چرا «ساخت ایران» در میان محصولات غذایی مسلمانان جهان کمرنگ است؟
فرصت طلایی بازار حلال
بازار جهانی غذاهای حلال در دهه اخیر با سرعتی چشمگیر در حال گسترش است. افزایش جمعیت مسلمانان، ارتقای استانداردهای غذایی و حساسیت مصرفکنندگان نسبت به منشأ و کیفیت مواد غذایی، موجب شده کشورهای متعددی حتی فراتر از جهان اسلام، برای حضور موثر در این بازار برنامهریزی بلندمدت انجام دهند.
در این میان، ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای مسلمان با ظرفیتهای قابلتوجه در تولید، فرآوری و صادرات مواد غذایی جایگاه بالقوه برای نقشآفرینی دارد، اما با وجود مزیتهای طبیعی، جغرافیایی و فرهنگی، سهم کشور از این بازار بزرگ بسیار ناچیز باقی مانده است. نبود نظام استانداردسازی فراگیر و بینالمللیشده، ضعف برندینگ، محدودیتهای لجستیکی، کمبود سرمایهگذاری صادراتمحور و نبود راهبرد بلندمدت از مهمترین دلایل عقبماندگی ایران در تسلط بر بازار حلال ارزیابی میشود.
گزارشها نشان میدهد بسیاری از رقبا نظیر مالزی، امارات و ترکیه با ایجاد نهادهای معتبر صدور گواهی حلال، برندسازی بینالمللی و امضای توافق با کشورهای مقصد، تثبیت جایگاه خود را در این صنعت دنبال کردهاند، درحالیکه ایران هنوز نقشه راه واحدی برای توسعه استاندارد حلال و اتصال فعالان بخش خصوصی به شبکههای تجاری جهانی ارائه نکرده است.
در سالهای اخیر، بازار جهانی حلال که شامل غذا، دارو، لوازم آرایشی و بهداشتی، پوشاک، گردشگری، خدمات مالی و بانکی، و سایر بخشها میشود، به یک فرصت راهبردی اقتصادی برای کشورهای مسلمان و غیرمسلمان تبدیل شده است. بر اساس آمار، گردش مالی این صنعت در جهان در سال ۲۰۲۵ حدود ۸۰۰۰میلیارد دلار برآورد شده است. با وجود اینکه ظرفیت تولید محصولات حلال در کشور بالا است، اما سهم ایران از این بازار جهانی کمتر از یک درصد گزارش میشود. این فاصله آشکار میان ظرفیت بالقوه کشور (با توجه به قرارگیری در قلب جهان اسلام و داشتن جمعیت مسلمان گسترده و زیرساختهای تولیدی نسبتا مناسب) و سهم واقعی در تجارت جهانی، قابل تامل است.
از منظر فرصتها ایران مزیت نسبی دارد؛ نخست آنکه بخش عمده تولیدات غذایی داخلی بر پایه محصولات کشاورزی و صنایع تبدیلی است که بهخوبی میتواند با الزامات حلال ترکیب شود. دوم آنکه موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان پلی میان کشورهای اسلامی غرب آسیا، قفقاز و آسیای میانه میتواند سهم مهمی در بازار صادرات حلال داشته باشد. با این حال، موانع متعددی سد راه ایران شدهاند. یکی از بارزترین این موانع، تعدد مراجع صادر کننده نشان حلال در کشور است که فضای تصمیمگیری را پیچیده کرده و زمینه سردرگمی تولیدکنندگان را فراهم کرده است؛ مسألهای که از سوی کارشناسان به صورت مکرر مطرح شده است.
بهعلاوه، محدودیتهای ناشی از تحریمهای اقتصادی، مشکل بازگشت پول صادراتی، و ضعف در بازاریابی بینالمللی از دیگر موانع اصلی توسعه صادرات محسوب میشود. در واقع میتوان گفت بهرغم وجود پتانسیلهای مهم، از جمله تعداد زیاد واحدهای تولیدی، برندهای ملی، و حضور موثر در بخش دارو و غذا، ایران عملا در میدان تجارت جهانی حلال «حاضر اما غایب» است. به عبارتی دیگر، ایران حضور فیزیکی در بازار دارد، اما سهم و تاثیرگذاری آن ضعیف ارزیابی میشود.
