رویای ناکام 3 برابر کردن تجدیدپذیرها

به گزارش شانا به نقل از مدیریت امور اوپک، دو سال پیش جهان در آستانه یک جهش بزرگ در مسیر انرژی پاک قرار گرفت. در نشست اقلیمی «کاپ ۲۸» که دسامبر ۲۰۲۳ در دبی برگزار شد، ۱۳۳ کشور متعهد شدند تا سال ۲۰۳۰ ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر را سه برابر کنند. این تعهد بزرگ‌ترین اقدام جمعی برای حفظ دمای زمین در محدوده افزایش ۱.۵ درجه سانتی‌گراد به‌شمار می‌رفت.

داده‌های تازه اندیشکده انرژی امبر (Ember) نشان می‌دهد اهداف ملی تعیین‌شده برای ۲۰۳۰، نسبت به سطح پیش از بیانیه کاپ ۲۸، تنها ۲ درصد ارتقا یافته است. به بیان دیگر، برنامه‌های فعلی فقط به دو برابر شدن ظرفیت جهانی تجدیدپذیرها تا سال ۲۰۳۰ می‌انجامد، نه سه برابر شدن. نکته مهم دیگر این که به غیر از اتحادیه اروپا، تاکنون فقط ۷ کشور اهداف خود را پس از کاپ ۲۸ به‌روزرسانی کرده‌اند و حتی برخی از آنها سطح تعهدات پیشین خود را کاهش داده‌اند.

پیشتاز بی‌رقیب انقلاب انرژی

با این حال امیدها هنوز از بین نرفته است. رشد چشم‌گیر انرژی خورشیدی در سال ۲۰۲۴ همه پیش‌بینی‌ها را پشت سر گذاشت و این منبع را در خط مقدم تحول انرژی پاک قرار داد. اگر این روند ادامه یابد، جهان شاید همچنان بتواند به هدف سه‌برابر شدن ظرفیت نزدیک شود، البته توسعه انرژی‌ خورشیدی در بسیاری از موارد به‌خاطر سیاست‌های دولت‌ها نبوده و حتی برخلاف برنامه و اهداف تعیین شده رخ داده است.

گزارش اخیر «امبر» بر این نکته تاکید می‌کند که «تعیین اهداف» در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر تنها به افزایش سرعت توسعه کمک نمی‌کند، بلکه موجب می‌شود برق پاک، ارزان‌تر و مطمئن‌تر در دسترس باشد. البته واژه «هدف» برای افراد و کشورها معنای یکسانی ندارد؛ برای برخی فقط یک «پیشنهاد» است و برای برخی دیگر «الزام قانونی». اگر اهداف بخواهند کارآمد باشند، باید جایگاهی میان این دو داشته باشند.

مکمل‌های حیاتی برای گذار سبز

اهمیت هدف‌گذاری در حوزه انرژی بادی، به‌ویژه پروژه‌های فراساحلی، دوچندان است، زیرا زمان اجرای آنها بسیار طولانی است. به گفته «شورای گذار انرژی»، این مدت می‌تواند در انگلستان برای پروژه‌های بادی فراساحلی به ۱۲ سال و در اسپانیا برای پروژه‌های بادی خشکی به ۱۰ سال برسد. یکی از راهکارهای اصلی برای کاهش این زمان، تعیین «چشم‌انداز راهبردی همراه با اهداف میان‌مدت در مقیاس گیگاوات» از سوی دولت‌هاست. تعیین اهداف در حوزه خورشیدی هم می‌تواند نقشی کلیدی ایفا کند.

این اهداف به موضوعاتی مانند برگزاری مزایده‌ها، قوانین مربوط به کاربری زمین، مجوزهای نیروگاه‌های خورشیدی (چه در پشت‌بام‌ها و چه در مقیاس بزرگ)، طراحی بازار (ازجمله نحوه مشوق‌دهی به باتری‌ها، همچنین مقررات مربوط به مبدل‌های برق شبکه‌ساز برای افزایش امنیت عرضه، شفافیت می‌بخشند، بنابراین هدف‌گذاری در این حوزه حتی در سیاست‌های تجاری هم می‌تواند اثرگذار باشد.

البته اگر ۳ برابر شدن ظرفیت منابع تجدیدپذیر تنها از انرژی خورشیدی تامین شود؛ تولید نهایی کمتر خواهد بود، چرا که هر مگاوات خورشیدی تقریبا نصف توان تولیدی انرژی بادی را دارد. ترکیب انرژی خورشیدی و بادی به کاهش هزینه‌های ادغام کمک می‌کند، زیرا این دو مکمل یکدیگرند.

مانع‌تراشی ترامپ در مسیر تجدیدپذیرها

تجربه کشورها نشان می‌دهد نبود اهداف الزام‌آور می‌تواند روند توسعه انرژی‌های پاک را متوقف کند. در ایالات متحده، «قانون کاهش تورم» موتور تجدیدپذیرها را روشن کرد، اما نبود یک هدف الزام‌آور ملی، همراه با کاهش مشوق‌ها در «لایحه بزرگ و زیبا» دولت ترامپ، چشم‌انداز را تغییر داد. بر اساس پیش‌بینی پروژه «ریپیت» دانشگاه پرینستون، این وضع موجب کاهش قابل‌توجه ظرفیت پیش‌بینی‌شده خورشید و باد تا سال ۲۰۳۰ می‌شود.

این الگو در دیگر کشورها نیز مشاهده می‌شود؛ در آفریقای جنوبی نیز به‌روزرسانی نشدن «برنامه منابع یکپارچه» موجب شد توسعه‌دهندگان آماده به ‌ساخت در صف اتصال به شبکه معطل بمانند و همین موضوع، خاموشی‌های گسترده در این کشور را تشدید کرد. در ژاپن هم، تغییر نیافتن هدف در «برنامه هفتم انرژی راهبردی» به سرمایه‌گذاران پیام می‌دهد که با وجود ظرفیت عظیم باد فراساحلی، روند توسعه تجدیدپذیرها همچنان کند خواهد بود.

هم‌زمان، روسیه و کانادا به‌رغم جایگاه خود به‌عنوان تولیدکنندگان بزرگ برق، هیچ هدف معتبری برای سال ۲۰۳۰ اعلام نکرده‌اند و به همین دلیل، شبکه‌ها و زنجیره‌های تامین در این کشورها بلاتکلیف هستند. آژانس بین‌المللی انرژی می‌گوید ما وارد «عصر برق» شده‌ایم؛ جایی که بیشتر رشد تقاضای انرژی به سمت برق می‌رود. تنها در سال ۲۰۲۵، حدود ۹۰ درصد این رشد از طریق منابع خورشیدی و بادی تامین می‌شود، اما افزایش قبوض برق و خاموشی‌های اسپانیا نشان می‌دهد این تغییر باید با رویکردی مقرون‌به‌صرفه‌تر و مطمئن‌تر پیش برود.