این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
۱۲ روز جنگ ایران و رژیم صهیونیستی اسرائیل نشان داد مردم ایران با وجود هر نکته و نقدی که نسبت به شیوههای سیاستگذاری در کشور دارند، خواهان آزادی و آبادی کشورشان هستند.
جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، یکی از مهمترین رخدادهای امنیتی و راهبردی تاریخ معاصر کشور است که با وجود هزینهها و آسیبهای فراوان، حاوی درسهایی عمیق و راهبردی است. این جنگ، بهعنوان تجربهای بزرگ، ظرفیت آن را دارد که با تحلیل درست و توجه به آموزههایش، مسیر تکرار جنگ را مسدود و همزمان بستر تقویت موفقیتها و کاهش آسیبها را فراهم کند.
در دو مقطع کلیدی از سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۹، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران، واکنشهای جنجالی به تحریمهای بینالمللی از خود نشان داد که نهتنها لحن تحقیرآمیزی داشت، بلکه به نحوی بازتابدهنده نگاه تقابلی دولت او نسبت به نظم جهانی و فشارهای بینالمللی بود. در هر دو مقطع، شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز قطعنامههایی علیه برنامه هستهای ایران تصویب کرد که دامنه آنها بهتدریج گسترش یافت و پیامدهای اقتصادی و مالی مهمی برای کشور داشت. قطعنامههایی که ردپای آنها امروز در همه فعالیتهای اقتصادی دیده میشود و کسی نمیداند چه زمانی از تاریخ ما پاک میشوند. با این حال، احمدینژاد این تحریمها را بیاثر و بیارزش دانست و از عباراتی نظیر «کاغذپاره» و «دستمال مصرفشده» برای توصیف آنها استفاده کرد.