تئوری تاب‌آوری در توسعه کلان‌شهرها

مدیریت شهری با بهره‌گیری از برنامه‌های مناسب می‌تواند ضمن به‌گزینی کاربری اراضی با رویکرد خدمت اکوسیستم منجر به ارتقای سطح فرهنگ عمومی، حفظ ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی، رفاه عمومی و... شود و بستری مناسب را برای افزایش تاب‌آوری شهرها فراهم سازد. به‌کارگیری تئوری و مفهوم تاب‌آوری شهری در مدیریت شهری مستلزم شناخت مفاهیم و نظریه‌های مرتبط با آن است تا اصول پایه و قابل به‌کارگیری آن استخراج شود. با توجه به وضعیت و چالش‌های موجود در حوزه‌های مرتبط با ابعاد مختلف مدیریت شامل اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی کلان‌شهرهای کشور از جمله کلان‌شهر تهران و با استناد به تجربیات بین‌المللی موفق در خصوص تاثیر به‌کارگیری تئوری و تاب آوری در مدیریت شهری می‌توان استفاده از این مفهوم را گزیرگاه موثر مسائل و چالش‌های کلان‌شهرهای کشور به‌خصوص در مواجهه با حوادث و سوانح فعلی دانست.

شهرها در سراسر جهان به‌طور روزافزونی در معرض انواع مختلفی از مخاطرات هستند. بسیاری از این مخاطرات طبیعی هستند (مانند رویدادهای آب و هوایی حدی و شدید، کمبود آب و فشار بر منابع طبیعی، از دست دادن تنوع زیستی، شکست در کاهش و سازگاری با تغییرات اقلیمی و...). تغییرات اقلیمی و مخاطرات مربوط به محیط‌زیست به شدت با سایر خطرات مرتبط هستند و از سال ۲۰۱۱، اغلب بین پنج خطر جهانی از نظر تاثیر و احتمال رتبه‌بندی شده‌اند. بسیاری از شهرها، به‌ویژه شهرهای ساحلی، مستعد تغییرات اقلیمی، خطرات و مخاطرات مرتبط با محیط هستند و انتظار می‌رود با ادامه تغییرات اقلیمی، فراوانی و شدت این مخاطرات و خطرات ناشی از آن نیز افزایش یابد. تغییرات اقلیمی و تاثیرات آن ممکن است پیامدهای قابل‌توجهی برای مدیریت موثر شهرهایی داشته باشد که موتورهای رشد اقتصادی هستند (بیش از ۸۰درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل می‌دهند) و انتظار می‌رود تا سال۲۰۵۰ میزبان حدود ۷۵درصد از جمعیت جهان باشند.

براساس کمینه برآوردها، میانگین زیان سالانه جهانی در حال حاضر در شهرها حدود ۳۵۰‌میلیارد دلار است. این رقم ممکن است به ۴۱۵‌میلیارد دلار و حتی بیشتر از آن افزایش یابد؛ مگر اینکه شهرهای سراسر جهان اقدامات مناسبی برای افزایش تاب‌آوری خود انجام دهند. از این‌رو، در دهه اخیر مفهوم تاب‌آور ی به‌طور چشم‌گیری به عنوان یک اصل سازمان‌دهی برای چارچوب‌بندی گفتمان‌های علمی و سیاسی در مورد شهرها و کلان‌شهرهای جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد که اهمیت آن نیز در تمام اسناد و انتشارات سیاستی، استراتژیک، مدیریتی و تحقیقاتی معتبر این دهه به وضوح مشاهده می‌شود.

امروزه ادغام تفکر تاب‌آوری در برنامه‌ریزی و طراحی شهری برای ایجاد شهری پایدار ضروری است. برای چندین دهه، تاب‌آوری موضوعی محبوب در زمینه‌هایی مانند فیزیک، اکولوژی و روان‌شناسی بوده است؛ با این حال، مفهومی نسبتا جد ید (حدود دو دهه) در حوزه برنامه‌ریزی و طراحی است. همان‌طور که در بالا ذکر شد، توجه روزافزون و چشم‌گیر به تاب‌آوری در این زمینه را می‌توان به روبه‌رو بودن شهرهای سراسر جهان با طیف وسیعی از مخاطرات و خطرات ناشی از آن نسبت داد. این توجه منجر به حرکت از سمت تاب‌آوری مهندسی به تاب‌آوری اکولوژیکی و در نهایت تاب‌آوری تطبیقی شده است.

