بازیگر جدید

در ایران نیز، بنا به نظر کارشناسان حوزه نوآوری، توجه به هوش مصنوعی (AI) در صنعت فولاد روبه افزایش است، اما هنوز در بسیاری بنگاه‌ها بیشتر به‌صورت گفتاری و در مرحله آزمون‌وخطا به سر می‌برد تا استقرار راهکارهای مقیاس‌پذیر. کیوان محیط‌مافی، مدیرعامل دیجی‌نکست و عضو هیات‌مدیره دیجی‌ونچرز، به مواردی اشاره کرده و اوضاع فعلی را تا حدودی مناسب توصیف می‌کند: «مدیران ناگزیر به صحبت درباره هوش مصنوعی شده‌اند، اما پروژه‌های کاربردی نسبتاً معدود هستند و نمونه‌هایی از تعامل بنگاه‌های بزرگ با اکوسیستم استارت‌آپی (مثل راه‌اندازی CVC‌ها و برخی سرمایه‌گذاری‌ها) در حال ظهور است.» از دیدگاه او موانع اصلی شامل «فرهنگ سازمانی و ریسک‌پذیری مدیران»، «تحریم‌ها و هزینه دسترسی به فناوری» و «کمبود داده باکیفیت و زیرساخت‌های اینترنت اشیا» است. موضوعاتی که به باور محیط‌مافی «نیازمند برنامه مدیریت تغییر، آموزش و سیاست‌گذاری دقیق است».

از طرفی، نمونه‌های تکنیکی داخلیِ در حال اجرا نیز وجود دارد که نشان می‌دهد ظرفیت فنی برای توسعه راه‌حل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در ایران حضور دارد. برای نمونه راهکارهای شبیه‌سازی و بهینه‌سازی واحدهای احیای مستقیم که مبتنی بر مدل‌های پیش‌بینی و شبیه‌سازی توسعه یافته‌اند. این پروژه‌ها می‌توانند هسته‌ای برای توسعه «فولاد سبز» و کاهش مصرف انرژی باشند، مشروط بر اینکه سازوکارهای جمع‌آوری داده، همکاری میان بنگاه‌ها و حمایت سرمایه‌گذاری تقویت شود.

فعالیت‌های معدود

پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است: در حال حاضر چقدر در صنعت فولاد ایران به استفاده از فناوری‌های هوش مصنوعی توجه می‌شود؟ آیا نمونه‌های عملی یا پروژه‌های مشخصی در این زمینه وجود دارد؟ مدیرعامل دیجی‌نکست پاسخ می‌دهد: «موج هوش مصنوعی مولد، آنقدر همه‌گیر بوده است که تقریباً مدیران در هر صنعتی ناگزیرند برای اینکه خودشان را به‌روز نشان بدهند به‌نوعی از آن صحبت کنند، اما اقدامات معدودی در صنعت فولاد برای استفاده کاربردی از هوش مصنوعی مشاهده شده است. برای مثال در سال گذشته، CVC فولاد مبارکه اصفهان روی استارت‌آپ دانش‌بنیان «سینوس» سرمایه‌گذاری کرد. این استارت‌آپ که یکی از استارت‌آپ‌های حاضر در کمپ هشتم دیجی‌نکست بود، با استفاده از هوش مصنوعی اقدام به تحلیل داده‌های عملکردی ماشین‌آلات صنعتی می‌کند و با ایجاد همزاد دیجیتال (digital twin) از تجهیزات کارخانه‌ها، خرابی‌های موجود یا در حال وقوع در تجهیزات را پیش‌بینی می‌کند و اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه لازم را به مدیران کارخانه توصیه می‌کند.»

