پرونده امروز
اقتصاد در عصر هوش مصنوعی

پژوهشگران پیشبینی میکنند با حضور و بروز بیشتر هوش مصنوعی در جهان، ممکن است نزدیک به نیمی از مشاغل در دهه پیش رو دچار دگرگونی شوند. کشورهایی که سرمایه انسانی و دادهمحور دارند، از موج هوش مصنوعی برای افزایش تولید و کاهش هزینهها بهره میبرند؛ اما کشورهایی با ضعف زیرساخت، صرفا مصرفکننده این فناوری خواهند بود. حال ایران در میانه این دو مسیر ایستاده است: با وجود بهبود نسبی در شاخص آمادگی فناورانه، شکاف میان سیاستگذاری و فناوری همچنان عمیق است. نبود راهبرد منسجم، سرمایهگذاری اندک و ضعف در آموزش نیروی کار، باعث شده هوش مصنوعی هنوز به موتور رشد اقتصادی بدل نشود. در حوزه بهرهوری، هوش مصنوعی میتواند فرایندهای تصمیمگیری را بهینه و نیروی کار را توانمند کند، اما اگر بدون بازآموزی مهارتها و اصلاح ساختار اداری به کار گرفته شود، توهم بهرهوری ایجاد خواهد کرد؛ ظاهری از کارآمدی بدون رشد واقعی. در ایران، بهرهوری واقعی زمانی حاصل میشود که کسبوکارهای کوچک و متوسط نیز به ابزارها و آموزشهای هوش مصنوعی دسترسی داشته باشند.
در بعد توسعه پایدار نیز چالش دوگانهای وجود دارد. هوش مصنوعی میتواند به کاهش مصرف انرژی، آلودگی شهری و هزینههای صنعتی کمک کند؛ اما رشد بیضابطه آن مصرف برق و انتشار کربن را بهشدت بالا میبرد. بنابراین، انتخاب میان توسعه سبز یا مصرفگرایی دیجیتال در گرو سیاستگذاری هوشمند است. در نهایت، آینده اقتصاد ایران در عصر هوش مصنوعی نه در دستان الگوریتمها بلکه در تصمیمهای انسانی رقم میخورد؛ یعنی بسیار مهم است که انسان مدرن چگونه میان نوآوری، عدالت و پایداری تعادل برقرار میکند.