دیپلماسی مواجهه با تغییرات اقلیمی

تغییر اقلیم امروزه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین چالش‌های جهانی مطرح است که آثار و پیامدهای آن مرزهای ملی را درنوردیده و تمامی ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی کشورها را درگیر کرده است. افزایش میانگین دمای جهانی، تشدید خشکسالی‌ها، کاهش بارش، توفان‌های گرد و غبار، بالا آمدن سطح دریاها و بروز بحران‌های غذایی و مهاجرت‌های اقلیمی از جمله نمودهای عینی این پدیده‌اند. بازوی پژوهشی مجلس به تازگی در گزارشی با محوریت بررسی ظرفیت‌های همکاری منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تغییر اقلیم به تحلیل فرصت‌ها، چالش‌ها و راهکارهای تعامل با کشورهای منطقه در جهت تحقق اهداف اقلیمی و توسعه پایدار پرداخته است.

اهمیت همکاری‌های بین‌المللی در مسائل محیط زیستی

تغییر اقلیم کشورها را به‌ویژه در غرب آسیا با بحران‌های زیست‌محیطی گسترده‌ای روبه‌رو کرده است. این منطقه به‌دلیل موقعیت جغرافیایی خشک، وابستگی شدید به منابع آب محدود، رشد جمعیت و توسعه صنعتی مبتنی بر سوخت‌های فسیلی، از آسیب‌پذیرترین نقاط جهان نسبت به تغییرات اقلیمی به شمار می‌رود. مطالعات نشان می‌دهد غرب آسیا یکی از نقاط داغ اقلیمی جهان است که در آن افزایش دما بیش از میانگین جهانی و کاهش بارش به شکل محسوس‌تری رخ داده است. ایران نیز با روندهای مشابهی مواجه است؛ افزایش دمای متوسط بیش از ۱.۵درجه سانتی‌گراد طی پنج دهه اخیر، کاهش بارندگی تا سطح ۲۰درصد و تشدید خشکسالی‌ها و گردوغبار از جمله آثار مستقیم تغییر اقلیم در کشور به شمار می‌روند. این تحولات نه‌تنها منابع آب، کشاورزی و انرژی را تهدید می‌کنند، بلکه پیامدهای اجتماعی و امنیتی چون مهاجرت، نارضایتی‌های محلی و منازعات بر سر منابع را در پی دارند.

مقابله با تغییر اقلیم مستلزم همکاری بین‌المللی و منطقه‌ای است؛ زیرا منشأ و پیامدهای آن فراتر از مرزهای ملی‌اند. کشورهای توسعه‌یافته به‌دلیل سهم تاریخی خود در انتشار گازهای گلخانه‌ای، مسوولیت بیشتری در تامین مالی و انتقال فناوری دارند؛ درحالی‌که کشورهای در حال توسعه مانند ایران باید در چارچوب اصل «مسوولیت مشترک اما متفاوت» از حمایت‌های مالی و فنی بهره‌مند شوند تا بتوانند مسیر توسعه کم‌کربن و سازگار با اقلیم را دنبال کنند.

قوانین مربوط به تغییرات اقلیمی در ایران

از منظر سیاستی و تقنینی، ایران با الحاق به کنوانسیون تغییرات آب و هوا (UNFCCC)، پروتکل کیوتو و توافق‌نامه پاریس متعهد به تدوین برنامه‌های ملی سازگاری و کاهش انتشار شده است. همچنین سیاست‌های کلی محیط زیست ابلاغی مقام معظم رهبری در سال۱۳۹۴، قانون برنامه هفتم توسعه و سایر مصوبات مرتبط، چارچوب حقوقی لازم را برای سیاستگذاری اقلیمی فراهم کرده‌اند. در برنامه هفتم توسعه بر توسعه اقتصاد سبز، انرژی‌های پاک، کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی، مدیریت منابع آب، حفاظت از جنگل‌ها و ایجاد بازارهای کربن تاکید شده است. با این حال، گزارش اذعان دارد که اجرای عملی این سیاست‌ها با چالش‌هایی چون ضعف نهادهای هماهنگ‌کننده، کمبود منابع مالی، وابستگی اقتصادی به نفت و گاز، و محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها روبه‌رو است.