اهمیت استراتژیک

توضیح محیط‌مافی در حالی است که با وجود رشد جهانی سرمایه‌گذاری در فناوری‌های هوش مصنوعی و دیجیتال‌سازی صنایع سنگین، هنوز این پرسش مطرح می‌شود که آیا شرکت‌های فولادی ایران نیز توانسته‌اند همگام با این روند حرکت کنند؟ به عبارت دیگر، آیا تحول دیجیتال در فولاد ایران به راهبرد سازمانی تبدیل شده یا همچنان در حد پروژه‌های آزمایشی و مقطعی باقی مانده است؟ پاسخ او امیدوارکننده به‌نظر می‌رسد، چرا که می‌گوید: «در حال حاضر، توجه به فناوری‌های هوش مصنوعی در صنعت فولاد ایران در حال افزایش و از مرحله نظری به عملیاتی منتقل شده است. شرکت‌های بزرگ همانند فولاد مبارکه و فولاد خوزستان پیشرو هستند و از هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی فرآیندها، کنترل کیفیت و کاهش مصرف انرژی استفاده می‌کنند، اما هنوز سرمایه‌گذاری روی استارت‌آپ‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در کل صنعت فولاد، به فرآیند برنامه‌ریزی‌شده و استراتژیک تبدیل نشده است.»

پیشگامان سرمایه‌گذاری

در این میان، نقش سرمایه‌گذاران خطرپذیر و شتاب‌دهنده‌های استارت‌آپی در پیوند دادن صنعت فولاد با شرکت‌های فناور و استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی اهمیت دارد. موضوعی که این فعال حوزه اقتصاد دیجیتال هم به آن اشاره می‌کند: بعضی شرکت‌های فولادی نظیر فولاد مبارکه اصفهان و سنگ‌آهن مرکزی ایران، با راه‌اندازی CVC و مرکز نوآوری، از پیشگامان ارتباط با استارت‌آپ‌ها و سرمایه‌گذاری روی آنها بوده‌اند. همچنین تلاش‌هایی از سوی اتاق بازرگانی تهران و صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای برگزاری رویدادهای استارت‌آپی مرتبط با صنایع فولادی و معدنی اتفاق افتاده است، اما شتاب‌دهنده‌های فعال و موفق، مستقل از اینکه در چه صنعتی فعالیت می‌کنند، در کشورمان به تعداد انگشتان دو دست است و در نهایت دو شتاب‌دهنده تخصصی در صنعت فولاد و با تمرکز بر هوش مصنوعی در سال‌های گذشته فعالیت داشته‌اند که قاعدتاً نمی‌توان انتظار زیادی از آنها در کوتاه‌مدت داشت.

رویکرد مدیران

محیط‌مافی در ادامه به طرح بزرگ‌ترین موانع برای استفاده از هوش مصنوعی در صنعت فولاد ایران می‌پردازد. مشکلاتی که می‌تواند شامل کمبود داده، ضعف زیرساخت دیجیتال، یا ریسک‌گریزی مدیران صنعتی باشد. او این مبحث را از این زاویه بررسی می‌کند که نوآوری در صنعت نیاز به سه وجه اصلی دارد: نخست، نیروی انسانی متخصص و توانمند، سرمایه کافی برای تحقیق و توسعه و فرهنگ سازمانی و طرز فکر مدیران. بزرگ‌ترین بازدارنده اصلی که مانع از استفاده نوآوری در صنعت می‌شود جنبه فرهنگی نوآوری و طرز تفکر نادرست مدیران، ریسک‌گریزی آنان و ناآشنایی با روندهای روز تکنولوژی است. همین موضوع باعث ناامیدی نخبگان این صنعت و عملاً مهاجرت به سمت کشورهایی شده است تا بتوانند دانش و مهارت خودشان را در خارج از کشورمان گسترش دهند و آنها را به کار بگیرند. از طرفی، تحریم‌ها هم باعث می‌شود دسترسی به فناوری‌های روز پرهزینه باشد یا به تعویق بیفتد و ریسک سرمایه‌گذاری برای نوآوری را افزایش دهد. در کنار این موارد، کمبود داده با کیفیت و ضعف زیرساخت دیجیتال همانند دسترسی به داده‌های بزرگ و اینترنت اشیا مزید بر علت است.

