کمال‌گرایی؛ شمشیر دولبه مسیر موفقیت

 کمال‌گرایی، موتور محرک یا بازدارنده

کمال‌گرایی یعنی تلاش برای رسیدن به بهترین حالت ممکن و نپذیرفتن هیچ سطحی از نقص و اشتباه. افراد کمال‌گرا استانداردهای بسیار بالایی برای خود و دیگران تعیین می‌کنند و انتظار دارند همیشه بهترین عملکرد را داشته باشند.

این ویژگی می‌تواند جنبه‌های مثبت و منفی داشته باشد. جنبه مثبت آن به ما کمک می‌کند در انتخاب‌ها و کارهایمان، به‌خصوص در تولید و طراحی محصول و یا تهیه یک گزارش، با دقت به ظرافت‌ها، فعالیت‌های کم‌نقص و زیباتری انجام دهیم. این جنبه از کمال‌گرایی، توام با اقدام است و مانع عمل کردن نمی‌شود.

ولی آن سوی بد کمال‌گرایی، باعث ایجاد عدم رضایت همیشگی فرد به دلیل بالا بردن تخیلی استانداردهای قابل قبول انسان شده و در این مدل، شخص نه‌تنها هرگز راضی به انجام نمی‌شود بلکه در اکثر مواقع به خاطر این استانداردهای بالا، اقدامی انجام نمی‌دهد و یا اگر فعلی صورت بگیرد به دلیل عدم رضایت از آن اقدام رنج برده و مدام به بازبینی و اصلاح آن کار فکر می‌کند.

کمال‌گرایی به‌خصوص از نوع بد، برای شروع و توسعه فردی بسیار مضر است. انجام اشتباه کاری بهتر از هرگز انجام ندادن آن است و بهتر بگویم، شکست ناشی از اقدام، بهتر از اقدام نکردن است. چرا که در حالت اول، تو دارای تجربه و شناخت یک راه برای نرسیدن به خواسته‌ات می‌شوی، اما ترک کمال‌گرایی بسیار کار دشواری است.

به طور کلی، معتقدم هر گونه اقدام سخت است: صبح زود بیدار شدن، درس خواندن، ورزش کردن و حتی گاهی خوابیدن هم سخت است. ولی نکته قابل‌توجه این است که هیچ دستاوردی بدون عمل و انجام دادن محقق نمی‌شود.

 جنبه‌های مثبت/منفی کمال‌گرایی

افراد کمال‌گرا به دلیل دقت و حساسیت بالای خود، معمولا کارهای باکیفیت و دقیق ارائه می‌دهند. همچنین کمال‌گرایی باعث می‌شود همیشه در حال یادگیری، رشد و بهبود مهارت‌های خویش باشند. آنها معمولا به نکاتی توجه می‌کنند که دیگران از آن غافل می‌شوند و این می‌تواند به تمایز و موفقیت آنها کمک کند. این افراد معمولا مسوولیت‌‌پذیرند و به تعهدات خود پایبند می‌مانند.

از سوی دیگر، کمال‌گرایان اغلب به دلیل ترس از اینکه کارشان «کامل» نباشد، دچار تعلل و اهمال‌کاری می‌شوند. 

این موضوع می‌تواند باعث شود که هیچ‌گاه پروژه‌های خود را به پایان نرسانند. تلاش برای بی‌نقص بودن، باعث ایجاد استرس زیاد و نارضایتی دائمی از خود می‌شود. آنها معمولا در برابر تغییرات مقاومت می‌کنند، زیرا می‌ترسند که نتوانند به استانداردهای مطلوب خود دست یابند. بنابراین، کمال‌گراها به‌ندرت از کارهای خود راضی هستند و حتی وقتی به موفقیت می‌رسند، همچنان احساس کمبود و ناکامی دارند و چون زمان و انرژی زیادی را صرف اصلاح مداوم کارها می‌کنند، ممکن است در نهایت دچار فرسودگی شوند و بهره‌وری آنها کاهش یابد.

 از کمال‌گرایی افراطی به سمت «معمول‌گرایی هوشمندانه»

با توجه به آسیب‌هایی که کمال‌گرایی افراطی به همراه دارد، لازم است افراد یاد بگیرند چگونه ویژگی‌های منفی آن را کنار گذاشته و به سمت دیدگاهی متعادل‌تر حرکت کنند. راهکار جایگزین، «معمول‌گرایی هوشمندانه» است؛ یعنی تلاش برای ارائه کاری خوب و موثر، بدون اینکه در دام وسواس بی‌نقص بودن گرفتار شویم.

 ویژگی‌های منفی کمال‌گرایی را کاهش دهیم

هیچ انسانی کامل نیست و هیچ پروژه‌ای بی‌نقص نخواهد بود. به جای تمرکز بر کمال مطلق، نقص را به عنوان بخشی از مسیر بپذیر و روی بهبود تدریجی و یادگیری از اشتباهات تمرکز کن.

فراموش نکن که «بهترین» وجود ندارد، پس به جای تلاش برای بهترین بودن، سعی کن «بهتر از دیروز خود» باشی و به‌جای تعیین اهداف دست‌نیافتنی، معیارهایی تنظیم کن که چالش‌برانگیز اما عملی باشند. برای هر کار، یک بازه زمانی تعیین کن و اجازه نده که وسواس اصلاحات بی‌پایان، تو را از تحویل آن بازدارد.

به جای تلاش برای ارائه کار کاملا بی‌نقص، ببین که آیا یک خروجی ۸۰ درصد مطلوب هم می‌تواند نیازها را برآورده کند؟ در بسیاری از مواقع، تلاش برای آن ۲۰ درصد اضافی، تاثیر چندانی بر نتیجه ندارد. اما زمان و انرژی زیادی را هدر می‌دهد.

 به سمت معمول‌گرایی هوشمندانه حرکت کنیم

یکی از نشانه‌های کمال‌گرایی، به تعویق انداختن کارها به دلیل ترس از ناقص بودن است. بهترین راه مقابله با این وضعیت، «شروع کردن» است. به خود بگو: «حتی اگر عالی نباشد، مهم این است که پیش برود.» یاد بگیر که با تغییرات سازگار شوی و به جای تلاش برای کنترل همه چیز، روی مسیری که در پیش داری تمرکز کنی.

از همه مهم‌تر همان‌طور که قبل‌تر در این مورد صحبت کردیم، شکست را به عنوان بخشی از مسیر موفقیت بپذیر.

 به خودت اجازه بده که اشتباه کنی، یاد بگیری و رشد کنی و نگران قضاوت دیگران نباشی. اگرچه کیفیت مهم است، اما نباید به بهای از دست دادن زمان، فرصت‌ها و رشد تدریجی تمام شود. مهم‌ترین نکته‌ای که باید در نظر داشت، تعادل میان تلاش برای کیفیت و تمرکز بر پیشرفت مداوم است. پس به جای منتظر ماندن برای لحظه‌ای که همه چیز «کامل» شود، همین حالا اقدام کن، حتی اگر هنوز 

کاملا آماده نیستی! وقتی یاد بگیریم که به جای کمال‌گرایی افراطی، به سمت نگرشی متعادل و عملی‌تر حرکت کنیم، نه تنها از استرس و اضطراب بیهوده رهایی می‌یابیم، بلکه بهره‌وری، خلاقیت و رضایت بیشتری را نیز در مسیر کسب‌وکار و زندگی تجربه خواهیم کرد.

منبع: 

کتاب «نردبان نامرئی»  نوشته فرشید آریاشکوه انتشارات نامه‌های سرزمین نوروز