بر اساس برآوردها، کشور بیش از ۱۲۴هزار مگاوات پتانسیل در حوزه انرژی‌های بادی، خورشیدی، زمین‌گرمایی و آبی کوچک دارد. استان‌های کرمان، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و بخش‌هایی از آذربایجان از بالاترین ظرفیت در انرژی‌های تجدیدپذیر برخوردارند. توسعه این منابع می‌تواند ضمن کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، اشتغال پایدار و امنیت انرژی را نیز تقویت کند. افزون بر این، جمع‌آوری گازهای مشعل در صنایع نفت و گاز، ارتقای بهره‌وری انرژی و توسعه حمل‌ونقل برقی از جمله اقدامات موثر در کاهش انتشار محسوب می‌شوند.

ظرفیت‌های همکاری منطقه‌ای

موقعیت ژئوپلیتیک ایران نیز فرصت مهمی برای دیپلماسی اقلیمی به‌شمار می‌رود. قرارگیری در مجاورت خلیج‌فارس و دریای خزر، برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز و دسترسی به مسیرهای ترانزیتی شمال–جنوب و شرق–غرب، ایران را به بازیگری کلیدی در تامین انرژی منطقه تبدیل کرده است که می‌تواند با توسعه صنعت بانکرینگ سبز، تبدیل‌شدن به مرکز تبادل سوخت‌های کم‌کربن و همکاری در پروژه‌های انرژی پاک با کشورهای همسایه، ضمن حفظ منافع اقتصادی خود، جایگاه بین‌المللی خویش را در مذاکرات اقلیمی تقویت کند. از سوی دیگر، همکاری با سازمان‌ها و ائتلاف‌های منطقه‌ای همچون سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، سازمان همکاری شانگهای، گروه بریکس و اوپک‌پلاس به‌عنوان بسترهای بالقوه برای تعامل اقلیمی معرفی شده است.

این همکاری‌ها می‌تواند در محورهایی مانند تامین مالی سبز، بازارهای کربن، توسعه فناوری و سازگاری با پدیده‌هایی نظیر گردوغبار و کم‌آبی گسترش یابد. ایران به‌ویژه می‌تواند از ظرفیت کشورهای همسو مانند روسیه، چین، هند، قطر و عربستان سعودی در زمینه فناوری انرژی پاک و هیدروژن سبز بهره گیرد. وابستگی شدید اقتصاد کشور به صادرات نفت و گاز، ساختار انرژی ناکارآمد و شدت بالای مصرف از اصلی‌ترین عوامل افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای است. ایران در سال‌های اخیر در بین ۱۰کشور نخست جهان از نظر حجم انتشار قرار داشته و در شاخص شدت انتشار (تن دی‌اکسیدکربن به ازای هر هزار دلار تولید ناخالص داخلی) نیز یکی از بالاترین رتبه‌ها را دارد. پیامدهای تغییر اقلیم در کشور نیز گسترده‌اند: کاهش میانگین بارش سالانه، افزایش دمای متوسط، گسترش بیابان‌زایی، فرونشست زمین، تهدید امنیت غذایی و مهاجرت روستاییان از جمله این پیامدها هستند. علاوه بر این، آسیب به بخش کشاورزی –به‌ویژه کاهش تولید گندم، برنج، سیب‌زمینی و محصولات دانه‌ای– تهدیدی برای امنیت غذایی محسوب می‌شود.

کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه عضو گروه بریکس و اوپک هر یک رویکردهای خاصی برای کاهش انتشار و سازگاری اتخاذ کرده‌اند. برخی مانند چین، روسیه و برزیل با سرمایه‌گذاری عظیم در انرژی‌های تجدیدپذیر، فناوری جذب و ذخیره‌سازی کربن و خودروهای برقی به سمت اقتصاد کم‌کربن حرکت کرده‌اند. کشورهای نفت‌خیز مانند عربستان، قطر و امارات نیز با تنوع‌بخشی به اقتصاد و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک در پی کاهش وابستگی به نفت هستند. در مقابل، کشورهایی نظیر پاکستان، هند و مصر بیشتر در معرض تهدیدهای مستقیم اقلیمی مانند خشکسالی و بالا آمدن سطح دریا قرار دارند. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که موفقیت در سیاست اقلیمی مستلزم ترکیب سازوکارهای داخلی قوی با همکاری بین‌المللی موثر است.

