تحولات صنعت خردهفروشی ایران
در دو سال اخیر، تجارت الکترونیک در ایران بهسرعت رشد کرده و سهم قابلتوجهی از بازار خردهفروشی را به خود اختصاص داده است. استفاده گسترده از تلفنهای هوشمند، افزایش دسترسی به اینترنت و توسعه خدمات پرداخت و تحویل آنلاین، زیرساخت لازم را برای رشد این بخش فراهم کردهاند. همزمان با کاهش قدرت خرید، تمایل مصرفکنندگان به خرید آنلاین برای مقایسه قیمتها و بهرهمندی از تخفیفها افزایش یافته است و فروشگاههای اینستاگرامی مبتنی بر بلاگرها و پلتفرمهای بومی رشد زیادی داشتهاند. برندها و فروشگاههای فیزیکی برای حفظ سهم بازار خود ناچارند کانالهای دیجیتال را تقویت کرده و تجربه خریدی یکپارچه ارائه دهند. کسبوکارهای کوچک نیز برای ماندن در رقابت، نیازمند سرمایهگذاری در بازاریابی دیجیتال و لجستیک هستند.
در حال حاضر حدود هشت مرکز خرید بزرگ در شهرهای مختلف کشور در حال ساخت یا افتتاح هستند، که نشان از تداوم اعتماد سرمایهگذاران به بازار خردهفروشی شهری دارد. با این حال، در محیط تورمی و با کاهش قدرت خرید، موفقیت این پروژهها تنها در صورتی تضمین میشود که طراحی آنها بر محور تجربهگرایی باشد. مراکزی که ترکیب متعادلی از فروشگاهها و برندها، فودکورت، سرگرمی، فضاهای دیجیتال و کمپینهای بازاریابی جذاب ارائه دهند، شانس بیشتری برای جذب مخاطب دارند. تمرکز بر غذا و نوشیدنی، سرگرمی و همکاری با برندهای آنلاین از طریق پاپآپها یا شورومها میتواند به حفظ ترافیک مشتری و کاهش ریسک خالی بودن واحدها کمک کند.
صنعت پوشاک و مد ایران با مشکلات مالی، افزایش هزینههای تولید و اختلال در زنجیره تامین روبهرو است، بهگونهای که بسیاری از برندها قادر به توسعه یا گسترش شبکه فروش خود نیستند. نوسانات ارزی، کاهش تقاضای موثر و دسترسی محدود به سرمایه باعث افزایش هزینههای تولید و کاهش حاشیه سود شده است. در نتیجه، برخی برندها فعالیت خود را کاهش داده و به تولید سفارشی، عرضه محدود یا فروش آنلاین روی آوردهاند. رقابت با کالاهای ارزانقیمت داخلی و وارداتی نیز فشار بیشتری بر برندهای میانرده و لوکس وارد کرده و رشد این بخش را کند کرده است.
در سالهای اخیر، رشد سریع زنجیرههای بزرگ خردهفروشی و مراکز تخفیفی موجب شده بازار در بسیاری از شهرها به مرز اشباع برسد. کاهش قدرت خرید، ترجیح مصرفکنندگان به کالاهای ارزانتر را افزایش داده و رقابت قیمتی و فشار بر حاشیه سود را تشدید کرده است. در چنین شرایطی، گسترش فیزیکی بدون تحقیقات دقیق بازار میتواند بازده سرمایهگذاری را کاهش دهد. تمرکز بر بهینهسازی ترکیب کالا، ارائه خدمات دارای ارزشافزوده مانند عضویتهای تخفیفی و تحویل رایگان، و بهبود کارآیی زنجیره تامین میتواند جایگزین رشد کمی شده و سودآوری پایدار را تضمین کند. افزایش نرخ ارز و کاهش درآمد واقعی خانوارها، بسیاری از برندها را به استفاده از مدل «الان بخر، بعدا پرداخت کن» (BNPL) سوق داده است تا فروش خود را حفظ کنند.
این روش با امکان خرید اقساطی بدون فشار مالی فوری، به حفظ تقاضا و بهبود نرخ تبدیل فروش کمک کرده است. BNPL همچنین مشتریان جدیدی جذب کرده، وفاداری خریداران را افزایش داده و سبد خرید را بزرگتر کرده است؛ بهعنوان ابزاری موثر برای تحریک فروش در دوران رکود اقتصادی.
در سالهای اخیر، بخش غذا و نوشیدنی یکی از مقاومترین حوزههای خردهفروشی در ایران بوده است. علاقه فزاینده مصرفکنندگان به غذا خوردن بهعنوان تجربهای تفریحی و رشد سفارش آنلاین غذا، تقاضا در این بازار را حفظ کرده است. رستورانها، کافهها و فودکورتها همچنان از محبوبترین بخشهای مراکز خرید هستند و نقش مهمی در جذب بازدیدکنندگان دارند. با وجود فشار هزینهها، برندهایی که منوهای اقتصادی، خدمات بیرونبر و مدلهای نوآورانهای مانند آشپزخانه ابری ارائه دادهاند، توانستهاند سهم بازار خود را حفظ کنند یا افزایش دهند.
