دوراهی صنعت
فولاد ایران در زمینه تولید فولاد سبز در چه وضعی به سر میبرد؟
این مقاله با تکیه بر تحولات گذشته، بینشهای کارشناسان و معیارهای جهانی، وضع فعلی، قابلیتها و چالشهای ایران در پذیرش فناوریهای فولاد سبز و چهارچوبهای اقتصاد دایرهای را بررسی میکند. بخش فولاد ایران توسط چند تولیدکننده بزرگ، از جمله فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و ذوب آهن اصفهان، پشتیبانی میشود. تولید فولاد این کشور بهشدت به آهن احیای مستقیم (DRI) با استفاده از گاز طبیعی وابسته است. روشی که ایران را بهعنوان تولیدکننده پیشرو DRI مبتنی بر گاز در جهان قرار میدهد. این امر قابلتوجه است، زیرا مسیرهای (DRI-EAF) (کوره قوس الکتریکی) عموماً از نظر کربن کارآمدتر از روشهای سنتی کوره بلند-کوره اکسیژن پایه (BF-BOF) است.
اقتصاد چرخشی در ایران
ایران رتبه دهم جهانی در تولید فولاد خام را به خودش اختصاص داده است. روش تولید فولاد خام در کشورمان از طریق گاز طبیعی است. بازارهای صادراتی فولاد خام ایران، خاورمیانه، آسیا و بخشهایی از اروپاست. در عصر حاضر که جهان با چالشهای محیط زیستی و تغییرات اقلیمی مواجه است، صنایع سنگین نظیر فولاد نیز ناگزیر به بازنگری در روشهای تولید است. فولاد سبز، بهعنوان یکی از مفاهیم نوین در صنعت فولاد، نماد گذار به تولید کمکربن و پایدار است. ایران، بهعنوان دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد خام در جهان، با ظرفیت تولید سالانه بیش از ۳۰ میلیون تن، اکنون در نقطهای حساس قرار دارد، جایی که باید میان حفظ جایگاه جهانی و حرکت به سوی توسعه پایدار، توازن برقرار کند.
تعریف فولاد سبز
فولاد سبز به فولادی اطلاق میشود که در فرآیند تولید آن، انتشار گازهای گلخانهای بهطور چشمگیری کاهش یافته باشد. این کاهش عمدتاً از طریق بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر، استفاده از فناوری احیای مستقیم آهن (DRI) مبتنی بر هیدروژن، یا ارتقای فرآیندهای بازیافت حاصل میشود. انگیزه جهانی برای تولید فولاد سبز، از سه عامل اصلی اهداف اقلیمی، فشارهای نظارتی و تقاضای روزافزون بازار برای مواد اولیه پایدار نشات میگیرد.

در این راستا، سه روند جهانی قابلتوجهند:
1- مکانیسم تعدیل مرز کربن اتحادیه اروپا (CBAM): این سیاست با هدف کاهش انتشار کربن، تعرفههایی بر واردات محصولات کربنمحور از جمله فولاد اعمال میکند.
2- DRI مبتنی بر هیدروژن: بهعنوان فناوری نوظهور در اروپا و ژاپن، جایگزینی برای روشهای سنتی مبتنی بر زغالسنگ محسوب میشود.
3- اقتصاد چرخشی: رویکردی که بر بازیافت، استفاده مجدد و بهرهوری منابع تاکید دارد و در حال تبدیل شدن به استانداردی جهانی در صنایع مختلف است.
ایران و چشمانداز فولاد سبز
ایران بهتدریج اهمیت استراتژیک فولاد سبز را درک کرده و آن را بهعنوان ابزاری برای حفاظت از محیط زیست و ارتقای رقابتپذیری اقتصادی میبیند. اتکای ایران به فرآیند DRI مبتنی بر گاز طبیعی، در مقایسه با تولیدکنندگان مبتنی بر زغالسنگ، مزیت محیط زیستی محسوب میشود و ردپای کربن کمتری بهجا میگذارد.
از منظر فناوری، ایران در موقعیتی ممتاز قرار دارد:
1- کورههای DRI میدرکس: سرمایهگذاری در فناوری میدرکس که با احیای مبتنی بر هیدروژن سازگار است، امکان گذار به فولاد سبز را فراهم میکند.
2-DRI مبتنی بر گاز طبیعی: این روش، جایگزین پاک برای زغالسنگ است و ایران را در مقایسه با برخی رقبای آسیایی در موقعیت بهتری قرار میدهد.
