فولاد نیمهسبز
بررسی جایگاه فولاد سبز در ایران در گفتوگو با مهرداد اکبریان
ایران در حال حاضر در چه مرحلهای از گذار به فولاد سبز قرار دارد؟
موضوع فولاد سبز در جهان، جهش مهمی در جهت تولید فولاد بدون کربن و با هدف حفاظت از محیط زیست کره زمین است. در این حوزه، استانداردها و الزامات سختگیرانهای تعریف شده است و بهاحتمال زیاد، از این پس بیشتر تولیدکنندگانی که قصد ورود به صنعت فولاد را دارند، باید این الزامات را رعایت کنند. همچنین با توجه به مقررات مرتبط با فولاد سبز، در آینده ممکن است فولادهای کربنزا عملاً شانسی برای حضور در بازارهای جهانی نداشته باشند یا تنها با قیمتهای پایینتر خرید و فروش شوند. همه این عوامل باعث شدهاند بسیاری از کشورهایی که قصد توسعه صنعت فولاد را دارند، موضوع فولاد سبز را جدی بگیرند و بهصورت مستمر آن را دنبال کنند.
موضوع فولاد سبز در ایران را از دو جنبه میتوان مورد بررسی قرار داد. نخست، به دلیل نوع خاص فرآیند تولید فولاد در کشور که شامل مراحل سنگآهن، کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی است، میتوان گفت فولاد تولیدی در ایران بهصورت طبیعی تا حدی نیمهسبز محسوب میشود. ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر، در زمره کشورهای آلاینده در تولید فولاد در جهان قرار ندارد. به عبارت دیگر، اگر ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنند، میزان آلایندگی در فرآیند تولید فولاد ما در وضع بهمراتب بهتری قرار دارد. بااینحال، هنوز بهصورت رسمی و مطابق با شاخصها و الزامات تعریفشده برای فولاد سبز وارد عمل نشدهایم و لازم است در این زمینه گامهای جدی برداشته شود.
این موضوع به ما این امکان را میدهد که در حال حاضر تمرکز خودمان را بر تثبیت و توسعه همین نوع فولاد که با آلایندگی پایین در کشور تولید میشود، قرار دهیم تا به یک وضع پایدار برسیم. سپس میتوان در مرحله بعد، فولاد سبز را بهصورت جدی در نظر گرفت. بنابراین، بدون آنکه اهمیت فولاد سبز را نادیده بگیرم، در شرایط فعلی، ورود به این حوزه برای ایران در اولویت دوم قرار دارد.

چرا فولاد سبز را اولویت دوم ایران میدانید؟ فکر میکنید صنعت فولاد ایران در مسیر حرکت به سمت تولید فولاد سبز با چه موانع و چالشهایی مواجه است؟
تنها کوره بلند فعال در ایران، متعلق به کارخانه ذوبآهن اصفهان است. این کارخانه بسیار قدیمی است و به سالهای دور بازمیگردد. شاید در آینده، فعالیت آن متوقف شود، یا فناوری آن تغییر یابد. بنابراین، اگر بخواهیم مسئله فولاد سبز را پیگیری کنیم، بیشترین توجه به کوره بلند ذوبآهن اصفهان معطوف است. البته در حال حاضر تولید فولاد به خودی خود آلایندگی محیطی کمتری دارد و تا حد زیادی با محیط زیست سازگار است. من نمیخواهم بگویم که ما تمام موارد فولاد سبز را مثلاً در مصرف آب، انرژی یا کربن رعایت میکنیم، چراکه در فولاد سبز میزان مصرف آب و انرژی کمتر است و از کربن استفاده نمیشود، بنابراین شرایط آن متفاوت است. بااینحال، با توجه به نوع فرآیند تولید در ایران، میتوان گفت فولاد تولیدی ما نسبت به میانگین تولید جهانی، پاکتر و کمآلایندهتر است.
