تجدیدنظر در سیاست‌های گذشته

ما برای مباحث مهمی همچون مساله مذکور باید مبتنی بر آمار و تحلیل دقیق و موشکافانه نظر بدهیم. ما باید برای طرح ایده و نکات، درک دقیقی از اقتصاد و معیشت امروز کشور و جامعه داشته باشیم، اما وقتی آمارها دقیق نباشند، این هدف سخت خواهد بود و متخصصان نمی‌توانند نظر درست و نجات‌بخشی را ارائه کنند؛ هرچند که با نگاهی اجمالی می‌توان تاحدودی به وضعیت امروز جامعه حداقل در مباحثی چون معیشت پی برد.

اگر شرایط امروز جامعه را صرفا در یک تفسیر ساده و فرمول معمول چون هرم مازلو مورد بررسی و ارزیابی قرار بدهیم، متوجه خواهیم شد که مردم این روزها در ساده‌ترین سطح نیاز یعنی همان خوراک، پوشاک، درمان و مسکن یا به طور کلی معیشت با مشکلات جدی مواجه هستند. این مساله در دیگر موارد مانند امنیت شغلی و امنیت مالی تاحدودی صدق می‌کند. افزون بر اینکه مردم از نظر احترام نیز خودشان را در معرض بی‌توجهی احساس می‌کنند؛ کمااینکه در مساله شأن اجتماعی نیز آنان به صورت جدی آزادی گفتمانی را مطالبه می‌کنند. بنابراین با مروری بر همین مسائل و مباحث، کاملا قابل درک است که ما در سطح شایسته و بایسته نتوانسته‌ایم پاسخگوی دغدغه و مطالبات مردم باشیم.

البته همه این موارد کمتر با تحریم یا مکانیسم ماشه درگیر هستند؛ همچنان‌که در مساله ناترازی انرژی و ناترازی آب، مجموعه تصمیمات و اقدامات نادرست طی چند دهه گذشته، همگی را به این وضعیت دچار کرده است. خاطرم مانده که در دوران استانداری خوزستان چقدر تلاش شد تا کشاورزان به جای کاشت محصولات آب‌بر مانند نیشکر در مناطق کم برخوردار از آب، به سراغ محصولات کمتر آب‌بر بروند ولی در آن دوران گوش کسی بدهکار نبود و در دولت بعد با شعارهای پوپولیستی حفر هزاران چاه غیرمجاز آغاز شد تا امروز بحران آب شکل بگیرد. آیا در این بحران، تحریم مقصر بود؟ آیا در عدم جایگزینی محصولات کشاورزی، تحریم مقصر بود؟

این یک حقیقت تلخ است که ما برای کم‌اثر کردن و بی‌اثر کردن تحریم‌ها و برای تضمین اقتصاد و معیشت کشور و جامعه دیر دست به کار شده‌ایم و به همین دلیل در این وضعیت نمی‌توانیم تاثیرات تحریم را انکار کنیم؛ همچنان که با فرارسیدن بحران آب، در همان کاشت محصولات با مشکل مواجه خواهیم شد و همین مساله باعث می‌شود که چه در فروش داخلی و چه در صادرات، دست پایین‌تر را داشته باشیم.

اما هنوز راهی برای جبران و نجات اقتصاد و معیشت وجود دارد، اگر بپذیریم که نمی‌توان با دنیا جنگید و تمام کشورها در موضوعات مختلف اعم از تکنولوژی و فناوری تا صنایع و تجارت به یکدیگر نیازمند هستند. افزون بر این، امروز زمان آن رسیده که جریان‌های سیاسی و جناح‌های مختلف به‌رغم تمام اختلاف‌نظرات، به یک اشتراک برای حل مشکلات کشور برسند. نباید فکر کنیم که راهی برای نجات کشور وجود ندارد؛ کافی است که یک بار دیگر نسبت به تصمیمات سابق خود در عرصه‌های مختلف سیاسی، بین‌المللی، اقتصادی و فرهنگی تجدید نظر کنیم و منافع ملی و مصالح عمومی را بر منافع شخصی و گروهی اولویت بدهیم. 

* وزیر اسبق راه و شهرسازی