تمام جوانب یک راه‌حل

در همین راستا اجرای سامانه‌های کلان شیرین‌سازی و انتقال آب مطرح شده تا آب دریا را پس از شیرین‌سازی به مناطق درون‌سرزمینی دور از ساحل انتقال دهند. از طرفی طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال آب از دریا همواره متاثر از اثرات محیط‌زیستی و نیز هزینه‌های قابل‌توجه بحث‌برانگیز بوده‌اند. لذا بررسی نیاز مصارف صنعتی در استان‌های هدف طرح‌های انتقال و نیز ارزیابی توجیه‌پذیری اقتصادی آنها می‌تواند میزان پایداری اقتصادی طرح را مشخص کند. 

بررسی ۶ سامانه کلان انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به دو استان ساحلی جنوب کشور و شش استان غیرساحلی نشان می‌دهد حجم کل آب تولیدی بیش از نیاز کنونی صنایع مستقر در این استان‌ها بوده است. همچنین بیش از نیمی از سرمایه‌گذاری مورد نیاز نیز مطابق با مدل مالی طرح‌های انتقال با دریافت تسهیلات از صندوق توسعه ملی تامین می‌شود. به همین سبب موضوعات مرتبط با اقتصاد طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال با تمرکز بر بازار هدف طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال قیمت فروش آب و سهم آن در تامین مصارف آب صنایع موجود در استان‌های هدف مورد بررسی قرار گرفته است.

چالش‌های مرتبط با طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال آب به‌خوبی لزوم شفافیت در بازار هدف طرح‌ها را نشان می‌دهد. همچنین در تعامل دولت با بخش غیردولتی، شفاف شدن موضوعات مرتبط با مدیریت، آب سازوکار تخصیص و فروش و نحوه تامین انرژی مورد نیاز و قیمت‌گذاری آن ضروری به نظر می‌رسد.

افزایش متوسط دما و کاهش بارش در دهه‌های اخیر ضمن کاهش منابع آب تجدیدپذیر کشور، تامین مصارف موجود را با چالش مواجه کرده و این شرایط با رشد تقاضا برای مصرف آب در بخش‌های مختلف هم‌زمان شده است. با توجه به سابقه موجود در بهره‌گیری از منابع آب دریا برای تامین مصارف شرب و کمیابی آب در فلات مرکزی، در سال ۱۳۹۹ طرح شیرین‌سازی و انتقال آب از خلیج فارس و انتقال آن برای تامین نیاز صنایع بزرگ معدنی واقع در استان‌های کرمان و یزد به بهره‌برداری رسید. پس از آن طرح‌های کلان شیرین‌سازی و انتقال آب از دریا به استان‌ها و مناطق واقع در فلات مرکزی با هدف تامین آب مورد نیاز صنایع معادن و بعضا شرب مطرح شده‌اند.  برای سیاستگذاری کلان در بخش آب کشور شناخت مزایا و معایب طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال آب دریا و بررسی نقش و سهم این طرح‌ها در تامین نیازهای آبی استان‌های هدف حائز اهمیت است. لذا سعی شده جنبه‌های مختلف شش سامانه کلان مطرح‌شده برای شیرین‌سازی و انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به دو استان ساحلی و شش استان غیرساحلی مورد بررسی قرار گیرد.

سامانه شرق برای انتقال آب به سه استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی تعریف شده و سه سامانه فازهای یک تا سه خلیج فارس، آب دریا را به هرمزگان، کرمان، یزد و در صورت نیاز اصفهان منتقل می‌کنند. سامانه سیریک اصفهان نیز به صورت مستقل برای انتقال آب از دریای عمان به اصفهان تعریف شده است. سامانه پارسیان - فارس - اصفهان نیز در غرب هرمزگان آب را از خلیج فارس به استان‌های هدف منتقل می‌کند. ظرفیت این ۶سامانه در فاز نخست ۱۱۲۰‌میلیون مترمکعب بوده و هزینه سرمایه‌گذاری اولیه موردنیاز برای تولید و انتقال هر ۱ مترمکعب آب به طور متوسط ۲.۵میلیون ریال است. فاز یک خلیج فارس تنها سامانه در دست بهره‌برداری بوده که نیمی از ظرفیت آن معادل ۷۳‌میلیون مترمکعب فعال شده و در سال ۱۴۰۲ حدود ۲۰‌میلیون مترمکعب مازاد تولید دارد.

 ظرفیت‌های صنعت شیرین‌سازی و انتقال آب دریا: به طور کلی شیرین‌سازی و انتقال آب دریا در ایران پتانسیل لازم برای توسعه سواحل جنوبی را فراهم خواهد کرد. به دلیل برداشت آب از دریا دسترسی به منابع مستقل از نوسانات جوی فراهم می‌شود. همچنین این طرح‌ها می‌توانند بسترهای مشارکت مالی بخش خصوصی برای توسعه آمایش محور سواحل جنوبی کشور را ایجاد کنند. از آنجا که فرایندهای شیرین‌سازی جزو فناوری‌های پیشرفته در بخش آب محسوب می‌شود، ارتقای دانش فنی و رشد تقویت خدمات مهندسی مرتبط با صنعت نمک‌زدایی از دیگر مزایای این طرح‌ها محسوب می‌شود. همچنین این طرح‌ها می‌توانند ابزاری برای اجرایی کردن اهداف «قانون انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان (مصوب ۱۴۰۰)» باشند.