به نظر شما، هزینه تولید فولاد سبز در ایران نسبت به فولاد معمولی چقدر بالاتر است؟
تولید فولاد سبز برای ما هزینهبر خواهد بود. اگر هماکنون بخواهیم واحدهای تولید فولاد را مطابق با شاخصهای فولاد سبز تجهیز کنیم و تولید داشته باشیم، هزینه تولید آن بالاتر از فولاد معمولی است. با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و بالا بودن هزینههای تولید فولاد، منطقی است که تولید فولاد سبز را بیشتر بهعنوان چشمانداز در آینده مدنظر قرار دهیم. قطعاً ایران باید در آینده به مسیر فولاد سبز بپیوندد و این روند را دنبال کند، اما امروز، اگر بخواهیم این موضوع را بهعنوان اولویت نخست قرار دهیم، یعنی اجرای فولاد سبز و پذیرش هزینههای بالای آن با شرایط فعلی، منطقی نیست. به همین دلیل، در وضع کنونی، فولاد سبز برای ایران اولویت نخست محسوب نمیشود.
برای توسعه فولاد سبز، چه سیاستهایی در کوتاهمدت و بلندمدت باید تدوین شود و دولت چه اقداماتی باید انجام دهد؟
برخی از کارخانههای فولاد در کشورمان تکنولوژی قدیمی دارند. فارغ از ملاحظات مربوط به فولاد سبز که استانداردهای محیط زیستی بهروز و سختگیرانهای دارد، ما دارای واحدهایی هستیم که بازدهی پایینی دارند، آلایندگی بالایی ایجاد میکنند یا از روشهای ناقص تولید استفاده میکنند. باید جرات داشته باشیم که این کارخانهها را تعطیل کنیم. اتخاذ چنین سیاستی، یعنی تعطیل کردن واحدهای کمبازده و پرآلاینده گام مهمی در جهت حرکت به سوی فولاد سبز محسوب میشود.
همچنین ما در جانمایی واحدهای تولیدی اشتباه داشتهایم، زیرا به برنامهریزی توسعهها بهطور کامل نرسیدیم. اگر جانماییها بهگونهای انجام شده بود که هم دسترسی به منابع آب مناسب باشد، هم حملونقل بین واحدها کاهش یابد، و هم محصولات تولیدی به شکلی استفاده میشدند که نیاز به انبارداری یا سرد کردن نداشته باشند و بهصورت گرم استفاده شوند، بسیاری از این عوامل میتوانستند در کاهش مصرف انرژی و کاهش آلایندههای کربنی و محیط زیستی تاثیرگذار باشند و ما را در شرایط بهتری قرار دهند.
به عبارت دیگر، داشتن شرایط مطلوب در بحث محیط زیستی برای ایران به معنای به پیروی گامبهگام از اصول فولاد سبز نیست. هنوز در داخل، مسائلی وجود دارد که اصلاً به فولاد سبز مربوط نمیشود و مرتبط با وضع کارخانههای ماست. بسیاری از کارخانهها به دلیل قدیمی بودن، مستهلک بودن تجهیزات، کورهها و دلایل متعدد دیگر، در وضع بهینه قرار ندارند. اگر بتوانیم شرایط کارخانهها را بهبود بخشیم و اقداماتی انجام دهیم که مصرف انرژی را به حداقل برسانیم، شرایط بهتر میشود.
به نظر من، گام نخست سیاستها، باید ایجاد شرایط نرمال و بهینه برای تولید فولاد در کشورمان باشد. در گام دوم، باید توسعه آینده صنعت فولاد براساس شاخصهای فولاد سبز طراحی شود. بهویژه، فولادی که دریامحور باشد و در مناطق ساحلی و نزدیک به آبهای آزاد کشور تولید شود. همچنین، این صنعت باید در جنوب ایران مستقر و محصولات آن بهگونهای طراحی شود که کمتر وابسته به بازار داخلی باشد و قابلیت صادرات به بازارهای خارجی را داشته باشد. یکی از مزیتهای فولاد سبز این است که صادرات آن راحتتر انجام میشود. به نظر من، فولاد سبز در ابتدا میتواند بهعنوان فولاد صادراتی مطرح شود و سپس با اصلاحات لازم و کاهش آلایندگی، بخشی از آن برای مصرف داخلی کشور تامین شود.
