این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
اقتصاد ایران سالهاست که در بین «مقاطع حساس کنونی» به دام افتاده است و حالا در آستانه یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار گرفته است؛ مقطعی که سه نیروی همزمان، بنیانهای معیشتی و ثبات اجتماعی را به چالش کشیدهاند.
در قاموس اقتصاد کلان، رکود تورمی (Stagflation) عارضهای بغرنج و تناقضآمیز است که طی آن، اقتصاد با سه معضل همزمان دستوپنجه نرم میکند: «رشد اقتصادی پایین»، «نرخ بالای بیکاری» و «تورم پایدار». این پدیده که در دهه ۱۹۷۰ میلادی اقتصادهای صنعتی غرب را غافلگیر کرد، نه فقط یک بحران عملی، بلکه یک زلزله نظری بود؛ زیرا پارادایم مسلط کینزی - بهویژه رابطه باثبات و معکوس میان تورم و بیکاری (منحنی فیلیپس) - را عمیقا به چالش کشید.
اخیرا نگرانیهایی در مورد وقوع رکود تورمی در اقتصاد کشور رخ داده و باعث شده فعالان اقتصادی نیز در تصمیمات خود تا حدودی این قضیه را لحاظ کنند. اگرچه صحبت در مورد افزایش نرخ تورم با توجه به دادههای معین در این زمینه، راحتتر است؛ با این حال در مورد رکود، معیارهای مختلفی میتواند مورد استناد قرار گیرد. در این یادداشت سعی خواهد شد ضمن بررسی اقتصاد کشور از منظر وضعیت فعالیتهای اقتصادی و تورم، به دلایل ایجاد شرایط فعلی پرداخته و در نهایت، راهکارهایی جهت برونرفت از وضعیت موجود ارائه شود.
تورم یکی از پدیدههای پیچیده و تاثیرگذار در اقتصاد کلان است که پیامدهای گستردهای برای سطح رفاه خانوار، تصمیمگیریهای سرمایهگذاران و سیاستگذاری دولت دارد که به معنای افزایش مداوم و عمومی سطح قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد طی یک دوره زمانی مشخص است. در این میان، شاخص انتظارات تورمی نیز نقشی کلیدی در جهتدهی به رفتارهای اقتصادی بازی میکند. این شاخص، در حقیقت بازتابی از پیشبینی جمعی مصرفکنندگان، فعالان اقتصادی و بازارهای مالی در خصوص روند آتی قیمتهاست. زمانیکه مردم انتظار افزایش تورم دارند، این انتظار میتواند خود به عاملی موثر در شکلگیری واقعی آن تبدیل شود. به همین دلیل، بانکهای مرکزی و نهادهای تصمیمگیر همواره این شاخص را بهدقت رصد کرده و برای کنترل آن سیاستگذاری میکنند.