فشار یک جانبه
انتشار آلایندهها، کاهش کیفیت هوا، تعطیلیهای پیدرپی، افزایش بیماران تنفسی و تهدید سلامت گروههای حساس تنها بخشی از پیامدهای این بحران است. در چنین شرایطی، اظهارات اخیر رئیسجمهور درباره ضرورت ارتقای کیفیت خودروها و اولتیماتوم به صنعت خودروسازی، بار دیگر مساله سهم خودروها در آلودگی هوا را در صدر افکار عمومی و محافل کارشناسی قرار داد.
اگرچه توجه به کیفیت خودروها و ارتقای استانداردهای تولید، اقدامی ضروری و قابلدفاع است، اما از نگاه کارشناسان، «آدرس دادن مساله به صنعت خودرو» نه دقیق است و نه با واقعیت ترکیب آلایندهها در کلانشهرها همخوانی دارد. نگرانی اصلی آن است که با تمرکز بر یک عامل فرعی، ریشههای اصلی آلودگی نادیده گرفته شود و سیاستگذار گرفتار رویکردی سطحی و غیراثربخش شود. در بسیاری از روزهای آلوده، سهم اصلی آلودگی، نه از خودروها بلکه از نیروگاهها و کیفیت سوختی است که در کشور توزیع میشود؛ بااینحال، این واقعیت کمتر در بیانیهها و سیاستهای عمومی بازتاب پیدا میکند.
برخلاف تصور رایج، خودروها گرچه در آلودگی هوا اثر دارند، اما بازیگر اصلی نیستند و تحولات صنعت خودرو نمیتواند نقطه آغاز اصلاحات باشد. بررسیهای دقیق نشان میدهد که بخش بزرگی از آلایندههای خطرناک از جمله ذرات ریز معلق، اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات گوگرد از منابع ثابت بهویژه نیروگاهها، صنایع و واحدهای بزرگ حرارتی منتشر میشود. در فصول سرد، با کاهش توان گازرسانی و افزایش استفاده از سوختهای سنگین در نیروگاهها، این سهم بهمراتب افزایش مییابد. بنابراین، تمرکز یکسویه بر خودروها بدون اصلاح سوخت نیروگاهها، خطایی راهبردی است که نتیجهای در بهبود کیفیت هوا نخواهد داشت.
در کنار این واقعیت، باید به این نکته نیز توجه کرد که حتی در بخش خودرویی، تقلیل مساله به کیفیت موتور یا قطعات خودرو نیز نادرست است. بخش قابلتوجهی از آلایندگی خودروها ناشی از کیفیت سوخت است؛ سوختی که سالهاست کارشناسان نسبت به میزان گوگرد، عدد اکتان و فاصله زیاد آن با استانداردهای بینالمللی هشدار میدهند. در چنین شرایطی، حتی اگر بهترین خودروها نیز تولید شوند، در صورت استفاده از سوخت غیراستاندارد، آلایندگی همچنان ادامه خواهد داشت. این واقعیت نشان میدهد که حل مساله آلودگی هوا بیش از آنکه به کیفیت تولید خودرو وابسته باشد، به کیفیت سوختی که در سراسر کشور مصرف میشود پیوند خورده است.
در کنار این موضوع باید به این نکته اساسی اشاره کرد که ارتقای فناوری صنعت خودرو نهتنها پرهزینه است، بلکه در شرایط فعلی کشور با موانع متعدد داخلی و خارجی روبهروست. اصلاح خطوط تولید، دسترسی به فناوریهای جدید، تامین قطعات پیشرفته و ایجاد زیرساختهای استاندارد نیازمند سرمایهگذاری بسیار بزرگ و همکاریهای گسترده بینالمللی است. در وضعیت تحریمی، اجرای چنین پروژههایی بهسادگی ممکن نیست و اگر هم آغاز شود، نتیجه آن در کوتاهمدت قابل مشاهده نخواهد بود. علاوه بر این، هرگونه بهبود در تولید تنها در خودروهای جدید منعکس میشود، درحالیکه میلیونها خودروی موجود در خیابانها همچنان با همان سطح قدیمی آلایندگی به کار ادامه میدهند. این ناوگان بر اساس هیچ برنامهای در کوتاهمدت قابل جایگزینی نیست و هرگونه انتظار برای کاهش آلودگی از این مسیر به معطل شدن راهحل اصلی منجر خواهد شد.