رویکرد سنتی

به باور محیط‌مافی، راه‌حل ریشه‌ای، چیزی از جنس مدیریت تغییر است که با آموزش مدیران، هدف‌گذاری و الزام کردن سازمان‌ها و فرهنگ‌سازی در استفاده از تکنولوژی حاصل می‌شود که البته زمان‌بر است. تا وقتی مدیران و کارشناسان فعلی، درگیر موضوع روزمره و نگاه سنتی به مسائل باشند و شناخت کافی از روند تکنولوژی‌های روز و تغییرات حاصل از نوآوری در صنعت نداشته باشند، عملاً استفاده نخبگان و به‌کارگیری تکنولوژی‌های روز ممکن نیست.

در جمع‌بندی درباره این موضوع می‌توان گفت استفاده از هوش مصنوعی چالش‌هایی همانند نیاز به نیروی انسانی متخصص (کمبود کارشناسان هوش مصنوعی)، ارتقای مهارت‌ها از طریق آموزش و تغییر فرهنگ سازمانی برای پذیرش فناوری‌های نوین ایجاد می‌کند. در شرکت‌های فولادی، جایگزینی مشاغل خطرناک با سیستم‌های هوشمند ممکن است مقاومت فرهنگی ایجاد کند، اما می‌تواند ایمنی را بهبود ببخشد. موضوعی که اهمیت دارد این است که حضور تکنولوژی، باعث تغییر شغل افراد می‌شود، نه بی‌نیازی به آنان. و چاره اصلی برای مدیریت این تغییرات، آگاه‌سازی و ارائه آموزش به نیروها برای توانمندسازی و افزایش مهارت‌ها با توجه به ظهور تکنولوژی‌های جدید است، نه ترسیدن از بیکاری آنها.

افزایش بهره‌وری

در سوی دیگر ماجرا، هوش مصنوعی چه فرصت‌هایی برای کاهش هزینه، افزایش بهره‌وری یا توسعه محصولات جدید در صنعت فولاد ایجاد می‌کند؟ مدیرعامل دیجی‌نکست برای پاسخ به این پرسش به کاهش توقف و افزایش ظرفیت با تعمیرات نگهداری هوشمندانه و بهبود کنترل کیفیت و کاهش هزینه‌های مواد اولیه اشاره می‌کند. هوش مصنوعی فرصت‌هایی همانند کاهش هزینه‌ها تا ۴۰ درصد از طریق بهینه‌سازی مصرف انرژی (مانند سیستم دیسپچینگ هوشمند در فولاد سنگان)، افزایش بهره‌وری تا ۱۰ درصد در تولید و توسعه محصولات جدید با کیفیت بالاتر از طریق پیش‌بینی تقاضا و کنترل کیفیت خودکار ایجاد می‌کند. در ایران، این فناوری می‌تواند بهره‌وری را دو برابر کند و رقابت‌پذیری را افزایش دهد.

اما مثل همیشه پای تحریم‌ها در میان است. اینکه تحریم‌ها چه تاثیری بر دسترسی ایران به فناوری‌های پیشرفته هوش مصنوعی در صنعت فولاد داشته‌اند؟ و چه راهکارهایی برای دور زدن این محدودیت‌ها وجود دارد؟ تحریم‌ها دسترسی ایران به فناوری‌های پیشرفته را محدود کرده است، واردات تجهیزات و نرم‌افزارها را دشوار کرده، هزینه‌های استفاده از تکنولوژی و ریسک سرمایه‌گذاری را بالا برده که بر صنعت فولاد تاثیر گذاشته و پیشرفت را کند کرده است.

محدودیت‌ها و مسائل داخلی

محیط‌مافی در ادامه می‌گوید که در این صورت مجبور به توسعه داخلی فناوری‌ها هستیم که عملاً باعث سعی و خطا و از دست رفتن فرصت‌های توسعه می‌شود، اما در مورد هوش مصنوعی، شاید بتوان گفت بیشتر محدودیت‌ها، مسائل داخلی هستند، چون دسترسی به الگو‌های متنوع هوش مصنوعی وجود دارد و کافی است به متخصصان هوش مصنوعی فرصت داد، امکان تولید و جمع‌آوری داده‌ها را به آنها ارائه کرد و مسائل صنعت فولاد را در اختیارشان قرار داد تا اقدام به ارائه راه‌حل‌های مناسب کنند.