به نظر شما، بخش خصوصی در مسیر توسعه فولاد سبز چه نقش و اقدامات کلیدی میتواند ایفا کند؟
بخش خصوصی در شرایطی که توصیف کردم، تنها میتواند گامهای محدودی بردارد. نباید انتظار داشته باشید که بخش خصوصی در حال حاضر هزینههای کلان را برای تولید فولاد سبز متقبل شود. این موضوع بدون در نظر گرفتن قیمت تمامشده و هزینههای امروز، که با دلار 100 هزار تومان و در شرایط تحریم و محدودیتهای داخلی و خارجی همراه است، منطقی نیست. بنابراین، باید با عقلانیت و اصول منطقی به این موضوع نگاه کنیم. امروز زمان مناسبی برای ورود بخش خصوصی به این نوع فعالیتها نیست. اگر قرار است چنین اقداماتی انجام شود، این مسئولیت باید بر عهده کارخانهها و واحدهای بزرگ دولتی و نیمهدولتی باشد که پرچمدار تولید فولاد در کشورند. بااینحال، بخش خصوصی میتواند در واحدهایش بهتدریج به رعایت اصول و مباحثی که مطرح کردم، بپردازد.
بهعنوان پرسش پایانی، بفرمایید که آینده فولاد سبز در ایران را چگونه پیشبینی میکنید و چه تحولات کلیدی در این حوزه قابل انتظار است؟
ایران در حال حاضر از نظر میزان تولید کربن، جزو کشورهای پیشرو در دنیاست. به عبارت دیگر، ما کمترین میزان کربن را در میان تولیدکنندگان فولاد جهانی داریم. بنابراین، شرایط ما نسبت به کشورهای دیگر تولیدکننده فولاد بسیار خوب است، حتی بدون در نظر گرفتن فولاد سبز. فولاد سبز آینده صنعت فولاد جهان است، بهویژه به دلیل محدودیتهای انرژی و آب که با آن مواجه هستیم. ما باید از کربن فاصله بگیریم و این موضوع جزو سیاستهای جهانی است که ایران نمیتواند خارج از آن حرکت کند. بنابراین، ورود فولاد سبز به کشورمان اجتنابناپذیر است، اما این فرآیند باید بهصورت تدریجی و مرحلهای انجام شود، زیرا سرمایهگذاری در این حوزه برای ما ایرانیان ارزشمند و گرانقیمت است، بهخصوص با توجه به شرایط مالی، ارزی و هزینههای تولید. اگر ما محصولی تولید کنیم که حتی مورد تایید جهانی باشد، اما قیمت آن به حدی بالا باشد که نه بتوانیم خودمان از آن استفاده کنیم و نه قادر به صادرات آن باشیم، در آن صورت متاسفانه آن محصول ارزش اقتصادی نخواهد داشت.
ممکن است امروز در مورد آیتمهای فولاد سبز بگویند که شما محصولی خوب و سالم بدون کربن تولید کردهاید، اما اگر نتوانیم قیمتهایمان را کنترل کنیم، به سطح رقابت در بازارهای خارجی نخواهیم رسید. در بازار داخلی، واقعیت این است که فعلاً تفاوت زیادی میان فولاد سبز و فولاد فعلی که در کشورمان تولید میشود، وجود ندارد و بازار به این موضوع توجهی ندارد. برای ما اکنون قیمت مهمتر است. باید بتوانیم هزینههای تولید را بهینه کنیم که هم بازار مصرف داشته باشیم و هم بتوانیم طرحهای عمرانی را که در کشورمان متوقف شدهاند به حرکت درآوریم.