کومی؛ گناهکار جهنمی

او در حال تضعیف یکی از وعدههای بنیادین نظام قضایی آمریکاست: اجرای عادلانه و برابر قانون. عصر آن پنجشنبه، دادستان فدرال منتخب او برای ناحیه شرقی ویرجینیا، لیندزی هالیگان، کیفرخواستی با اتهامات بسیار مشکوک علیه مدیر سابق افبیآی، جیمز کومی، صادر کرد. این کیفرخواست تنها چهار روز پس از آن صادر شد که ترامپ او را به صورت موقت منصوب کرده بود و تنها چند روز پیش از آنکه مهلت قانونی (مرور زمان) برای این اتهامات به پایان برسد.
او هالیگان را - وکیل شخصی سابق خود که هیچ تجربه دادستانی نداشت - به دلیل تمایلش به فرمانبرداری انتخاب کرد. رئیسجمهور، سلف او، اریک سیبرت، را پس از آنکه وی از طرح اتهام در پرونده کومی و یک پرونده دیگر امتناع کرد، مجبور به کنارهگیری نمود. تیم سیبرت ماهها را صرف تحقیق کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده بودند که هیچ مبنایی برای صدور کیفرخواست وجود ندارد. ترامپ در واکنش، با انتشار پستی در شبکههای اجتماعی، کومی را «تا جهنم گناهکار» خواند و قسم خورد که خانم هالیگان پیگیری این پروندهها را به شیوهای که سلف «روشنفکرمآب» (ووک) او از آن سر باز زد، به سرانجام خواهد رساند.
مدتها پیش از این هفته نیز، ترامپ از برخی از واضحترین و مهمترین خطوط قرمز در نحوه اجرای عدالت عبور کرده بود. او با وعده پیگرد قضایی دشمنانش وارد کارزار انتخاباتی شد و افراد وفادار به خود را منصوب کرد که دستور تحقیقات علیه افرادی را که رئیسجمهور دوست ندارد، صادر کردهاند. این اقدامات به خودی خود، شایسته آن بودند که بزرگترین رسوایی اجرای قانون در ۵۰ سال گذشته لقب بگیرند. با این حال، معلوم شد که این تنها یک شروع بوده است. او اکنون از صدور دستور برای تحقیقات فراتر رفته و نتیجه آنها را نیز دیکته میکند.
اوهرگونه تظاهر به اینکه قانون کور است (برای همه یکسان است) را کنار گذاشته است. همانطور که خودکامگان برای قرنها انجام دادهاند، او در حال آزار و اذیت افرادی است که آنها را دشمن خود میداند، با توجیهی اندک جز قدرت سیاسی خام. این یادآور مفهوم قدیمی سلطنتی «L’état, c’est moi» است: «دولت، خود منم.» بنیانگذاران این کشور دقیقا این خطر را تشخیص داده بودند. آنها در اعلامیه استقلال، پادشاه بریتانیا را به دلیل پیگرد قضایی آمریکاییها برای «جرایم ساختگی» بهشدت تقبیح کردند. با گذشت زمان، نوادگان آنها یک نظام حقوقی را ایجاد کردند که حسرت جهانیان را برانگیخت.
البته لغزشهایی نیز وجود داشت، از جمله در دوران «وحشت سرخ» و نظارت بر رهبران حقوق مدنی، زمانی که وزارت دادگستری افراد را به دلایل سیاسی هدف قرار میداد. بااینحال، رسوایی واترگیت به الهامبخشیدن به دورانی جدید کمک کرد. رؤسای جمهور هر دو حزب عاقلانه تصمیم گرفتند که به وزارت دادگستری استقلال بیشتری نسبت به سایر بخشهای قوه مجریه بدهند. دادستانهای کل، به همراه دادستانهایی که به آنها گزارش میدادند، فرهنگی از استقلال را بنا نهادند که توسط قوانین داخلی پشتیبانی میشد؛ فرهنگی که مقامات وزارت دادگستری، از هر دو حزب و حتی بیطرف، بهدرستی به آن افتخار میکردند. در طول نیم قرن گذشته، این وزارتخانه به انصاف شهرت یافت.
این سیستم حتی در برابر فشارها نیز مقاومت کرد. تقریبا ۲۰ سال پیش، پس از آنکه دادستان کل دولت جورج دبلیو بوش، آلبرتو گونزالس، نُه دادستان فدرال را به دلایل سیاسی برکنار کرد، فشار کنگره منجر به استعفای گونزالس شد. گناهان او هرگز به پای گناهان ترامپ نمیرسید، اما اصل موضوع روشن بود: تبدیل دادستانهای فدرال به مهرههای سیاسی، شغل یک دادستان کل را به خطر میاندازد. ترامپ در حال برچیدن آن سیستم است. او نزدیکان و دوستان خود را در پستهای کلیدی گماشته، از دادستانها خواسته است که ایدئولوژی و وفاداری را فراتر از قانون قرار دهند و اگر آنها جرات کنند و اشاره کنند که جرایم خیالی در دادگاه پابرجا نخواهند ماند، آنها را برکنار میکند. او با استفاده از سستترین بهانهها برای هدایت پیگرد قضایی دشمنان فرضی خود، در حال از هم دریدن مفاهیم بنیادین انصافی است که کشور را منسجم نگه میدارد.
