این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
رشد اقتصادی، توامان که عامل پیشرفت یک مملکت و موتور محرکه توسعه کشورهاست، همزمان معیاری برای سنجش فشار بر طبیعت نیز هست. تجربه جهانی نشان میدهد هر چه دامنه فعالیتهای اقتصادی گستردهتر میشود، تابآوری اکوسیستمها کاهش مییابد و منابع طبیعی در برابر بهرهبرداری فزاینده انسان آسیبپذیرتر میشوند.
ایران با یکی از پیچیدهترین بحرانهای آبی خود روبهروست؛ کاهش بارش، خشکسالیهای متوالی و افت منابع زیرزمینی، امنیت آب را به مسالهای ملی و راهبردی تبدیل کرده است.
بعد از بروز کسری و ناترازی مستمر برق در کشور و از طرف دیگر مشکلات زیستمحیطی با منشأ سوختهای نامساعد در نیروگاهها، خورشید انرژیهای تجدیدپذیر و بهخصوص نیروگاه خورشیدی در کشور ما طلوع کرده است.
احتمالا بارها از خود پرسیدهاید که بین این بههمریختگیهای چند سال اخیر در عرصه اقتصاد، سیاست، جامعه و حتی محیطزیست آیا ارتباطی وجود دارد؟ واقعیت این است که این حوزهها نه بهصورت جداگانه، بلکه همچون اجزای یک سیستم بههمپیوسته عمل میکنند هرگونه تنش و تصمیمگیری ناپایدار، پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی بر عرصههای دیگر میگذارد.
شهرهای ایران در چند دهه گذشته شاهد سرعتی نامتوازن در رشد خود بودهاند؛ جمعیت فشردهشده در کلانشهرها، توسعه فیزیکی بیقاعده و اولویتبندی توسعه اقتصادی کوتاهمدت، همگی ترکیبی ساختهاند که نهفقط کیفیت زندگی شهری را تضعیف کرده، بلکه پایههای زیستی شهرها را نیز بهسرعت فرسوده میکند.