حافظه اجتماعی- اکولوژیکی، خودسازماندهی و یادگیری از گذشته ویژگی‌های ضروری برای دستیابی به تاب‌آوری تطبیقی هستند. به‌طور کلی تاب‌آوری تطبیقی ظرفیت‌های مقابله کوتاه‌مدت و سازگاری بلندمدت را تقویت می‌کند و سیستم را قادر می‌سازد تا عملکرد خود را در طول زمان حفظ کند. از آنجایی‌که سیستم شهری در سلسله مراتبی از چرخه‌های تودرتو است، پس از رویدادهای نامطلوب، لزوما به حالت تعادل (جدید یا قدیمی) بازنمی‌گردد. تاب‌آوری تطبیقی با ساخت سیستم‌های «ایمن به شکست» آنها را قادر می‌سازد که نه تنها از حوادث و سوانح بازگردند، بلکه به سمت جلو نیز حرکت کرده و دائما عملکرد و ظرفیت انطباقی خود را افزایش دهند.

اصلاحات نهادی: برنامه‌ریزی مرسوم مبتنی بر بخش و جزئی‌نگر بوده که با رویکردی از بالا به پایین و از طریق یک زبان بسیار فنی محقق می‌شود و در آن سهم سرمایه‌گذاری خصوصی در مدیریت زیرساخت‌های شهری (به‌ویژه شهرهای در حال توسعه) محدود است. این در حالی است که برنامه‌ریزی مبتنی بر تاب‌آوری با در نظر گرفتن تعاملات، پیوستگی و وابستگی متقابل بین بخشی با داشتن رویکردی جامع و فرابخشی‌نگر درصدد ایجاد ساختاری غیرمتمرکز با ترویج فرآیند تصمیم‌گیری و نظارت شفاف و بهره‌گیری از فرهنگ همکاری، هم‌افزایی و یادگیری با مشارکت تمام ذی‌نفعان اعم از دولتی، خصوصی، مردم‌نهاد و... است.

برنامه‌ریزی مرسوم تهیه طرح‌های توسعه شهری بر اساس رویکردهای سیلومحور است به عنوان مثال هر اداره/شهر مسوولیت تهیه طرح‌های مربوط به بخش‌های خاص خود (یعنی آب، انرژی، مسکن، اقتصاد و غیره) را بر عهده دارد و پویایی‌های مکانی و زمانی عملکردها، فرآیندها و تغییرات شهری و پیوندهای متقابل بین بخش‌ها و ابعاد مختلف را در نظر نمی‌گیرد. در حالی‌که برنامه‌ریزی مبتنی بر تاب‌آوری با ایجاد فرصت‌هایی برای درک تعاملات بین بخش‌های مختلف و درک ماهیت و پیچیدگی پیوندهای متقابل بین عوامل اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی و همچنین در نظر گرفتن اتصالات بین بخشی در عین چالش‌های موجود برای عملیاتی نمودن آنها در صدد حرکت به سوی اعمال اقدامات پایدارگراست.

توجه به زمینه‌ها و مفاهیم اصلی برنامه‌ریزی شهری از قبیل چشم‌انداز و استراتژی، اصلاحات نهادی، توجه به خدمات اکوسیستم، مشارکت و ظرفیت سازی، ایجاد برابری و... جزء الزامات حرکت از برنامه‌ریزی مرسوم به برنامه‌ریزی سنتی و مبتنی بر تاب‌آوری است. لذا امروز حرکت هماهنگ، یکپارچه و متناسب در تمامی ابعاد توسعه به سمت تاب‌آوری شهری با استفاده از تمام ظرفیت‌های اجتماعی، اقتصادی، نهادی و اکولوژیکی برای کاهش معضلات توسعه امری ضروری است، دستیابی به این هدف اگرچه زمان‌بر اما قابل تحقق است.

* عضو هیات‌علمی پژوهشکده سوانح طبیعی و مدیر مرکز بین‌المللی مطالعات تاب‌آوری شهری