نیمهعمر قدرت خرید خانوار شهری/ مرگ مدرک دانشگاهی با هوش مصنوعی + فیلم
در برنامه «تیتریک» دوشنبه یکم دی ماه ۱۴۰۴، مهمترین تحولات اقتصادی، بازارهای جهانی و منطقهای بررسی شد. از کاهش قدرت خرید خانوارهای شهری و تجربه چندباره دو برابر شدن قیمتها گرفته تا تحولات نوین کشاورزی در سال ۲۰۲۵ که با فناوریهای دیجیتال، هوش مصنوعی و کشاورزی دقیق، بهرهوری و پایداری محیطزیست را افزایش داده است.
در بازارهای مالی نیز چشمانداز «سانتا رالی» و احتمال بازگشت رشد به وال استریت بررسی شد؛ روندی که تاریخ نشان میدهد میتواند سرمایهگذاران را امیدوار یا محتاط کند. همچنین تاثیر هوش مصنوعی بر بازار کار و کاهش اهمیت مدرک دانشگاهی، چالشهای نقدینگی و رونق تولید در ایران، و نقش میانجیگرانه مصر در پروندههای منطقهای از جمله لبنان و برنامه هستهای ایران، از دیگر موضوعات تحلیل شده در برنامه امروز بود.
این برنامه تصویری تلاش دارد با نگاهی جامع و تحلیلی، بینندگان را از وضعیت اقتصادی، فناوری و دیپلماسی در سطح ملی و بینالمللی مطلع کند و روندها و چالشهای مهم پیشروی کشور و جهان را تبیین نماید.
نیمه عمر قدرت خرید خانوار شهری
با بررسی دادههای شاخص قیمت کالاها و خدمات خانوار شهری، ۱۲ نیمه عمر قدرت خرید قابل تشخیص است. هر یک از این ۱۲ خوان، با سرعت متفاوتی طی شده است. گاهی سرعت دوبرابر شدن قیمتها شتاب یافته و گاهی اوقات با سرعت کندتری نرخ تورّم افزایش پیدا کرده است.
درمیان این ۱۲ خوان، طولانیترین دورهها متعلق به نیمه عمر ششم، از تیر ۱۳۸۱ تا آبان ۱۳۸۶ است که دوبرابر شدن قیمتها ۶۴ ماه (۵ سال و ۴ ماه) طول کشید. در رتبه بعدی، نیمه عمر اوّل قرار دارد که از فروردین ۱۳۶۱ تا اردیبهشت ۱۳۶۶، افزایش دوبرابری قیمتها زمان برد. به نگاهی به دادهها، به دست میآید که پس از شهریور ۱۳۹۸، نرخ نیمه عمر قدرت خرید به دو سال کاهش یافته و تاکنون، خانوار شهرنشین ایرانی سه مرتبه دوبرابر شدن قیمتها را با گوشت و پوست خود تجربه کرده است. اما در هر یک از این ۱۲ خوان، چه عوامل و حوادثی مؤثر بوده است؟
خوان اوّل (۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶): سالهای جنگ و کوپن
در حالی که کشور درگیر سهمگینترین نبردِ پس از جنگ جهانی دوّم بود، امّا مردم هنوز به ثبات قیمتها (هر ۵ سال دو برابر شدن) ایمان داشتند. با وجود کسری بودجه جنگی، دولت با سیستم سختگیرانه سهمیهبندی و کوپن، به صورت دستوری قیمتها را کنترل میکرد. اما هزینه سنگین جنگ و تأمین ارزاق و کالاهای اساسی مردم، نخستینبار، دوبرابر شدن قیمتها را به رخ خانوار شهرنشین ایرانی کشید.
خوان دوّم (۱۳۶۶ تا ۱۳۷۰): هزینههای سازندگی
جنگ تمام شد، اما جنگ اقتصادی تازه رخ نشان داد. کشور ویران بود و دولت برای بازسازی سدها و جادهها شروع به خرج کردن کرد. این دوره، آغازِ فاصله گرفتن از اقتصاد کوپنی بود. مدّت زمان دو برابر شدن قیمتها به ۵۱ ماه کاهش یافت، اما هنوز هم امید به بازسازی و صلح باعث میشد جامعه این فشار را بهمثابه هزینه توسعه بپذیرد و تاب بیاورد.
