خستگی جوانان آفریقا

در نپال، نخست‌وزیر کِی. پی. شارما اولی اندکی پس از آغاز اعتراضات در اوایل سپتامبر استعفا داد. در ماداگاسکار، رئیس‌جمهور اندری راجولینا دولت خود را منحل کرد و اکنون برای بقای سیاسی‌اش می‌جنگد؛ پس از آنکه اعتراضات منجر به مرگ دست‌کم ۲۲ نفر شد.

در کنیا، به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور ویلیام روتو از تجربه چیزی نیاموخته است. طی سه سال گذشته، این کشور شرق آفریقا با جوانانی ناراضی روبه‌رو بوده که از طریق شبکه‌های اجتماعی اعتراضاتی علیه افزایش مالیات، خشونت پلیس و بحران معیشت سازمان‌دهی کرده‌اند. روتو در پاسخ، به سرکوب‌های خشن پلیسی، سانسور رسانه‌ای، قطع اینترنت و تغییرات سطحی در کابینه روی آورده، بی‌آنکه راه‌حلی ساختاری ارائه دهد. نتیجه آن، تکرار دوره‌ای شورش‌هایی بوده که هر بار خونین‌تر از پیش پایان یافته‌اند.

 در سال ۲۰۲۳، روتو که در انتخابات ۲۰۲۲ با شعار حمایت از اقشار فرودست و پایان دادن به خشونت پلیسی به قدرت رسید، به‌‌رغم مخالفت گسترده جوانان، مالیات‌ها را افزایش داد؛ نتیجه، مرگ دست‌کم ۲۳نفر در اعتراضات بود. در سال ۲۰۲۴، پس از اعتراضات جوانان موسوم به «هفت روز خشم» که دست‌کم ۵۰ کشته برجا گذاشت، او چند وزیر را برکنار کرد، اما ربایش و ضرب‌وشتم فعالان ادامه یافت. طبق معمول، امسال نیز اعتراضات تازه‌ای شعله‌ور شد؛ این بار، روتو به پلیس دستور داد به پاهای معترضان شلیک کنند و پوشش زنده اعتراضات را ممنوع کرد؛ همان تاکتیکی که در ۲۰۲۴ با قطع اینترنت به کار برده بود. در نتیجه، در اعتراضات امسال نسل زد در کنیا، دست‌کم ۶۵نفر کشته شدند.

 رهبران باید دریابند که این معترضان به‌سادگی از صحنه کنار نخواهند رفت. دلیل آن روشن است: جوانان که نیروی اصلی این اعتراضات‌اند، در بسیاری از کشورها اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند. در ماداگاسکار ۶۸درصد مردم زیر ۳۰ سال دارند، در نپال این رقم ۵۶درصد و در پرو ۴۷.۸درصد است. میانگین سنی در مراکش ۲۹.۸سال است. برخلاف والدینشان، این نسل دیگر حاضر نیست فساد و بی‌پاسخ‌گویی حکومت‌ها را تحمل کند.

در موزامبیک، جایی که دسامبر گذشته حدود ۲۵۰ جوان در اعتراض به نتایج انتخابات کشته شدند، نیمی از جمعیت کمتر از ۱۷سال دارد. آنان از عملکرد حزب حاکم «فرِلیمو» - که از ۱۹۷۵ تاکنون قدرت را در دست دارد - ناراضی‌اند، چراکه با وجود منابع عظیم معدنی، کشور هنوز یکی از ۱۰ کشور فقیر جهان است. در آنگولا نیز که امسال در اعتراضات جوانان ۳۰۰ نفر کشته شدند، میانگین سنی فقط ۱۶.۲ سال است. حزب حاکم «ام‌پی‌ال‌ای» با وجود دهه‌ها رسوایی مالی، همچنان از ۱۹۷۵ قدرت را رها نکرده است. در فیلیپین، جایی که در اواخر سپتامبر بیش از ۲۰۰ نفر در اعتراضات ضدفساد بازداشت شدند - اعتراضاتی که به اتهام ناپدید شدن‌ میلیاردها دلار بودجه امدادرسانی به سیل شکل گرفت - نیمی از جمعیت زیر ۲۵سال‌اند.