 مجوزهای محیط‌زیستی: از ۶ سامانه خط انتقال برای سامانه در دست بهره‌برداری فاز یک خلیج فارس در نیمه اول دهه ۹۰ مجوزهای محیط‌زیستی صادر شده است. اما برای سامانه‌های فاز دو و سه این طرح مجوزی صادر نشده و مطالعات ارزیابی محیط‌زیستی ارائه‌شده برای توسعه تاسیسات شیرین‌سازی نیز از سوی سازمان حفاظت محیط‌زیستی ناقص برآورد شده است. برای خط انتقال و تاسیسات شیرین‌سازی شرق مجوزهای محیط‌زیستی صادر شده یا در فرآیند صدور قرار دارد.

در سامانه پارسیان - فارس - اصفهان تاسیسات شیرین‌سازی و قسمتی از مسیر انتقال از ساحل پارسیان استان هرمزگان تا پاقلات استان فارس دارای مجوز محیط‌زیستی بوده، اما ادامه مسیر خط انتقال فاقد مجوز است. سامانه سیریک اصفهان، فاقد مجوز محیط زیستی برای تاسیسات شیرین‌سازی و خط انتقال بوده و مطالعات ارزیابی محیط‌زیستی ارائه‌شده برای قسمتی از مسیر انتقال از ساحل سیریک تا نقطه انشعاب اصفهان نیز از سوی سازمان حفاظت محیط زیست ناقص برآورد شده است.

 تامین انرژی: روش شیرین‌سازی مورد استفاده از نوع اسمز معکوس بوده که جزو کم‌مصرف‌ترین روش‌های شیرین‌سازی در جهان و متداول‌ترین نوع آن است. با این وجود در مطالعات امکان‌سنجی طرح‌ها، تامین انرژی تاسیسات شیرین‌سازی و خطوط انتقال با دریافت برق یارانه‌ای از شبکه توزیع برق یا دریافت سوخت برای احداث نیروگاه مدنظر است. فارغ از موضوع استفاده یا عدم استفاده بخش خصوصی دخیل در طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال از یارانه انرژی این موضوع ناترازی گاز در زمستان و ناترازی برق در تابستان را تشدید می‌کند. لذا تامین انرژی را می‌توان یکی از مهم‌ترین مسائل مرتبط با طرح‌های کلان شیرین‌سازی و انتقال آب از دریا دانست.

اقتصاد طرح: هزینه سرمایه‌گذاری اولیه موردنیاز برای طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال آب دریا با ظرفیت ۹۲۰‌میلیون مترمکعب در سال معادل ۴۸۰۸هزار ‌میلیارد ریال بوده؛ که ۹.۴برابر مجموع اعتبارات بخش آب کشور در بودجه سال ۱۴۰۲ بوده و عملا اجرای آنها خارج از توان دولت است. 

همچنین به دلیل وابستگی کشور به مواد مصرفی یا تجهیزات وارداتی، این طرح‌ها نیازمند تامین اعتبارات ارزی هستند. با توجه به بازار هدف، تحقق درآمد این طرح‌ها عمدتا با فروش آب به بخش صنعت مدنظر است. اگرچه بازار اصلی طرح‌های انتقال آب صنایع بزرگ واقع در استان‌های هدف بوده، اما درحال‌حاضر ظرفیت تولید فاز نخست ۳۷درصد بیش از نیاز کنونی همه مصارف صنعتی واقع در این استان‌ها معادل ۶۹۹‌میلیون مترمکعب در سال است. 

از طرفی سهم اصلی هزینه تمام‌شده آب تولیدی طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال ناشی از هزینه خط انتقال بوده، به طوری که قیمت تمام‌شده آب در مقاصد دور از دریا گاهی تا ۵برابر بیشتر از قیمت تمام‌شده در ساحل معادل ۸تا ۱۶ یورو بر مترمکعب خواهد بود و منجر به کاهش مطلوبیت قیمت در مناطق درون‌سرزمینی دور از دریا می‌شود. این نکات، ضرورت وجود بازار مطمئن برای فروش آب منتقل‌شده را دو‌چندان می‌کند و هرگونه عدم دوراندیشی در این خصوص، موفقیت طرح را مختل می‌کند. 

در مدل مالی طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال اگرچه سهمی برای آورده سرمایه‌گذاران غیردولتی که سهامدار شرکت‌های متولی طرح‌های انتقال هستند، در نظر گرفته شده، اما در مجموع تامین بیش از ۵۰درصد از سرمایه‌گذاری اولیه به دریافت تسهیلات از صندوق توسعه ملی منوط شده است. این مهم اگرچه با اساسنامه صندوق در تضاد نیست، اما تجارب موجود از ارائه تسهیلات صندوق به طرح‌های توسعه بخش آب ناموفق است. لذا این مدل تامین مالی با عدم قطعیت جدی مواجه است.

* کارشناس گروه آب مرکز پژوهش‌های مجلس