غافل‌گیری جدید خالق «بریکینگ بد»

داستان سریال از این قرار است که ستاره‌شناسان سیگنالی رادیویی از فضا دریافت می‌کنند که یک توالی آران‌ای را نشان می‌دهد. در طول یک سال، پژوهشگران این توالی را در آزمایشگاه بازتولید می‌کنند، اما یک شب شیوعی رخ می‌دهد که باعث می‌شود افراد آلوده به‌طور جمعی رفتار کنند و ویروس از طریق بزاق گسترش یابد. در همین زمان، کارول استورکا نویسنده رمان‌های عاشقانه پس از تور تازه کتابش همراه با مدیر و شریکش هلن به البوکرکی بازمی‌گردد. در یک شب بیرون از خانه، کارول متوجه می‌شود که اطرافیانش ناگهان دچار تشنج می‌شوند؛ از جمله هلن که می‌افتد. کارول او را به بیمارستان می‌برد و در مسیر با شهری آشفته و ویران روبه‌رو می‌شود.

در بیمارستان، کارول با وحشت درمی‌یابد که همه آلوده شده‌اند و نام او را می‌دانند؛ هلن نیز به‌زودی بر اثر جراحاتش می‌میرد. کارول به خانه‌اش می‌گریزد و در آنجا پخش تلویزیونی‌ای را می‌بیند که مردی در اتاق مطبوعاتی کاخ سفید حضور دارد و بنری با نام کارول و شماره تلفنی روی صفحه نمایش داده می‌شود. وقتی کارول تماس می‌گیرد، مرد توضیح می‌دهد که ویروس از همان سیگنال آران‌ای فرازمینی سرچشمه گرفته و بشریت را به یک ذهن‌ جمعی شاد و دائمی تبدیل کرده است. او به کارول می‌گوید که او و یازده نفر دیگر ظاهرا مصون مانده‌اند، اما ذهن‌ جمعی در پی جذب آنهاست.

وینس گیلیگان درباره ساخت این مجموعه گفته است: «برداشت من از یک داستان زامبی آخرالزمانی است. با این تفاوت که این افراد زامبی نیستند، آدم‌های بسیار بسیار شادی هستند که هنوز تمام توانایی‌های ذهنی خود را حفظ کرده‌اند. آنها روبات یا بیگانه نیستند. وقتی سریال The Walking Dead را می‌بینم، با وجود تمام جذابیتش، فکر نمی‌کنم کسی در تاریخ گفته باشد کاش من یک زامبی بودم. شما نمی‌خواهید زامبی باشید؛ شما می‌خواهید دریل دیکسون باشید اما من می‌خواهم مردمی که Pluribus را می‌بینند، با خود بگویند من دلم می‌خواست یکی از آن آدم‌های شاد باشم.»

ریا سیهورن که در سریال «بهتر است با سال تماس بگیرید» با گیلیان همکاری کرده در این مجموعه بازیگر نقش اول است و در این مدت تقریبا تمام منتقدان عملکردش را فوق‌العاده و شایسته دریافت جوایز بزرگ تلویزیونی توصیف کرده‌اند و او را ستون فقرات این مجموعه نامیده‌اند.

گاردین نوشته ساختن چنین اثری در سال ۲۰۲۵، با توجه به وضعیت جهان، جسارت زیادی می‌خواهد و گیلیگان اساسا این سوال بزرگ را مطرح می‌کند که اگر همه مردم با هم کنار می‌آمدند، آیا وحشتناک‌تر نبود؟ ورایتی نیز نوشته است: «لذت‌بخش است که چنین پروژه بزرگی تا این حد به تجربه‌گرایی و خطرپذیری گرایش دارد و استعدادی چون سیهورن به صحنه‌ای که استحقاقش را دارد می‌رسد.»

هالیوود ریپورتر نیز می‌نویسد:‌ «سریالی به‌شدت طنزآمیز، به گونه‌ای اضطراب‌آور، و به شکلی تحسین‌برانگیز عجیب است که در طول هفت اپیزودی که برای منتقدین ارسال شده اعتماد به نفس پیدا می‌کند.» نیویورک تایمز در نقدی درباره این مجموعه نوشته است: «عنوان سریال از شعار لاتین «E Pluribus Unum» گرفته شده است. جمله‌ای که روی سکه‌های آمریکایی دیده می‌شود و به معنای «از بسیاری، یکی» است. این اشاره، بار سیاسی اثر را آشکار می‌کند؛ هرچند سریال مستقیما سیاسی نیست، اما پرسش‌های عمیقی درباره‌ی نظم اجتماعی و مفهوم فردگرایی مطرح می‌کند.آیا فردیت مهم‌تر از هماهنگی جمعی است؟ آیا آزادی بیان ارزشمندتر از صلح اجباری است؟ آیا بهتر است آزاد بود یا در امنیت زندگی کرد؟»

در نقد این نشریه آمده است: «این سریال را می‌توان هم نقدی پیشرو بر استبداد جمعی دانست، هم دفاعی از فردگرایی، یا حتی حمله‌ای محافظه‌کارانه به آرمان‌شهرهای اشتراکی. گیلیگان عمدا در این میانه حرکت و ابهام را به عنوان فضیلت اصلی اثر حفظ می‌کند. از منظر فلسفی، «پلوریبوس» را می‌توان بازتابی مدرن از دیدگاه جان استوارت میل دانست که می‌گفت: «بهتر است انسانی ناراضی باشیم تا حیوانی خوشحال.» در این‌جا، خوشبختیِ همگانی نه نتیجه‌ آزادی، بلکه پیامد از‌دست‌دادن فردیت است.

موضوعی که با دغدغه‌های امروز درباره‌ هوش مصنوعی و یکی شدن ذهن‌ها در «شبکه‌ای واحد» هم‌خوانی دارد. در نهایت، «پلوریبوس» سریالی است خیال‌انگیز و در عین حال نگران‌کننده؛ روایتی از جهانی که شاید بیش از آنچه تصور می‌کنیم به واقعیت نزدیک است. پس از تماشای هفت قسمت، هنوز نمی‌توان با قطعیت گفت مقصد این سفر کجاست، اما همان‌طور که یکی از شخصیت‌ها می‌گوید، شاید ما هم ناخواسته در همان مسیر گام برمی‌داریم.»