خوان سوّم (۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳): شوکِ تعدیل
اولین باری که جامعه ایران معنای واقعی شوک تورمی را با پوست و گوشت احساس کرد. سیاستهای آزادسازی اقتصادی (تعدیل) بدون زیرساخت کافی اجرا شد و سبب افزایش قیمتها شد. زمان دو برابر شدن قیمتها ناگهان به ۴۱ ماه سقوط کرد. این دوره، نقطه پایانِ اقتصادیِ دهه شصت و آغاز دورانی بود که در آن دلار آرامآرام به دغدغه روزمره مردم تبدیل میشد.
خوان چهارم (۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶): تب ۴۹ درجه
سختترین دوره تورمی قرن تا آن زمان. تورم رکورد تاریخی ۴۹.۴ درصد را شکست و سرعت زوال قیمتها به ۳۱ ماه رسید. هزینههای تعدیل اقتصادی در ترکیب با بحران بدهیهای خارجی در سال 1374، فشار چنان سنگینی وارد آورد که دولت مجبور به عقبنشینی از سیاستهای بازار آزاد شد و سیستمهای تعزیراتی و سرکوبی قیمتها بازگشتند. این دوره کوتاه اما پرفشار، حافظه تاریخی مردم را نسبت به گرانی شرطی و زمینه را برای تغییرات سیاسی سال 1376 فراهم کرد.
خوان پنجم (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱): بازگشت آرامش
پس از طوفان تورّمی اواسط دهه 1370، اقتصاد ایران وارد یک دوره تنفّس شد. انضباط مالی و کاهش تنشهای خارجی سبب شد ترمز قیمتها کشیده شود. نمودار دوباره صعود کرد و ۵۹ ماه طول کشید تا شاخص قیمتها دو برابر شود. طبقة متوسط توانست دوباره به آینده امیدوار شود و برای خرید خانه و خودرو برنامهریزی و پسانداز کند.
خوان ششم (۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶): توهّم طلایی
این طولانیترین و باثباتترین دوره در تاریخ ۴۰ ساله اخیر است که 64 ماه به طول انجامید. یکسانسازی نرخ ارز و وفور درآمدهای نفتی باعث شد ویترین اقتصاد زیبا و آرام به نظر برسد. اگرچه بیماری هلندی (واردات ارزان با پول نفت) در حال خوردن پایههای تولید بود، اما مصرفکننده ایرانی در این ۵ سال و نیم، بالاترین سطح رفاه و ثبات نسبی را تجربه کرد؛ آرامشی که متأسفانه دوام نداشت.
خوان هفتم (۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰): جرّاحی بدون بیهوشی
پایان رویای ثبات. تزریق بیرویه نقدینگی و سپس اجرای طرح هدفمندی یارانهها (شوک قیمت انرژی)، موتور تورم را دوباره روشن کرد. زمان دو برابر شدن قیمتها به ۴۹ ماه کاهش یافت. پول نقدی که به جیب مردم واریز شد، نتوانست سرعت رشد قیمتها را جبران کند و این آغاز دورانی بود که «تورم» دوباره به صدر اخبار بازگت.
خوان هشتم (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴): صخره سخت تحریم
تحریمهای فلجکننده بینالمللی و شوک ارزی سال 1391، عملاً بازار را قفل کرد. رشد قیمتها از کنترل خارج و اقتصاد وارد دوران رکود تورمی شد. سرمایهگذاریها متوقّف و ناامیدی از آینده به بزرگترین عامل در تصمیمگیریهای اقتصادی خانوار تبدیل شد. مردم دریافتند که زندگی و رفاه آنها بیش از هر زمان دیگری به تصمیمات سیاسی و بینالمللی گره خورده است.
کشاورزی جهان در سال 2025
سال ۲۰۲۵، کشاورزی جهانی وارد دورهای نوین شد که ترکیبی از فناوریهای دیجیتال، حفاظت از محیطزیست و مقاومت در برابر تغییرات اقلیمی را محور خود قرار داد. این تغییرات نه تنها بهرهوری تولید غذا را افزایش دادند، بلکه مسیر کشاورزی را به سمت کارآمدتر و پایدارتر شدن هدایت کردند. کشاورزی دقیق با بهرهگیری از GPS، حسگرهای هوشمند، تصاویر ماهوارهای و پهپادها، امکان مصرف هدفمند آب، کود و سم را فراهم کرده است؛ رویکردی که هم بهرهوری را افزایش میدهد و هم به حفظ محیطزیست کمک میکند.