هدف قرار دادن کومی توسط او، شخصی است. رئیسجمهور از کومی به دلیل امتناع از تعهد به وفاداری به او در هشت سال پیش و در عوض، رهبری تحقیقات جنایی در مورد دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶، متنفر است. آقای ترامپ مدتهاست ادعا میکند که کومی بهطور غیرقانونی به درز اطلاعات طبقهبندیشده در مورد این تحقیقات به رسانهها کمک کرده و در این باره به کنگره دروغ گفته است. ظاهرا سیبرت این پرونده را فاقد مدارک کافی یافته بود.
کیفرخواست جدید که به طرز چشمگیری مختصر و بیمحتواست، کومی را به یک فقره اتهام بیان اظهارات کذب به کمیته قضایی سنا در سال ۲۰۲۰ و یک فقره اتهام ممانعت از پیشبرد روند کنگره در همان جلسه شهادت، متهم میکند. در اقدامی غیرمعمول، هیات منصفه عالی اتهام سوم بیان اظهارات کذب را که هالیگان به دنبال آن بود، رد کرد. هیاتهای منصفه بزرگ معمولا کیفرخواستهایی را که دادستانهای فدرال درخواست میکنند، صادر میکنند. کومی بارها انکار کرده است که سنا را گمراه کرده است.
کومی تنها یک نفر در فهرست دشمنان ترامپ است. رئیسجمهور همچنین خواستار پیگرد قضایی لتیشا جیمز، دادستان کل نیویورک که حکمی علیه سازمان ترامپ به دلیل کلاهبرداری مالی به دست آورد، و سناتور آدام شیف از کالیفرنیا، که اولین استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان را رهبری کرد، شده است. ترامپ میگوید آنها باید به اتهام دروغگویی در درخواستهای وام مسکن تحت پیگرد قرار گیرند؛ همان بهانهای که او برای تلاش جهت برکناری لیزا کوک از هیاتمدیره فدرالرزرو استفاده میکند. ترامپ همچنین دادستانهای فدرال در پنسیلوانیا را برای صدور کیفرخواست علیه جان برنان، مدیر سابق سیا، به دلیل نقشش در تحقیقات روسیه تحت فشار قرار داده است. و یک مقام ارشد وزارت دادگستری اخیرا به دادستانها دستور داده است در مورد بنیادهای جامعه باز جورج سوروس، یک گروه غیرانتفاعی لیبرال، تحقیق کنند.
ما پاسخی را که متحدان ترامپ ارائه خواهند داد، میدانیم، و این پاسخ کاملا غیرمتقاعدکننده است. آنها ادعا میکنند که اقدامات ترامپ و دادستان کل او، پم باندی، بدتر از تصمیم وزارت دادگستری بایدن برای صدور کیفرخواست علیه ترامپ نیست. آن اتهامات مربوط به شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در کنگره و تلاش برای براندازی انتخابات ۲۰۲۰، به همراه خارج کردن اسناد حساس از کاخ سفید بود. به نظر میرسد تفکرشان این است که اگر یک طرف میتواند از عدالت بهعنوان سلاح استفاده کند، پس همه طرفها میتوانند.
اما این تصور، یک همارزی نادرست را میپذیرد. در پروندههای قبلی، شکی نیست که قوانینی نقض شدهاند و شواهد قابلتوجهی وجود دارد که آقای ترامپ در آن دست داشته است. چنین شواهدی هنوز در مورد اهداف فعلی او وجود ندارد. موضع اساسی او این است که خودِ قانون هیچ معنایی ندارد و باید یه این صورت باشد که او بتواند هر زمان که بخواهد آن را نقض کند و از آن به عنوان یک سلاح حزبی استفاده کند.
تباه کردن یک نظام قضایی مستقل، تنها یکی از راههایی است که ترامپ از قدرت ریاستجمهوری سوءاستفاده میکند، و برخی از جمهوریخواهان کنگره علیه سوءاستفادههای دیگر او صحبت کردهاند. سناتور تد کروز از تگزاس گفت که فشار اخیر برندان کار، رئیس کمیسیون ارتباطات فدرال، برای حذف جیمی کیمل از تلویزیون، «بهشدت خطرناک» بود و شبیه به ماجراهای مافیایی فیلم «رفقای خوب» به نظر میرسید. سناتور رند پال از کنتاکی، اقدام دولت در تخریب قایقها در دریای کارائیب را بهعنوان «کشتن کسی بدون محاکمه» مورد انتقاد قرار داده است. جمهوریخواهان دیگر نیز از اقدام رئیسجمهور برای کاهش هزینهها بدون تایید کنگره انتقاد کردهاند.
بااینحال، تقریبا هیچ یک از جمهوریخواهان منتخب علیه دستکاری ترامپ در قدرت دادستانی صحبت نکردهاند. آنها همچنین ابراز نگرانیهای خود در زمینههای دیگر را به اقدامی معنادار تبدیل نکردهاند. آنها باید این کار را انجام دهند. از آنجا که آنها کنگره را کنترل میکنند، تنها آنها قدرت برگزاری جلسات تحقیقی و صدور احضاریه را دارند، که این امر به همه آمریکاییها نشان خواهد داد که ترامپ یک نوع تهدید برای بافت جامعه ماست.
سوءاستفاده از قدرتِ زندانی کردن افراد، در یک جامعه آزاد به طرز منحصربهفردی هولناک است. کشور ما وارد دوره جدید و وخیمی از بیعدالتی شده است.
* گزارشگر نیویورک تایمز