در سطح راهبردی نیز نشانههایی از تحول دیده میشود:
1- تحقیق و توسعه: شرکتهای فولاد ایرانی در حال بررسی و توسعه نوآوریهایی در زمینه تولید فولاد سبز هستند.
2- سیگنالهای سیاستی: رهبران صنعت فولاد ایران، پایداری را بهعنوان مزیت رقابتی تلقی کرده و خواستار حمایتهای دولت در این زمینه هستند.
اقتصاد چرخشی در ایران
اقتصاد چرخشی، مفهومی است که بهدنبال کاهش ضایعات و افزایش بهرهوری منابع از طریق بازیافت، استفاده مجدد و تولید مجدد است. در صنعت فولاد، این رویکرد به معنای افزایش استفاده از قراضه فولادی، بهبود مدیریت چرخه عمر محصولات و کاهش وابستگی به مواد اولیه خام است. براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، اجرای استراتژیهای اقتصاد چرخشی در صنعت فولاد میتواند تا سال ۲۰۵۰ به کاهش ۲۰درصدی انتشار جهانی گازهای گلخانهای منجر شود. ایران، با توجه به رشد بازار داخلی و دسترسی نسبی به منابع قراضه، ظرفیت مناسبی برای ادغام این اصول در زنجیره تولید فولاد دارد.
بااینحال، وضع فعلی نشاندهنده چالشهایی نیز هست:
1- استفاده از قراضه: هرچند ایران از قراضه در کورههای قوس الکتریکی استفاده میکند، اما با مشکلاتی نظیر عدم تعادل منطقهای در توزیع قراضه و محدودیتهای صادراتی مواجه است.
2- زیرساخت بازیافت: زیرساختهای موجود هنوز در مرحله توسعه قرار دارند و از نظر مقیاس و کارایی با کشورهای پیشرو همانند اتحادیه اروپا یا ژاپن فاصله دارند.
3- چهارچوبهای سیاستی: در سطح ملی، الزامات مشخصی برای پیادهسازی اقتصاد چرخشی وجود ندارد، اگرچه انجمنهای صنعتی و برخی نهادهای تخصصی در تلاش برای تدوین و اجرای اصلاحات هستند.
توان و نیاز ایران
ایران از نظر فنی، زیرساختی و منابع طبیعی، توان بالقوهای برای تولید فولاد سبز دارد. استفاده گسترده از فرآیند DRI مبتنی بر گاز، سرمایهگذاری در فناوریهای سازگار با هیدروژن، و وجود ظرفیتهای تحقیق و توسعه، همگی نشانگر آمادگی نسبی ایران برای ورود به عرصه فولاد سبز هستند.
از سوی دیگر، نیاز به این تحول کاملاً محسوس است. با توجه به تغییرات سیاستهای جهانی نظیر CBAM، افزایش تقاضا برای مواد پایدار، و ضرورت کاهش اثرات محیط زیستی، ایران باید برای حفظ جایگاه در بازارهای بینالمللی، به سمت تولید فولاد سبز حرکت کند. همچنین، توسعه اقتصاد چرخشی میتواند به کاهش وابستگی به منابع اولیه، افزایش بهرهوری، و ارتقای تابآوری اقتصادی کشور کمک کند. درنهایت، گذار به فولاد سبز و اقتصاد چرخشی، نهتنها ضرورت محیط زیستی بلکه فرصت راهبردی برای ایران است که با بهرهگیری از مزیتهای نسبی، جایگاه جهانیاش را تثبیت کرده و به سوی آیندهای پایدار گام بردارد.
چالشهای گذار سبز
1- تحریمها و محدودیتهای تجاری: فناوریهای کلیدی همانند الکترولایزرهای هیدروژن، سیستمهای جذب و ذخیره کربن (CCUS)، و تجهیزات بازیافت پیشرفته اغلب تحت مالکیت شرکتهای غربی هستند و ایران به دلیل تحریمها به آنها دسترسی ندارد. تامین مالی خارجی برای پروژههای سبز، از جمله وامهای توسعهای یا سرمایهگذاری مشترک، تقریباً مسدود شده است. مشارکت در پروژههای بینالمللی همانند کنسرسیومهای تحقیقاتی یا استانداردسازی جهانی دشوار است، که مانع انتقال دانش و تجربه میشود.