هوش مصنوعی نیز به تمامی بخشهای کشاورزی نفوذ کرده و رشد محصولات، تشخیص زودهنگام آفات و بیماریها، تحلیل خاک و پیشبینی نوسانات بازار را ممکن میسازد. این فناوریها به کشاورزان کمک میکنند تا ریسکها را بهتر مدیریت کنند و همین موضوع بازار کشاورزی هوشمند را به ارزش چند میلیارد دلار رسانده است.
افزایش دما، کمبود منابع آب و گسترش آفات، کشاورزی را به سمت استفاده از بذرهای مقاوم به خشکی و گرما، مصرف بهینه آب و مدیریت بهتر خاک سوق داده است. کشاورزی پایدار و احیاکننده با روشهایی مانند گردش زراعی، پوشش گیاهی و کاشت محصولات متنوع، سلامت خاک و تنوع گونهها را افزایش داده و نیاز به کود و سم شیمیایی را کاهش میدهد.
همچنین با کاهش زمینهای قابلکشت، کشاورزی شهری و کشت عمودی در محیطهای کنترلشده رشد چشمگیری یافته و امکان تولید غذا نزدیک شهرها را فراهم کرده است. تراکتورهای بدونراننده، برداشتگرهای روباتیک و سیستمهای خودکار هدایت مزرعه به بخش جداییناپذیر کشاورزی مدرن تبدیل شدهاند و وابستگی به نیروی انسانی را کاهش دادهاند.
بازار محصولات بیولوژیک در حال رشد سریع است و دیجیتالیشدن زنجیره تأمین، از ردیابی محصولات با بلاکچین تا خدمات مالی هوشمند، شفافیت و کارایی کشاورزی را افزایش داده است. در مجموع، کشاورزی سال ۲۰۲۵ با ابزارهای هوشمند و روباتیک، زمین را کارآمدتر و آینده غذا را مطمئنتر کرده است.
هدیه سال نوی میلادی به بازارها
بابانوئل معمولا آخر سال با کیسهای پر از سود به وال استریت میآید؛ اما سال گذشته این اتفاق رخ نداد. حالا سوال این است که آیا سانتا رالی امسال به بازار سهام بازمیگردد یا سرمایهگذاران را ناامید خواهد کرد؟ این پدیده که تاریخ بازار نشان میدهد نباید نادیده گرفته شود، همواره در پنج روز معاملاتی آخر سال میلادی و دو روز اول سال جدید با رشد قیمت سهام همراه بوده است. اصطلاح «سانتا رالی» برای اولین بار توسط ییل هیرش در کتاب «تقویم معاملهگران سهام» در سال ۱۹۷۲ مطرح شد و دادههای تاریخی نشان میدهد شاخص S&P 500 در این بازه هفت روزه بهطور متوسط ۱.۳ درصد رشد کرده است.
با اینکه دلیل علمی و قطعی برای سانتا رالی وجود ندارد، تحلیلگران چند عامل را موثر میدانند: خوشبینی تعطیلات، روحیه مثبت مردم در کریسمس و سال نو، پاداشهای پایان سال و غیبت معاملهگران بزرگ و بدبین. خریداران خرد، که معمولاً خوشبینتر هستند، در این دوران کنترل بازار را در دست میگیرند.
با وجود اینکه در اکثر سالها این رالی اتفاق افتاده، نمونههایی مانند سال ۲۰۲۴ نشان داد که بازار ممکن است با فروش گسترده مواجه شود. با این حال، به ندرت دو سال پیاپی شاهد غیبت سانتا هستیم؛ بنابراین تحلیلگران احتمال بازگشت رالی امسال را بالا میدانند.
از سوی دیگر، کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، نقدینگی ارزانتر را به بازار تزریق کرده و میتواند سوخت لازم برای صعود پایان سال را فراهم کند. شاخص S&P 500 با فاصله حدود ۱.۵ درصد از اوجهای اخیر، فرصت مناسبی برای خریداران ایجاد کرده است.
