استایل خاص آقای شهردار
از سوئد تا اسکاتلند، دههها سیاست کنترل اجاره امتحان شده و تقریبا همیشه با نتایج مشابهی تمام شده است: ابتدا مالکان از بازار خارج میشوند؛ چه کسی میخواهد در بازاری بماند که اجازه سود ندارد؟ بعد از آن، کیفیت خانههایی که تحت این قوانین باقی میمانند، بهتدریج افت میکند. وقتی هزینه نگهداری از آپارتمان از میزان اجاره دریافتی بیشتر است، چرا باید خرجش کرد؟ در نتیجه، بازار مسکن منقبض و فرسوده میشود و طبقات تازهای از «داراها» و «ندارها» شکل میگیرد: گروهی معدود با اجارههای پایین (ولی خانههای رو به ویرانی)، و گروهی بسیار بزرگ که از بازار رانده میشوند. تجربه نشان داده اگر اجاره را منجمد کنید، اغلب خود بازار را هم منجمد کردهاید.
قاهره؛ نسخه افراطی یک سیاست شکستخورده
اگر ممدانی میخواهد نتیجه نهایی چنین سیاستی را ببیند، کافی است نگاهی به قاهره بیندازد. در مصر، کنترل اجاره از دهه ۱۹۵۰ برقرار است. در اصلاحات دهه ۹۰ میلادی، دولت تصمیم گرفت این مقررات را برای مستاجران قدیمی لغو نکند. نتیجه؟ میلیونها واحد «قدیمی» با اجارههایی مضحک باقی ماندند - گاهی به اندازه ۲۵ سنت در ماه - درحالیکه مالکان سالهاست از سود مالکیت خود محروماند.
حالا قاهره هم مثل نیویورک، دو چهره دارد: گروهی از مستأجران کمدرآمد که هنوز از این یارانه پنهان بهرهمندند، و در مقابل، کسانی که خانههای چنددهمیلیوندلاری را با اجارههای ناچیز نگه داشتهاند. حتی روایتهایی هست از مستاجرانی که آپارتمانها را با چند هزار دلار اجاره میدهند، درحالیکه خودشان به صاحبخانه کمتر از یک دلار میپردازند. بهگفته یکی از مالکان قاهره: «برخی از ساختمانهای باشکوه دوران بلاپوک حالا جزو مخروبهترین خانههای دنیا شدهاند.» و بدتر از آن، بخش بزرگی از ساختوسازهای جدید - بیش از ۶۰ درصد - غیررسمی و بیمجوز است. تازه دولت مصر پس از دههها، سرانجام تصمیم گرفته این نظام را منحل کند: طی هفت سال آینده، اجارهها بیستبرابر خواهند شد.
نیویورک یک آیکون جدید سبک پیدا کرده است
درحالیکه چند وقت پیش معمای «صاحب توالت طلای خالص» بالاخره حل شد (بله، خودش استیو کوهن است!)، این هفته پرسش تازهای ذهن همه را مشغول کرده: چرا باید فقط یک بلیت هواپیما بخریم وقتی میشود دو تا خرید؟
بری بیفل، مدیرعامل شرکت هواپیمایی فرانتیر، در لینکدین نوشته: «با توجه به احتمال بالای لغو پروازها، پیشنهاد میکنم مسافران بلیت دوم را از ایرلاین دیگری که بعد از پرواز اول حرکت میکند، تهیه کنند.» البته، شاید بهتر باشد اصلا پرواز نکنید! توصیه من؟ به همه بگویید پروازتان لغو شده و در عوض، با یک کتاب خوب و یک کوکتل گرم روی مبل بنشینید. باور کنید از سفر هم لذتبخشتر است.
ظهور یک شهردار با استایل خاص
زهران ممدانی، شهردار منتخب نیویورک، درحالیکه ساعت کاسیو A۱۰۰۰MA-۷VT خود را به دست دارد، به نماد تازهای از استایل بدل شده است. در انتخاباتی که همه نگاهها را به خود جلب کرده بود، ممدانی توانست اندرو کومو، نامزد مستقل، و کورتیس اسلیوا از حزب جمهوریخواه را شکست دهد.
چند سیاستمدار مرد هستند که سبک پوشششان بخشی از برندشان شده: جان فترمن با شلوارکهایش، بوریس جانسون با موهای آشفته، ترامپ با کراوات قرمز و کلاه «مگا»، یا برنی سندرز با ظاهر همیشه نامرتب. اما هیچکدامشان تا امروز واقعا شیک، بیتکلف و درعینحال جذاب نبودهاند؛ تا وقتی ممدانی از راه رسید.
ممدانی که در گفتوگو با GQ گفته بود میخواهد «چهرهای تازه از مرد بودن» ارائه دهد، با ترکیب ساده و کلاسیک خود شناخته میشود: پیراهن سفید، کتوشلوار تیره و کراوات باریک. ظاهر او در نگاه اول چیز خاصی نیست، اما در عمل کاملا متفاوت از جمع سیاستمداران به نظر میرسد. راز کار در تضاد است. ممدانی، متولد دهه ۹۰ میلادی، از نسل «زد» است؛ او در دورهمیهای هنرمندان جوان، کنار هواداران آنها یا حتی هنگام دویدن در آبهای اقیانوس اطلس در روز سال نو، همان کتوشلوار رسمیاش را به تن دارد.
همین تضاد، جوهره استایل اوست. درحالیکه شهرداران پیشین در اپرا یا مهمانیهای لاکچری دیده میشدند، ممدانی ترجیح میدهد در بارهای کوچک بروکلین و فضاهای محبوب طبقه کارگر حضور داشته باشد جایی که به قول خودش «نیویورک واقعی» جریان دارد.
جزئیات شخصی،نشانههای امضا
در کنار کتوشلوار، ممدانی همیشه چند حلقه به دست دارد و نخ قرمز سادهای به مچش بسته است. یکی از حلقهها را از پدربزرگ سوریاش به ارث برده و دیگری هدیهای است از همسرش، از تونس. او هیچ استایل شخصی ندارد؛ همین سادگی و معنا، راز جذابیت اوست. ساعت دیجیتال کاسیواش هم توصیفی کامل از سبک اوست: «سرگرمکننده، کمی نِرد، کمی شیک و کاملا بیتکلف».
در کارزار انتخاباتیاش، ممدانی با هنرمندانی روی صحنه رفت که بیشتر رأیدهندگان حتی نامشان را نشنیده بودند. اما این دقیقا همان چیزی است که از او یک چهره متمایز میسازد: واقعی، خاص و به دور از کلیشههای تبلیغاتی. رأیدهندگان نیویورکی البته او را بهخاطر سبک لباسش انتخاب نکردند، بلکه برای دیدگاه سیاسیاش. بااینحال، در سیاست هم «حال و هوا» اهمیت دارد و درحالیکه او سعی دارد چهرهای متفاوت از آمریکای پساترامپ بسازد، همین استایل بیادعا اما مطمئن، بخش مهمی از روایت اوست: شهرداری چندزبانه، مهاجر، و حالا آیکونی تازه برای شهر نیویورک.
* سردبیر ارشد بلومبرگ ثروت بریتانیا