ایران باید با تقویت دیپلماسی اقلیمی جنوب–جنوب و مشارکت فعال در مجامع بین‌المللی، ائتلاف‌های منطقه‌ای و مذاکرات چندجانبه، جایگاه خود را به‌عنوان بازیگر موثر در دیپلماسی اقلیم تثبیت کند. همکاری با کشورهایی مانند چین، روسیه و قطر برای ایجاد سازوکارهای تامین مالی سبز (نظیر بانک توسعه بریکس) و بازارهای کربن پیشنهاد شده است. تاکید بر عدالت اقلیمی و ضرورت جبران خسارات کشورهای در حال توسعه نیز از محورهای این دیپلماسی است.

ایران می‌تواند با مدیریت بحران‌های اقلیمی فرامرزی از طریق توافقات دو‌جانبه و چندجانبه با کشورهای همسایه در زمینه کنترل گردوغبار، مدیریت منابع آبی مشترک و حفاظت از محیط زیست دریایی خلیج‌فارس و خزر همکاری کند. فعال‌سازی ائتلاف‌های منطقه‌ای مقابله با توفان‌های گردوغبار و استفاده از ظرفیت سازمان‌های ملل متحد از دیگر راهکارهاست. همکاری با کشورهای پیشرو مانند چین، روسیه و اندونزی برای توسعه انرژی خورشیدی، بادی، زمین‌گرمایی و هسته‌ای، همچنین تولید و صادرات هیدروژن سبز از جمله اولویت‌هایی است که ایران می‌تواند در راستای بهبود فرآیند مدیریت و تولید انرژی در کشور به‌کار گیرد.

برقی‌سازی حمل‌ونقل عمومی، توسعه ناوگان ریلی و بهینه‌سازی مصرف سوخت نیز می‌تواند در این چارچوب انجام گیرد. علاوه بر این، از طریق پروژه‌های مشترک با کشورهای دارای فناوری پیشرفته می‌توان نسبت به جمع‌آوری گازهای مشعل، بهبود بهره‌وری انرژی، کنترل نشت متان از خطوط لوله و پیاده‌سازی فناوری جذب و ذخیره‌سازی کربن اقدام کرد. این اقدامات علاوه بر کاهش انتشار، به ارتقای بهره‌وری و صرفه‌جویی اقتصادی منجر می‌شوند.

همکاری‌های علمی با کشورهایی مانند چین، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی در زمینه‌های هوش مصنوعی، کشاورزی مقاوم به خشکی و شوری، پایش ماهواره‌ای جنگل‌ها و توسعه زیست‌فناوری صنعتی می‌تواند پایه علمی اقدامات اقلیمی ایران را تقویت کند. ایجاد صندوق‌های مشترک تحقیقاتی و شبکه‌های تبادل داده اقلیمی نیز پیشنهاد شده است.

تغییر اقلیم نه‌تنها تهدیدی زیست‌محیطی بلکه مساله‌ای امنیتی و اقتصادی برای ایران و منطقه است. بنابراین، تقویت همکاری‌های منطقه‌ای، بهره‌گیری از فرصت‌های فناوری و مالی جهانی و اصلاح ساختارهای داخلی در حوزه انرژی، آب و کشاورزی باید به‌صورت همزمان دنبال شود. توسعه دیپلماسی اقلیمی فعال، مشارکت در ائتلاف‌های سبز و استفاده از ظرفیت کشورهای همسو می‌تواند ضمن افزایش تاب‌آوری ملی، جایگاه ایران را در نظام حکمرانی اقلیمی جهان ارتقا دهد. این رویکرد تلفیقی از توسعه پایدار، اقتصاد کم‌کربن و همگرایی منطقه‌ای را فراهم می‌سازد و ایران را از موضع انفعال به کنشگری در عرصه اقلیم جهانی منتقل می‌کند.