ورود بخش خصوصی به صنعت بیمه ایران که زمانی نویدبخش تحولی شگرف و خروج صنعت بیمه از اقتصاد دولتی و انحصاری بود، در عمل با نقصانی بنیادین و کارکردی مواجه شد: «فقدان نهادهای نظارتی مستقل و قدرتمند». علاوه بر این، در صنعت بیمه ایران فرآیند «نهادسازی» به معنای ایجاد شبکه درهمتنیده از قوانین، سازمانهای مستقل، مکانیسمهای نظارتی و هنجارهای حرفهای، به طور کامل و جدی محقق نشد. این شکاف نهادی، بهجای آنکه موتور محرک رقابت، نوآوری و کارآیی باشد، زمینهساز بازتولید الگوهای کهنه انحصاری در لباسی نو شد. صنعت بیمه در دام نگرشی «کالامحور» و «سودمحور» فروغلتید؛ نگاهی که ظرفیت ذاتی بیمه را برای کاهش بیثباتی سیستمیک و افزایش تابآوری اقتصادی نادیده گرفته و آن را عمدتا به خدمتگزار حلقههای انحصاری و توزیع رانت تبدیل کرده است.