2- سیاست انرژی و ساختار یارانهای: یارانههای سنگین برای سوختهای فسیلی باعث شده قیمت انرژی در ایران پایین باشد که انگیزهای برای بهینهسازی مصرف یا گذار به انرژیهای پاک باقی نمیگذارد. فقدان استراتژی ملی هیدروژن به معنای نبود مسیر مشخص برای تولید، ذخیرهسازی و استفاده از هیدروژن سبز در صنعت فولاد است. ادغام محدود انرژیهای تجدیدپذیر (همانند خورشیدی و بادی) در شبکه برق، مانع از تامین پایدار انرژی پاک برای فرآیندهای صنعتی میشود.
3- محدودیتهای بازار قراضه و بازیافت: ساختار غیرمتمرکز و تکهتکه بازار قراضه باعث شده جمعآوری، طبقهبندی و توزیع قراضه فلزی با دشواری انجام شود. موانع لجستیک همانند کمبود زیرساخت حملونقل، انبارداری و پردازش قراضه، تولید فولاد ثانویه را محدود میکند. محدودیتهای صادراتی و عدم تعادل منطقهای باعث شده برخی مناطق با مازاد قراضه و برخی با کمبود مواجه باشد که بهرهوری را کاهش میدهد.
4- شکافهای نظارتی و سیاستگذاری: نبود مقررات الزامآور محیط زیستی همانند استانداردهای انتشار گازهای گلخانهای یا الزامات مصرف انرژی، تولیدکنندگان را به سمت سبز شدن سوق نمیدهد. عدم وجود مکانیسمهای قیمتگذاری کربن (همانند مالیات کربن یا بازارهای تبادل انتشار) باعث شده هزینههای محیط زیستی در تصمیمگیری اقتصادی لحاظ نشود. فقدان مشوقهای دولتی برای سرمایهگذاری در فناوریهای سبز، همانند تخفیف مالیاتی یا تسهیلات بانکی، مانع از تحول ساختاری در صنعت فولاد میشود.
فرصتها و الزامات استراتژیک
با وجود چالشها، ایران چند اهرم استراتژیک دارد که میتواند برای تسریع گذار به فولاد سبز از آنها استفاده کند. تسلط ایران در DRI-EAF مبتنی بر گاز، شروع عالی است. با ادغام تدریجی هیدروژن در فرآیندهای DRI، میتوان بدون نیاز به تعمیر اساسی کل زیرساختها، انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد. استراتژی هماهنگ شامل دولت، صنعت و دانشگاه میتواند اهدافی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، پذیرش فناوری و چرخهای شدن تعیین کند. بهبود لجستیک قراضه، تشویق جمعآوری و نوسازی تاسیسات بازیافت، چرخهای شدن را افزایش داده و وابستگی به مواد اولیه را کاهش میدهد. ایران میتواند با کشورهای همسایه برای به اشتراک گذاشتن بهترین شیوهها، هماهنگسازی استانداردها و سرمایهگذاری مشترک در فناوریهای سبز همکاری کند. مجتمع فولاد DRI-EAF شادگان نمونهای از پتانسیل ایران است. این مجتمع با کورههای میدرکس و تمرکز بر بهرهوری عملیاتی، در حال بررسی مسیرهای تولید فولاد سبز است.
چشماندازهای صنعت
انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در گزارشی ضمن اذعان به محدودیتهای ژئوپولیتیک، بر لزوم نوآوری، پایداری و رقابتپذیری جهانی تاکید کردند. ایران پایه فنی (DRI-EAF)، ذخایر گاز طبیعی و تخصص صنعتی برای تولید فولاد سبز را دارد. زیرساخت میدرکس آن با هیدروژن سازگار است و رهبری آن بهطور فزایندهای از الزامات پایداری آگاه است. با توجه به اینکه بازارهای جهانی به سمت مواد کمکربن در حال تغییر هستند، اگر ایران خودش را با این شرایط وفق ندهد، در معرض خطر از دست دادن رقابتپذیری قرار میگیرد. تخریب محیط زیست، ناکارآمدی انرژی داخلی و موانع تجاری، این فوریت را بیشتر برجسته میکنند. صنعت فولاد ایران در لحظه حیاتی قرار دارد. با پذیرش اصول فولاد سبز و اقتصاد چرخشی، میتواند خودش را برای آینده مقاوم کند، جایگاه جهانی را ارتقا دهد و بهطور معناداری به اهداف اقلیمی کمک کند. این مسیر چالشبرانگیز قابلدستیابی، اما با چشمانداز، همکاری و سرمایهگذاری استراتژیک ممکن است.