با این همه، وجود فضای همکاری میان شرکت‌های بزرگ فولادی و استارت‌آپ‌های فعال در حوزه هوش مصنوعی اهمیت دارد. موضوعی که عضو هیات‌مدیره دیجی‌ونچرز درباره آن می‌گوید: «نمونه‌ای از این همکاری، پیشتر توضیح داده شد، اما استارت‌آپ دیگری به نام «استیل سنس» (steel sense) هم وجود دارد که به‌دنبال ارائه گزارش‌های تحلیلی با استفاده از تحلیل داده‌های بزرگ نظیر داده‌های بورسی به صنایع فولادی است که در مراحل ابتدایی قرار دارد. نمونه‌های عملی دیگر شامل پروژه‌های هوشمندسازی در بخش‌های گندله‌سازی، احیای مستقیم و فولادسازی است، همانند نرم‌افزار AIronPAX شرکت خوارزمی برای شبیه‌سازی واحد احیای مستقیم که به افزایش کیفیت تولید کمک می‌کند.»

با وجود مشکلات و موانع، این ابهام مطرح است که در صورت تداوم روند کنونی، آینده هوش مصنوعی در صنعت فولاد ایران در ۵ تا ۱۰ سال آینده چگونه پیش‌بینی می‌شود؟ آیا می‌توانیم به صنعتی هوشمند و رقابت‌پذیر در منطقه تبدیل شویم؟ محیط‌مافی برای پاسخ به این پرسش به گزارش‌های جهانی اشاره می‌کند: اندازه بازار بهینه‌سازی کارخانه‌های فولاد با هوش مصنوعی، از ۴/۱ تا ۶/۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ به ۲/۶ تا ۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۳ می‌رسد که نرخ رشد مرکب سالانه آن ۸/۱۷ تا ۴/۱۸ درصد خواهد بود.

سرطان وخیم

اما در ایران فعلی، به‌طور کلی پیش‌بینی مسائل به مدت ۵ تا ۱۰ سال، کار سخت و مشکلی است. حداقل از توان افراد خارج است، اما اگر مناسبات ژئوپولیتیک و چالش‌های سیاسی-اقتصادی داخلی و بین‌المللی پیش‌رو را در نظر نگیریم، تنها امید به حضور جوانانی است که با تکنولوژی‌های روز و نوآوری به‌دنبال خلق راه‌حل‌های جدید برای رشد صنایع هستند و در کنار آن، اندک مدیران و شرکت‌های صنعتی‌ که از این تحولات و راه‌حل‌های نو استقبال و حمایت کنند و باعث شوند چراغ نوآوری در صنعت خاموش نشود. با همه اینها، نمی‌توان از فردی که تصادف کرده، سکته مغزی هم کرده و در کنار ناراحتی قلبی و عروقی، سرطان وخیم پیش‌رونده هم دارد انتظار داشت در رقابت حاضر شود و موفق هم از آن رقابت خارج شود.

راهبرد ملی

با نگاه به صحبت‌های محیط‌مافی، به نظر می‌رسد صنعت فولاد ایران هنوز در آغاز مسیر تحول دیجیتال قرار دارد. هرچند برخی شرکت‌های بزرگ گام‌هایی در زمینه هوشمندسازی خطوط تولید، مدیریت داده و استفاده از هوش مصنوعی برداشته‌اند، اما این تلاش‌ها بیشتر در قالب پروژه‌های محدود و جزیره‌ای انجام شده است. کارشناسان بر این باورند که نبود راهبرد ملی، کمبود نیروی انسانی متخصص و نگاه کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری فناورانه، از مهم‌ترین موانع پیشرفت در این حوزه است. بااین‌حال، روند جهانی دیجیتالی‌سازی صنایع و افزایش رقابت در بازارهای صادراتی، ضرورت حرکت سریع و هماهنگ فولادسازان ایرانی به سمت تحول دیجیتال را بیش از پیش برجسته کرده است.