با این حال، اصلاح کیفیت سوخت و تغییر الگوی سوخترسانی به نیروگاهها میتواند در بازه زمانی کوتاهی نتیجهبخش باشد. ارتقای کیفیت بنزین و گازوئیل، کاهش گوگرد، افزایش عدد اکتان و نزدیک شدن به استانداردهای یورو، اثر فوری بر کاهش آلایندگی خودروها دارد؛ زیرا تمام خودروهای موجود در ناوگان ملی، بدون آنکه تغییری در فناوریشان ایجاد شود، از سوخت پاکتر استفاده خواهند کرد و خروجی آلایندهها کاهش مییابد. این ویژگی یعنی اثرگذاری همزمان بر همه خودروها، یکی از مزیتهای بزرگ اصلاح سیاست سوخت است؛ مزیتی که در هیچیک از اقدامات صنعت خودرو قابل دستیابی نیست.
از سوی دیگر، اصلاح سوخت نیروگاهها و جلوگیری از سوزاندن سوختهای سنگین میتواند بخش عمدهای از بار آلایندگی را از کلانشهرها بردارد. تعداد محدود نیروگاهها، امکان اصلاح سریعتر تجهیزات و قابلیت اعمال نظارت دقیقتر، این مسیر را به یکی از موثرترین و کمهزینهترین راهکارهای کاهش آلودگی هوا تبدیل میکند. تجارب جهانی نیز نشان میدهد که کشورها در اصلاح کیفیت هوا، پیش از هرچیز به سراغ منابع ثابت رفتهاند و تمرکز بر خودروها در مراحل بعدی قرار گرفته است.
مساله آلودگی هوا نیازمند تحلیل علمی و تصمیمگیری بر پایه داده است، نه واکنشهای رسانهای یا فشار افکار عمومی. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که سیاستگذاری در این حوزه زمانی موفق خواهد بود که ابتدا علتهای اصلی شناسایی شود و سپس بر عواملی تمرکز شود که هم اثرگذاری بیشتری دارند و هم اصلاح آنها در کوتاهمدت ممکن است. اگر قرار باشد برنامهای جامع برای کاهش آلایندگی تدوین شود، باید نقطه آغاز در حوزه انرژی و سوخت باشد، نه صنعت خودرو. اصلاح کیفیت سوخت و کنترل آلایندگی نیروگاهها میتواند در مدت چند ماه اثر ملموسی بر کاهش آلودگی بگذارد، درحالیکه هرگونه ارتقای صنعتی در بخش خودرو حداقل چند سال زمان نیاز دارد و در نهایت تنها بخشی محدود از ناوگان را تحت تاثیر قرار میدهد.
در مجموع، بحران آلودگی هوا نیازمند نگاهی کلنگر و واقعبینانه است. هیچکس منکر ضرورت ارتقای کیفیت خودروهای داخلی نیست، اما تمرکز کامل بر این بخش، مساله را از مسیر واقعی خود منحرف میکند. کشور به راهحلهایی نیاز دارد که سریعتر، کمهزینهتر و موثرتر باشند و این راهحلها نه در خطوط تولید خودرو بلکه در پالایشگاهها، شبکه سوخترسانی و نیروگاهها نهفته است. به نظر میرسد اکنون زمان آن است که سیاستگذار با عبور از نگاههای سطحی و یکجانبه، تصمیمی مبتنی بر واقعیات علمی اتخاذ کند و با اولویت دادن به اصلاح سوخت و مدیریت آلایندگی نیروگاهها، گامی موثر در مسیر بهبود کیفیت هوای کشور بردارد.
* کارشناس صنعت خودرو