با این وجود، نگرانیها درباره هزینههای بالای زیرساختی شرکتهای هوش مصنوعی و عملکرد ضعیف شاخصها نسبت به میانگین تاریخی، باعث شده سرمایهگذاران با احتیاط عمل کنند. بنابراین، آینده سانتا رالی ۲۰۲۵ ترکیبی از امید به رشد و ریسکهای محتمل در بازار خواهد بود.
مرگ مدرک دانشگاهی با هوش مصنوعی
هوش مصنوعی میتواند منجر به از میان رفتن اهمیت مدرک دانشگاهی در بازار کار شود. در این ویدیو این موضوع توضیح داده شده است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، بسیاری از دانشجویان در دنیای امروز از هوش مصنوعی در مسیر تحصیلی خود بهره میگیرند.
برای مثال مقالههای دانشگاهیشان را به کمک هوش مصنوعی مینویسند و به این ترتیب مسیر سادهتری را در تحصیل خود طی میکنند.
رویترز میگوید شاید در این بخشها هوش مصنوعی به کمک دانشجویان آمده باشد، اما به صورت کلی، تهدیدی جدی برای آینده کاری و حرفهای آنها خواهد بود.
ناامنی شغلی در سایه هوش مصنوعی
ظاهرا هوش مصنوعی آمده تا بسیاری از کارها را سادهتر کند و در عین حال، بهرهوری را در نیروی کار افزایش دهد. با این حال، میتواند یک تهدید بالقوه هم باشد.
برخی از تحلیلگران میگویند هوش مصنوعی میتواند نیمی از شغلهای کارمندی را ظرف پنج سال آینده به صورت کامل محو کند.
مشاغلی مانند نویسندگی، گزارشنویسی، پژوهشهای ابتدایی، تحلیل داده و تهیه محتوا همگی در معرض تهدید جدی از طرف هوش مصنوعی هستند.
به این ترتیب کسانیکه مدرک دانشگاهی در این زمینهها دریافت میکنند، وقتی بخواهند در زمان فارغالتحصیلی، بهعنوان نیروی تازهکار وارد بازار کار شوند، احتمالا با مشکلاتی مواجه میشوند.
بسیاری از افراد با این منطق وارد دانشگاه میشوند که مدرک دانشگاهی به آنها ارزش افزوده بدهد و باعث شود بهتر وارد بازار کار شوند.
اگر واقعا هوش مصنوعی ارزش مدرک تحصیلی آنها را خنثی و بیاثر کند، احتمالا این منطق هم دچار فروپاشی میشود.
به همین دلیل است که رویترز میگوید شاید در سالهای پیش رو شاهد مرگ مدرک دانشگاهی باشیم.
تحریک نقدینگی به سمت تولید؟
نقدینگی در اقتصاد ایران اغلب بهاشتباه شبیه یک سرمایه واقعی یا ابزاری برای رونق تولید تصور میشود؛ درحالیکه نقدینگی صرفاً نقش روانکننده مبادلات را دارد و نمیتواند جایگزین سرمایه حقیقی شود. رشد بلندمدت تورم نتیجه افزایش نقدینگی است و تزریق یا هدایت دستوری آن به بخش تولید، بدون وجود ظرفیت واقعی و انگیزه اقتصادی، تنها میتواند رونقی مقطعی ایجاد کند. تجربه نشان میدهد اگر تولید سودآور و باثبات باشد، خودِ بنگاهها از طریق شبکه بانکی منابع مالی مورد نیازشان را تأمین میکنند و نیازی به «هدایت نقدینگی» وجود ندارد. در اقتصادی که با تورم مزمن، تحریم، قیمتگذاری دستوری و نااطمینانی مواجه است، طبیعی است که نقدینگی به سمت بازارهایی مانند ارز، طلا و ملک و نه تولید حرکت کند. راه رونق پایدار تولید از مسیر ثبات اقتصادی، کنترل تورم و کاهش مداخلات دولت میگذرد.
در این گزارش از تحلیلها و استدلالهای حامد قدوسی و شهرام معینی منتشر شده در مجله تجارت فردا استفاده شده است.
از بیروت تا تهران؛ قاهره در مسیر مدیریت بحرانها
در سالهای اخیر، مصر تلاش کرده نقش خود را در معادلات خاورمیانه از نو تعریف کند و بهتدریج به یکی از کنشگران فعال در حوزه دیپلماسی منطقهای تبدیل شود؛ نقشی که تمرکز آن بیش از هر چیز بر میانجیگری و جلوگیری از گسترش بحرانها و درگیریهاست.