بخش سرگرمی در سالهای اخیر رشد چشمگیری را تجربه کرده و به یکی از ارکان اصلی جذب مخاطب در مراکز خرید تبدیل شده است. تغییر ترجیحات مصرفکننده از خرید کالا به فعالیتهای تجربهمحور، بهویژه در میان خانوادهها و جوانان، موتور محرک گسترش این حوزه بوده است. توسعهدهندگان مراکز تجاری میتوانند با گسترش فضاهای سرگرمی و ترکیب آن با F&B و رویدادهای زنده، تعداد بازدیدکنندگان و زمان ماندگاری آنها را بهطور قابلتوجهی افزایش دهند.
در سالهای اخیر، سینماهای ایران با کاهش یا نوسان فروش گیشه مواجه بودهاند، درحالیکه بخش قابلتوجهی از مصرف محتوای فرهنگی به پلتفرمهای داخلی پخش آنلاین منتقل شده است. بهبود کیفیت سریالها، دسترسی آسان به محتوای خانگی، راحتی و هزینه اشتراک کمتر نسبت به بلیت سینما و کاهش تولید فیلمهای بزرگ سینمایی از عوامل اصلی این تغییر رفتاری هستند. برای حفظ و بازگرداندن مخاطبان، سینماها باید تجربهای متمایز ارائه دهند (شامل اکرانهای ویژه، رویدادهای زنده و خدمات ممتاز) و با پلتفرمهای VOD برای نمایشهای محدود یا همزمان همکاری کنند.
فروشگاههایی که عمدتا یا منحصرا از طریق اینستاگرام فعالیت میکنند، رشد چشمگیری داشتهاند و بسیاری از برندهای جدید مستقیما توسط بلاگرها و اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی راهاندازی میشوند. هزینه ورودی پایین، هدفگیری سریع مخاطب و اعتماد مصرفکنندگان به توصیههای اینفلوئنسرها، این مدل کسبوکار را جذاب کرده است. برندهای سنتی برای حفظ سهم بازار خود باید با اینفلوئنسرها همکاری کرده، کیفیت محصول و خدمات پس از فروش را استانداردسازی و حضور دیجیتال خود را تقویت کنند؛ در غیر این صورت جذب و حفظ مشتریان برایشان دشوارتر خواهد شد.
کاهش ارزش ریال و نوسانات مداوم ارزی فشار زیادی بر قدرت خرید خانوارها وارد کرده و مصرفکنندگان را به سمت کالاهای ارزانتر و تخفیفی سوق داده است. این وضعیت تقاضا برای کالاهای غیرضروری را کاهش داده، حساسیت به قیمت را افزایش داده و هزینه واردات مواد اولیه و تجهیزات مورد استفاده تولیدکنندگان داخلی را بالا برده است؛ در نتیجه الگوهای مصرف تغییر محسوسی یافتهاند. تاثیرات رکود اقتصادی و تنشهای ژئوپلیتیک همچنان در سراسر اقتصاد ایران مشهود است و بر ریسک سرمایهگذاری و تقاضای بازار اثر میگذارد. در چنین شرایطی، مصرفکنندگان محتاطتر عمل میکنند، سطح سرمایهگذاری کاهش مییابد و سهم بازار بیشتر به سمت بازیگران کمهزینه و فروشگاههای تخفیفی منتقل میشود. در مجموع، بازار خردهفروشی ایران در سالهای اخیر با چالشهایی نظیر کاهش قدرت خرید، نوسانات ارزی، محدودیتهای مالی برندها و رکود اقتصادی مواجه بوده است.
همزمان، رشد تجارت آنلاین، فروشگاههای اینستاگرامی و روندهای تجربهمحور در مراکز خرید، غذا و سرگرمی فرصتهای تازهای ایجاد کردهاند. توسعه خردهفروشی فیزیکی باید بر تجربه مشتری، اوقات فراغت و F&B تمرکز داشته باشد، درحالیکه برندها باید فروش سنتی و دیجیتال را ترکیب کرده و با اینفلوئنسرها همکاری کنند تا سهم بازار خود را حفظ کنند. فروشگاههای تخفیفی وهایپرمارکتها به آستانه اشباع رسیدهاند،
بنابراین کارآیی و خدمات ارزشافزوده اهمیت بیشتری یافتهاند. ابزارهای مالی مانند BNPL میتوانند به تحریک تقاضا کمک کنند، درحالیکه سینما و سرگرمی دیجیتال باید با ارائه تجربههای ممتاز و همکاری با پلتفرمهای پخش آنلاین، مخاطب جذب کنند. در کل، موفقیت در این بازار به بازسازی مدلهای کسبوکار بر پایه مشتری، سرمایهگذاری هدفمند در استراتژیهای دیجیتال و تجربهمحور، تنوعبخشی به درآمد و مدیریت محتاطانه ریسک مالی وابسته است؛ با وجود تمام چالشها، هنوز فرصتهای قابلتوجهی برای برندها و سرمایهگذاران وجود دارد.