در ایران معاصر، بحران مسکن به یکی از چالشهای اساسی جامعه بدل شده است. میلیونها ایرانی بهویژه در کلانشهرها و پایتخت روزمره با این بحران درگیر هستند. بحران مسکن در نابرابریهای اقتصادی، رشد شتابان شهرنشینی و سیاستهای ناکارآمد شهرسازی و مدیریت شهری ریشه دارد. آنهایی که دستی در سیاستگذاری امر مسکن دارند، به ویژه نمایندگان مجلس و مدیران شهری همچون شهرداران و اعضای شوراهای شهر، با سادهانگاری مساله مسکن بیشتر به دنبال رویکردهایی به ظاهر ساده هستند که نه تنها حلّال مشکل نیست، بلکه آن را تشدید میکند. برای نمونه، تصور میکنند با تخصیص زمین رایگان یا ارزان میتوان در مدتی کوتاه و ضربتی بحران مسکن را برای همیشه حل کرد.