در همین چارچوب، بدر عبدالعاطی، وزیر امور خارجه مصر اخیراً از رایزنیهای گسترده این کشور با بازیگران مختلف منطقهای و بینالمللی برای مهار تنشها در لبنان خبر داده است. به گفته او، قاهره در حال انجام تلاشهایی «فشرده و چندلایه» است تا از ورود لبنان به یک درگیری تازه و پرهزینه جلوگیری کند.
عبدالعاطی اعلام کرده که این رایزنیها شامل تماسهای مستقیم با بازیگرانی چون ایران، اسرائیل و ایالات متحده آمریکا بوده است؛ موضوعی که نشان میدهد مصر میکوشد همزمان با طرفهای دارای منافع و مواضع متعارض گفتوگو کند و از ظرفیت دیپلماسی چندجانبه برای کنترل بحران بهره ببرد. هدف اصلی این تلاشها، جلوگیری از هرگونه اقدام نظامی یا مداخلهای عنوان شده که میتواند ثبات شکننده لبنان و امنیت شهروندان این کشور را تهدید کند.
وزیر خارجه مصر همچنین با اشاره به نقش ارتش لبنان، بر حمایت قاهره از اقدامات دولت بیروت برای اعمال حاکمیت ملی تأکید کرده است. او حضور و عملکرد ارتش لبنان در جنوب لیطانی و پایبندی دولت این کشور به توافق آتشبس سال گذشته را از عوامل مهم کاهش تنشها دانسته و خواستار اجرای کامل این توافق در سراسر خاک لبنان شده است.
با این حال، تحرکات دیپلماتیک مصر تنها به پرونده لبنان محدود نمانده است. ۱۸ شهریور، ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی با میانجیگری مصر، به توافقی در قاهره دست یافتند؛ توافقی که به «توافق قاهره» شهرت یافت.
این تفاهم، سازوکاری موقت برای مدیریت شرایط خاص ناشی از حمله به تأسیسات هستهای ایران و تهدیدهای ادامهدار علیه آنها بود، اما پس از فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی، بنا بر اعلام عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، عملاً ملغی شد.
در ادامه این تحولات، گمانهزنیها درباره امکان احیای توافق قاهره افزایش یافت. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، ۲۳ آذر با اشاره به تماسهای ایران و آژانس تأکید کرد که تعامل میان دو طرف همواره برقرار بوده و نیازی به تعریف میانجیگری به معنای متعارف وجود ندارد. به گفته او، نمایندگان ایران در وین بهطور مستمر با مدیران آژانس در ارتباط هستند و از این منظر خللی در روند گفتوگوها وجود ندارد.
با وجود این موضعگیری، مصر همچنان تلاش دارد در مسیر کاهش تنشها میان ایران و آژانس نقشآفرینی کند. در همین راستا، ۲۵ آذر عبدالعاطی و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در تماس تلفنی آخرین تحولات مربوط به پرونده هستهای ایران را بررسی کردند و وزیر خارجه مصر بر ضرورت تداوم تلاشها برای اعتمادسازی و ایجاد زمینه همکاری پایدار میان تهران و آژانس تأکید کرد.
نقشآفرینی مصر در این میان در شرایطی صورت میگیرد که قاهره روابط دیپلماتیک کامل با تهران ندارد، اما همزمان کوشیده کانالهای ارتباطی خود با ایران را حفظ کند. از سوی دیگر، مصر همچنان از روابط نزدیک و راهبردی با ایالات متحده برخوردار است؛ ترکیبی از مناسبات که به این کشور امکان داده خود را بهعنوان واسطهای میان بازیگران مختلف منطقه و فرامنطقهای معرفی کند.
در چنین فضایی و در حالی که برنامه هستهای ایران همچنان در کانون توجههای داخلی و بینالمللی قرار دارد، این پرسش مطرح است که مسیر تعاملات ایران و آژانس در ادامه به چه سمتی خواهد رفت و آیا تلاشهای دیپلماتیک قاهره میتواند نقشی تعیینکننده در کاهش تنشها ایفا کند یا نه.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.