توکنسازی دارایی؛ گامی رو به جلو در اقتصاد دیجیتال ایران
آنچه امروز تازگی دارد، کارکرد مدرن این فرایند و استفاده از فناوریهای دفترکل توزیعشده برای ایجاد شفافیت، سرعت و قابلیت ردیابی در مبادلات مالی است. این تحول باعث شده توکنسازی نهفقط یک ابزار فناورانه، بلکه بخشی از معماری آینده بازارهای مالی شود.
با وجود پیشینه قدیمی این مفهوم، کارکرد امروزی آن در بازارهای مختلف بهویژه در اقتصادهایی که هنوز به سطح مطلوبی از تنظیمگری نرسیدهاند میتواند بسیار تحولآفرین باشد. تجربه جهانی نشان میدهد توکنسازی زمانی جریانساز میشود که خلا شفافیت و محدودیت دسترسی به ابزارهای مالی وجود دارد. در چنین شرایطی، توکنسازی میتواند مسیر بازار را به سمت اقتصاد سالمتر، منظمتر و قابلپیگیریتر هدایت کند؛ البته تا زمانی که چارچوبهای نظارتی بهتدریج توسعه پیدا کنند.
چرا همهچیز را نباید توکن کرد؟
اگرچه توکنسازی ابزار ارزشمندی است، اما این به معنای آن نیست که هر چیزی باید یا میتواند توکن شود. تجربه جهانی نشان داده که توکنسازی زمانی موفق است که دارایی پایه، ارزش واقعی، بازار شفاف و سازوکار قانونی مشخص داشته باشد. توکنسازی داراییهایی که فاقد این مؤلفهها هستند، معمولا تنها یک گمانهزنی پرریسک ایجاد میکند؛ نه ابزار مالی کارآمد. بنابراین ارزش توکنسازی در «تناسب دارایی و ساختار» است، نه در گسترش بیهدف آن. این دقیقا همان نقطهای است که کشورهای موفق مسیر خود را از شکستخوردهها جدا کردهاند. توکنسازی موفق یعنی انتخاب دارایی مناسب، تعریف حقوق واضح برای دارندگان، و طراحی سازوکار مبادلهای که هم کارآمد باشد و هم قابل نظارت.
مزیتهای بنیادی توکنسازی
در سطح جهانی، سه مزیت باعث شده توکنسازی به یک روند پایدار بدل شود:
اول،افزایش شفافیت: ثبت و ردیابی تراکنشها روی لجر (دفتر ثبت دادهای) توزیعشده امکان دستکاری را تقریبا از بین میبرد. این شفافیت، بهویژه در اقتصادهایی که نیاز به نظم و ردیابی بیشتر دارند، نقش اصلاحگرانه ایفا میکند.
دوم،افزایش نقدشوندگی: توکنسازی بسیاری از داراییهای غیرنقد را تبدیل به واحدهای کوچک و قابلمعامله میکند. این ویژگی در اقتصادهایی که عمق بازار مالی محدود است، اهمیت دوچندان دارد.
سوم،گسترش مشارکت عمومی: تقسیمپذیری داراییها سرمایهگذاری را برای گروههای وسیعتری امکانپذیر میکند و این امر میتواند ساختار سرمایهگذاری را متنوعتر و سالمتر کند.
تجربه بینالمللی؛ حرکت مرحلهای،نه جهش
کشورهایی مانند سنگاپور، سوئیس و آلمان مسیر توسعه توکنسازی را نه با شتاب، بلکه با آزمایشهای محدود و مقررات همزمان پیش بردهاند. نکته کلیدی در همه این تجربهها توجه به این واقعیت است که توکنسازی زمانی اثربخش میشود که زیرساخت حقوقی، فنی و مالی در کنار هم رشد کنند. جایی که یکی از این ارکان غایب باشد، توکنسازی یا متوقف میشود یا به مسیری انحرافی میرود.
این رویکرد مرحلهای در ایران نیز قابل استفاده است. چون در اقتصادهایی که هنوز رگولیشن بهطور کامل شکل نگرفته، توکنسازی میتواند تا زمانی که چارچوبهای نظارتی آرامآرام شکل میگیرند، نقش یک نوآوری اصلاحگر را ایفا کند؛ به شرط آنکه دامنه آن کنترلشده و انتخاب داراییها با دقت باشد.
فرصتها برای اقتصاد ایران
توکنسازی میتواند برای اقتصاد ایران در سه سطح ارزشآفرین باشد: افزایش عمق بازار سرمایه از طریق ورود داراییهای جدید به چرخه مبادلات، افزایش شفافیت و کاهش هزینه نظارت بهواسطه ردیابی کامل تراکنشها و گسترش مشارکت خرد و تبدیل داراییهای بزرگ به فرصتهای کوچکتر سرمایهگذاری.
این فرصتها زمانی به نتیجه میرسد که پروژهها بر مبنای اصول اقتصاد واقعی طراحی شوند، نه صرفاً بر اساس جذابیت فناوری.
توکنسازی نه یک مد موقت است و نه یک ابزار همهکاره. شالوده آن قدیمی است اما کارکردش امروز به لطف فناوری مدرن، معنا و اثرگذاری جدیدی پیدا کرده است.
اگرچه توکنسازی هر داراییای منطقی نیست، اما انتخابهای سنجیده میتواند این ابزار را به یکی از موتورهای توسعه بازار سرمایه ایران تبدیل کند. این فناوری، در اقتصادهایی با تنظیمگری کمتر، میتواند نقش یک حرکت اصلاحی و نوآورانه را ایفا کند؛ بهشرط آنکه با رویکرد مرحلهبهمرحله، انتخاب دارایی مناسب و چارچوب شفاف همراه باشد.
* مشاور مدیریت و فعال اقتصادی