوگیری از این نتیجه، کشورهای اروپایی باید دیپلماسی سطح بالا را هم با ترامپ و هم با ایران تشدید میکردند. هدف فوری آنها باید کشاندن شخص ترامپ به معامله با تهران بهعنوان پایدارترین مسیر برای حل چالشها میبود. یکی از راههای انجام این کار، گرد هم آوردن ترامپ و پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در نشست شورای امنیت در جریان مجمع عمومی سازمان ملل بود. ترامپ مدتهاست که به مذاکرات سطح بالا علاقه نشان میدهد، اما تهران سرسختانه در برابر دیدارهای دوجانبه تحت فشار حداکثری مقاومت کرده است. چنین محیط بینالمللی، زمینهای آبرومندانه برای مقامهای ایرانی فراهم میکرد و میتوانست بهعنوان یک اقدام استثنایی با توجه به شرایط استثنایی انتخاب بین جنگ دوباره و صلح پایدار، توجیه شود.
هدف دوم باید دستیابی به یک توافق تمدید در قالب یک قطعنامه جدید شورای امنیت میبود. زمان برگزاری مجمع عمومی در این ماه با پنجره ۳۰روزه قبل از اجرایی شدن مکانیسم ماشه همپوشانی داشت. در شورای امنیت، میشد بر سر یک قطعنامه جدید، بر اساس سه ستون، توافق کرد. اول، باید خواستار پایان حملات نظامی مستقیم بین ایران و اسرائیل میشد. دوم، باید بر تشدید مذاکرات هستهای بین اعضای دائم شورای امنیت و ایران طی سال آینده تاکید میکرد. این دو عامل، به ایران تضمین محدودی میداد که ایالات متحده تا زمانی که مذاکرات ازسرگرفتهشده در حال پیشرفت است، به حملات جدید اسرائیل چراغ سبز نشان نخواهد داد. در نهایت، این قطعنامه باید تمدید ۱۲ماهه مفاد مکانیسم ماشه را در ازای ازسرگیری مذاکرات دیپلماتیک و افزایش شفافیت از سوی ایران در فعالیتهای هستهایاش، تایید میکرد.
بااینحال، شفافیت باید یک فرآیند مرحلهای باشد و بعید بود ایران تا زمانی که این موضوع به لغو تحریمهای مشخص آمریکا گره نخورده باشد، دسترسی کامل به آژانس بدهد. یکی از راههای افزایش شفافیت در مرحله اولیه دوره تمدید این بود که آژانس منحصرا با بازرسان چینی و روسی (که ایران برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات با آنها اطمینان بیشتری خواهد داشت) برای شروع حسابرسی از ذخایر مواد شکافتپذیر خود همکاری میکرد. تروئیکای اروپایی از مکانیسم ماشه برای ایجاد چنین پیشرفتی استفاده کرد و میکوشید خود را بهعنوان یک بازیگر سیاسی تاثیرگذار بازتثبیت کند. این فرآیند، البته، سرآغاز مذاکرات سختتری بین ایالات متحده و ایران با هدف یک توافق جامع جدید میبود. بااینحال، این شکست، تروئیکای اروپایی را در دامن زدن به درگیریها شریک جرم کرد.
* معاون مدیر برنامه خاورمیانه فارن پالیسی