فعالان بخش صنایع غذایی ایران عنوان میکنند که بهمنظور ارتقای نقش ایران در بازار غذاهای حلال جهانی، سه رکن اساسی باید تقویت شود؛ نخست، ایجاد هماهنگی بین نهادهای صدور گواهی حلال و تدوین یک مرجع منسجم. دوم، بهبود زیرساختهای صادراتی، بستهبندی، بازاریابی و ارتباط با شبکههای توزیع بینالمللی و سوم، افزایش تعاملات منطقهای و بینالمللی با کشورهای واردکننده محصولات حلال، بهویژه در میان کشورهای همسایه و منطقه اسلامی. در عین حال، لازم است تولیدکنندگان ایرانی از قابلیت رقابتپذیری برخوردار شوند؛ یعنی «کیفیت»، «بستهبندی»، «برندینگ»، «استاندارد بینالمللی حلال» و «شبکه توزیع صادراتی» را ارتقا دهند.
حضور پررنگ غیرمسلمانها در بازار حلال
کارشناسان بر این باورند که در سالهای اخیر، با وجود جمعیت غالب مسلمان، ایران نتوانسته در بازار جهانی حلال جایگاه شایستهای به دست آورد. مهمترین دلایل این عقبماندگی شامل «کاهش تعاملات بینالمللی»، و همچنین «تعدد نهادهای صادرکننده نشان حلال» است که موجب سردرگمی فعالان اقتصادی و عدم شفافیت در فضای کسبوکار شده است. فعالان حوزه صنایع غذایی و خوراکی بر این باورند در حالی که کشورهایی حتی بدون پیشزمینه اسلامی توانستهاند سهم عمدهای از این بازار را از آن خود کنند، ایران از ظرفیتهای خود بهره کافی نبرده است.
برای جبران این عقبماندگی، تقویت نقش بخش خصوصی و اتاقهای بازرگانی در تجارت خارجی و کاهش مداخلات دولت، بههمراه گسترش تعاملات منطقهای و بینالمللی، ضروری ارزیابی میشود.
بر این اساس، مسعود بختیاری، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با دنیایاقتصاد گفت: ایران در حوزه بازارهای حلال (با وجود گردش مالی بسیار گسترده این بازار در جهان) نتوانسته جایگاه شایستهای به دست آورد. با اینکه کشور ما مسلمان است و بیش از ۹۵ درصد مردم آن را مسلمانان تشکیل میدهند، در عرصه جهانی نتوانستهایم در توسعه برند معتبر حلال به جایگاه ویژهای برسیم.
او در ادامه توضیح داد: این مساله دلایل متعددی دارد؛ نخست آنکه کاهش و ضعف تعاملات بینالمللی، بر تمامی حوزهها از جمله تجارت حلال اثرگذار بوده است. کشور ما در سالهای گذشته به دلایل سیاسی و به دنبال آن اقتصادی، با چالش مواجه بوده و طبیعی است که این شرایط بر تجارت جهانی ما نیز سایه اندازد. نکته قابلتوجه آن است که بسیاری از کشورهایی که حتی مسلمان نیستند، سهم بزرگی از بازار جهانی حلال را در اختیار گرفتهاند؛ یعنی با رعایت استانداردهای حلال، محصولات خود را با برچسب حلال وارد بازارهای جهانی میکنند.
