هزار راه نرفته

 بنابراین، وقتی تصمیم گرفت یکی از دشوارترین اهداف دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش، یعنی پایان دادن به جنگ غزه میان اسرائیل و حماس را پیگیری کند، سراغ دیپلمات‌ها یا ژنرال‌ها نرفت. او دو مرد را به میدان آورد که «زبان خودش» را می‌فهمیدند: استیو ویتکاف، سرمایه‌گذار ملکی و فرستاده ویژه، و جرد کوشنر، دامادش و واسطه خانوادگی‌اش با خاورمیانه.

پس از ماه‌ها مذاکره فشرده، ویتکاف و کوشنر چارچوب توافقی را طراحی کردند که دست‌کم فعلاً نوید آرامش در یکی از پرتنش‌ترین مناطق جهان را می‌دهد. بر اساس این توافق که هر دو طرف آن را پذیرفتند، حماس همه گروگان‌های زنده (حدود ۲۰ نفر) را در ازای آزادی نزدیک به ۲۵۰ زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد و حدود ۱۷۰۰ بازداشتی از غزه آزاد می‌کند (از امروز دوشنبه ۲۱ مهرماه). جسد گروگان‌های کشته‌شده نیز قرار است تحویل داده شود. در مقابل، اسرائیل با ورود گسترده کمک‌های انسان‌دوستانه به غزه موافقت کرد. آتش‌بس اکنون برقرار شده و نیروهای اسرائیلی از بخش‌هایی از غزه عقب‌نشینی کرده‌اند. با شکل‌گیری چشم‌اندازی شکننده اما تاریخی از صلح، مقام‌های کاخ سفید اعلام کردند که ترامپ با سفر به منطقه، اجرای توافق را از نزدیک پیگیری و در صورت انجام برنامه‌ها، در مراسم امضای رسمی دوشنبه (۲۱ مهرماه) شرکت خواهد کرد.

اگر همه‌چیز طبق نقشه پیش برود، این توافق می‌تواند به دستاورد شاخص ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش تبدیل شود؛ تحقق وعده‌ای انتخاباتی برای پایان دادن به جنگی خونبار، بازگرداندن گروگان‌ها به خانواده‌هایشان و آغاز روند دشوار بازسازی غزه. همچنین ممکن است این توافق نقطه‌عطفی در معادلات خاورمیانه باشد؛ چراکه اسرائیل پس از  دو  سال عملیات نظامی گسترده حالا در آستانه مرحله‌ای تازه قرار دارد. اگر صلح پایدار بماند، منطقه می‌تواند وارد دوره‌ای شود که به‌جای درگیری، حول محور بازسازی غزه و عادی‌سازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی تعریف شود.

با‌این‌حال، چنین نتیجه‌ای هنوز قطعی نیست. اگرچه اسرائیل و حماس توافق دو‌مرحله‌ای را پذیرفته‌اند، اما برخی ناظران از احتمال فروپاشی آن سخن می‌گویند. حتی اگر فاز نخست پایدار بماند، مسائل حساس فاز دوم - از میزان خروج نیروهای اسرائیلی و شکل نیروی حافظ صلح گرفته تا ساختار حکومت آینده غزه و زمین گذاشتن سلاح از سوی حماس - می‌تواند این روند را متوقف کند. به همین دلیل بود که ویتکاف و کوشنر بلافاصله پس از نهایی شدن توافق راهی اسرائیل شدند و محتمل است که ترامپ نیز امروز دوشنبه (۲۱ مهر) در اسرائیل و مصر دیدارهایی داشته باشد.

یکی از مقام‌های ارشد دولت آمریکا به خبرنگاران گفت: «ما به اسرائیل آمدیم تا مطمئن شویم توافق، واقعا اجرا می‌شود.» برای دهه‌ها، اعراب خواهان حضور آمریکا در مذاکرات بودند چراکه معتقد بودند آمریکا کشوری است که می‌توانست تضمین‌های امنیتی بدهد و فضای سیاسی لازم برای مصالحه را فراهم کند. اما در سال‌های اخیر، ایالات متحده کمتر شبیه یک ابرقدرت بلامنازع و بیشتر شبیه قدرتی رو به انزوا به نظر می‌رسید.

جو بایدن نتوانست جنگ‌های اروپا و خاورمیانه را متوقف کند و ترامپ هم با همه شعارهایش نتوانست ولادیمیر پوتین را در مورد اوکراین به عقب‌نشینی وادارد. واداشتن بنیامین نتانیاهو به عقب‌نشینی در جنگ غزه هم زمان زیادی طول کشید. پیشرفت روزهای اخیر فرصتی است برای آمریکا تا توان تاثیرگذاری جهانی‌اش را دوباره ثابت کند.