رهبران فعلی آشکارا ناتوان از حل مشکلات‌اند. بسیاری از آنها به کتابچه‌ راهنمای قدیمی بازمی‌گردند: ضدشورش، گاز اشک‌آور، سانسور رسانه‌ای، تیراندازی و بازداشت. دستور روتو برای تیراندازی به پاهای معترضان شاید بی‌رحمانه‌ترین و تحریک‌آمیزترین نمونه باشد، اما روش‌های مشابه در دیگر کشورها نیز به کار گرفته شده است. در توگو، همین برخوردها به مرگ تعداد نامعلومی از جوانان در اعتراضات سراسری منجر شده و در آنگولا، ۳۰ نفر در سرکوب پلیسی ماه ژوئیه کشته شدند.

نشانه‌های الهام‌گیری جوانان ناراضی از اعتراضات دیگر کشورها از طریق تیک‌تاک و شبکه‌های اجتماعی همه‌جا دیده می‌شود. در غنا، جوانان پس از اعتراضات کنیا، به خیابان‌ها آمدند تا علیه فساد دولتی تظاهرات کنند. در نیجریه، جنبش جوانان با شعار «پایان حکومت بد» (EndBadGovernance#) در اعتراض به گرانی و دشواری‌های اقتصادی شکل گرفت و دست‌کم ۲۲ کشته و بیش از ۱۲۰۰ بازداشتی بر جای گذاشت. در موزامبیک، بیش از ۳۰۰ نفر در اعتراضات جوانان علیه تقلب انتخاباتی در ۹ اکتبر کشته شدند. رهبران این کشورها باید در پی جلوگیری از خیزش‌های بعدی باشند، چراکه خشم و کینه حاصل از سرکوب‌های گذشته همچنان باقی است.

 بیشتر این اعتراضات از طریق شبکه‌های اجتماعی سازمان‌دهی شده‌اند و برخی دولت‌ها ممکن است وسوسه شوند اینترنت را قطع کنند - کاری که نباید بکنند. قطع اینترنت در کنیا طی سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ نتیجه نداد؛ در نپال نیز باعث آشوب و خشم بیشتر شد. تجربه بارها نشان داده است که این روش‌ها ناکارآمدند.

 چنین واکنش‌های خشونت‌آمیزی نشان می‌دهد که رهبران هنوز درک نکرده‌اند قاره آفریقا و نسل جوان جهان در حال تغییرند و در دهه‌های آینده، جهان را به‌طور بنیادین دگرگون خواهند کرد. آینده شکوفایی کشورهای آفریقایی نه تنها در ثروت معدنی، بلکه در جمعیت جوانشان نهفته است؛ جمعیتی که در حالی رو به رشد است که کشورهای ثروتمندتر با پیرشدن جمعیت دست‌به‌گریبان‌اند.

 نسل جوان به‌تدریج از قدرت خود آگاه‌تر شده و در برابر دولت‌هایی که ‌پاسخگو نیستند در سراسر جهان قد علم می‌کند. در این میان، مراکش نمونه‌ای امیدبخش ارائه می‌دهد: اگرچه واکنش اولیه دولت به شورش‌ها «سریع و خشن» بود، اما مقام‌ها بعدها لحن خود را ملایم‌تر کردند و نخست‌وزیر عزیز اخنوش اکنون می‌گوید گفت‌وگو تنها راه پیش‌روست.

این رویکردی است که روتو و دیگر رهبران باید از آن بیاموزند. اگر همچنان از درس‌های پیش‌ رو چشم بپوشند، به ‌نظر می‌رسد شعله‌های خیزش‌های جوانان دوباره زبانه خواهد کشید و به کشورهای دیگری که از نظر اقتصادی و سیاسی در بحران‌اند، سرایت خواهد کرد.

* تحلیلگر سیاسی بلومبرگ