موازیکاری در برند حلال
بختیاری افزود: عامل دیگری که در عقبماندگی کشور در حضور در بازار جهانی محصولات حلال موثر بوده، تعدد نهادهای متولی صدور نشان حلال است؛ موضوعی که موجب سردرگمی فعالان اقتصادی شده است. در گذشته، مرکز توسعه تجارت ایران نشان حلال را در قالب برند «صنایع غذایی حلال» صادر و از آن برای صادرات استفاده میکرد. بهطور همزمان، سازمان غذا و دارو نیز از طریق مرکز تحقیقات حلال وزارت بهداشت، نشانهای دیگری مانند «نشان پاک» یا «نشان طیب» را ارائه میداد.
او گفت: افزون بر آن، طبق قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد، سازمان ملی استاندارد نیز خود را تنها مرجع صلاحیتدار برای اعطای نشان حلال معرفی کرده است. این موازیکاریها فضای کسبوکار را در حوزه حلال غیرشفاف کرده و سبب شده نتوانیم جایگاه مورد انتظار را در تجارت بینالمللی کسب کنیم.
بنابراین، مجموعهای از عوامل (از تحریمها و انزوای اقتصادی گرفته تا تعدد دستگاههای تصمیمگیر) سبب شدهاند که ایران نتواند نقش موثری در بازار جهانی حلال ایفا کند.
بختیاری در ادامه توضیح داد: کشور مالزی که امروز پیشگام حوزه حلال در جهان است، در سالهای گذشته پیشنهادهایی را برای تدوین الزامات مشترک استانداردهای حلال مطرح و نشستهایی با حضور اتاقهای بازرگانی کشورهای اسلامی برگزار کرده است. علاوه بر مواد غذایی، حوزههایی مانند گردشگری حلال نیز در جهان در حال توسعه هستند. اما در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
او تاکید کرد: برای رفع موانع موجود باید چند اقدام مورد توجه قرار گیرد؛ نخست واگذاری نقش اصلی به بخش خصوصی است. در واقع اتاقهای بازرگانی و فعالان بخش خصوصی باید محور تصمیمگیری و اجرا در حوزه تجارت بینالملل باشند. دولت باید مداخلات خود را در تجارت خارجی به حداقل برساند و اختیارات و ماموریتهای خود را به بخش خصوصی واگذار کند.
او ادامه داد: دومین اقدام برای توسعه صادرات کالاهای حلال به بازارهای جهانی، بهبود تعاملات بینالمللی است. توسعه روابط منطقهای با همسایگان و نیز تعامل با جهان، شرط لازم برای حضور موثر در بازار جهانی است.
بختیاری در پایان تاکید کرد: امروز فعالان اقتصادی کشور وارد رقابتی شدهاند که بازرگانان سایر کشورها در آن آزادانه حرکت میکنند، اما ما دست و پای بازرگانان خود را با محدودیتهای متعدد بستهایم و انتظار رقابت داریم. بنابراین ابتدا باید این محدودیتها را از اقتصاد (بهویژه عرصه تجارت خارجی) برداریم تا بتوانیم در فضای رقابتی، جایگاه خود را به دست آوریم.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که بهرغم اینکه ایران در میان کشورهای اسلامی از مزیتهای طبیعی، جمعیتی و تولیدی قابلتوجهی برای حضور در بازار جهانی غذاهای حلال برخوردار است، اما سهم آن از این بازارمیلیارد دلاری در حد ناچیز گزارش میشود. این فاصله حکایت از آن دارد که ایران هنوز نتوانسته به نحو موثر مزیتهای خود را تبدیل به سهم صادراتی، برند بینالمللی، شبکه توزیع و تاثیرگذاری در این صنعت کند.
گرچه بخشهایی مانند استانداردسازی، زیرساخت تولید و ظرفیت صادراتی در برخی استانها فعالیتهایی را آغاز کردهاند، اما برای نقشآفرینی واقعی کشور نیازمند یک ریلگذاری منسجم، راهبردی بلندمدت و مشارکت موثر بخش خصوصی با دولت است. با اتخاذ چنین سیاستهایی، ایران میتواند از وضعیت حاضر غایب در بازار جهانی حلال خارج شود و به یکی از بازیگران جدی در این فضای اقتصادی پردرآمد تبدیل شود.