پایان دادن به جنگی با این حجم از رنج انسانی به‌تنهایی یک پیروزی محسوب می‌شود. اما برای ترامپ، این دستاورد معنایی فراتر دارد و نوعی احیای حیثیت سیاسی برای رئیس‌جمهوری محسوب می شود که منتقدانش او را به «رها کردن رهبری جهانی آمریکا» به ‌نام سیاست «اول آمریکا» متهم کرده بودند. نقطه‌عطف مذاکرات چند هفته پیش در نیویورک و در جریان مجمع عمومی سازمان ملل رقم خورد و آن نشست جهانی برای تیم ترامپ، فرصتی برای رایزنی مستقیم با متحدان و میانجی‌ها بود.

ویتکاف که از ژانویه در کنار مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، روی دیپلماسی خاورمیانه کار می‌کرد، توانست کوشنر را به همکاری دوباره ترغیب کند. کوشنر که معمار سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ در دوره نخست بود، در آن زمان طرح صلحی برای اسرائیل و فلسطین ارائه کرده بود که از سوی محمود عباس رد شد، اما منجر به شکل‌گیری توافق‌های ابراهیم میان اسرائیل و چند کشور عربی شد. ترامپ مدت‌ها بود می‌خواست این روند را با عربستان سعودی گسترش دهد.

پس از رایزنی با مقام‌های اسرائیلی، مذاکره‌کنندگان قطری و میانجی‌های منطقه‌ای، ویتکاف و کوشنر طرحی ۲۰‌بندی تدوین کردند که شامل آتش‌بس، تبادل گروگان و زندانی، تضمین امنیتی، خلع سلاح و ایجاد یک دولت مدنی انتقالی می‌شد. آنها در حاشیه نشست سازمان ملل، طرح را با رهبران عرب از قطر، مصر و ترکیه در میان گذاشتند و پس از گرفتن بازخوردها، متن نهایی را اصلاح کردند. سپس طرح را به ترامپ ارائه کردند. او جلسه‌ای بین‌المللی با حضور رهبران کشورهای مسلمان برگزار کرد که روبیو آن را «تاریخی» توصیف کرد.

واکنش‌ها به طرز غیرمنتظره‌ای مثبت بود؛ در نتیجه، تیم ترامپ طرح را به ساختاری دو‌مرحله‌ای ساده کرد. نخست، آتش‌بس و تبادل گروگان‌ها؛ سپس، چارچوب آینده غزه شامل خلع سلاح و تشکیل دولت انتقالی غیرنظامی.

ترامپ نیز به‌شیوه خودش فشار وارد کرد و گفت «کمی تند صحبت کردم». تا پایان هفته، هم نتانیاهو و هم رهبران حماس با طرح موافقت کردند و کابینه اسرائیل آن را تصویب کرد. تحلیلگران معتقدند این توافق برای نتانیاهو هم آرامش می‌آورد و هم خطر، زیرا منتقدان داخلی‌اش مدت‌هاست او را متهم می‌کنند که برای بقای سیاسی، جنگ را ادامه داده و با پایان جنگ، ممکن است کابینه‌اش فروبپاشد و انتخابات زودهنگام برگزار شود. اما ساختار دو‌مرحله‌ای توافق به او فرصت می‌دهد تا بگوید اسرائیل هنوز باید مراقب باشد که حماس به تعهداتش پایبند بماند، و او [نتانیاهو] کسی است که می‌تواند این کار را تضمین کند.

در‌حال‌حاضر، تیم ترامپ محتاطانه در حال جشن گرفتن موفقیت خود است. ترامپ جمعه به خبرنگاران گفت: «فکر می‌کنم این صلح دوام بیاورد؛ همه از جنگ خسته شده‌اند.» به گفته‌ مقام‌های کاخ سفید، این توافق آغاز راه است نه پایان آن. موفقیت نهایی بستگی دارد به اینکه آیا دولت‌های عربی حاضر خواهند بود مسوولیت اداره و بازسازی غزه را بپذیرند یا نه. 

یکی از مشاوران ارشد ترامپ در همین باره گفته بود: «کشورهای عربی متعهد شده‌اند منابع زیادی اختصاص دهند و غزه را بازسازی کنند. ما هم با اسرائیل یک سازوکار اعتماد و راستی‌آزمایی داریم تا هرچه پیشرفت بیشتر شود، عقب‌نشینی کامل‌تر شود و ثبات در غزه افزایش یابد.» این هدف نهایی است؛ اما واقعیت میدان چیز دیگری است: وضعیت بسیار شکننده است. به گفته یکی از مقام‌های ارشد دولت آمریکا: «هنوز هزار راه برای شکست این روند وجود دارد.»

* خبرنگار ارشد مجله تایم