مسیر پیچیده ایران و غرب

آقای پزشکیان نیز در جریان این سفر ضمن انجام دیدارهایی، در مجمع عمومی سازمان ملل به سخنرانی پرداخته و نظرات و مواضع جمهوری اسلامی در بحث پرونده هستهای و مکانیسم ماشه و نیز برخی موضوعات منطقهای مانند فلسطین و یمن و امثالهم را مطرح کرد. مقامات اروپایی نیز در جریان این سفر و چه قبل و چه بعد از سخنرانی آقای پزشکیان اعلام کردند که اجرای مکانیسم ماشه را از روز یکشنبه کلید خواهند زد که طبعا این اتفاق آثار و تبعات مشخصی برای ایران به همراه خواهد داشت.
البته آقای پزشکیان در سخنرانی مذکور بهصراحت به طرفهای غربی اعلام کرد که جمهوری اسلامی در بحث فعالیتهای هستهای خودش هیچ قدمی بیشتر از آنچه تاکنون اعلام کرده است، برنخواهد داشت و مشخصا دوباره توضیح داد که جمهوری اسلامی هرگز به دنبال ساخت بمب هستهای نبوده و نیست. اما چرا با وجود این تاکیدها و صراحت کلام مقامات جمهوری اسلامی، همچنان غرب به دنبال اجرای مکانیسم ماشه است و بر آن اصرار میورزد؟
پاسخ شاید این است که غرب به دنبال شکل و شمایل جدیتری از مذاکرات است. تصور بر این است که غرب بعد از اجرای مکانیسم ماشه، دست بازتری برای مذاکره و شاید تحمیل امتیازات خود بر جمهوری اسلامی خواهد داشت؛ چراکه بعد از اجرای مکانیسم ماشه، آنان به ظن خودشان جمهوری اسلامی را در مقام نه یک متهم بلکه یک محکوم به مذاکره فراخواهند خواند و در این صورت سمت و سوی مذاکرات را به نفع خودشان تغییر خواهند داد.
بنابراین آنچه از جریان مذاکرات، سخنرانیها و دیدارها و مواضع ایران و طرفهای غربی برداشت میشود، چنین است که غرب به دنبال منافع و اهداف بهمراتب بالاتری است. اساسا مساله برای غرب چیز دیگری ورای این مسائل است. مضاف بر اینکه در کنار همه این مسائل، موضوع اسرائیل نیز جدیتر از هر زمان دیگری به میان آمده است.
همگان اهمیت این موضوع را در جنگ تحمیلی ۱۲روزه درک کردند که غرب بهویژه آمریکا بهرغم تمامی مسائل و اتفاقاتی که رقم خورد، چگونه به حمایت از اسرائیل پرداختند. حتی در برههای کار به جایی رسید که واشنگتن در راستای همین رویکرد حمایتی خودش، رسما وارد جنگ شده و تاسیسات هستهای ایران را بمباران کرد. امروز نیز مقامات اسرائیل مدعی شدند که هر زمان خطری از جانب ایران احساس کنند، بیدرنگ علیه جمهوری اسلامی اقدام خواهند کرد که طبعا ایران نیز چنین حقی بر خود قائل است که در مقابل این اقدامات احتمالی مقابله به مثل کند.
اما نکته مهم و اساسی در تمامی این احتمالات منافع و مصالح ملی است؛ اینکه مقامات جمهوری اسلامی با وجود این احتمالات و فرضیات مطرحشده، قرار است چه رویکردی را در پیش گرفته و با چه مکانیسم و رویکردی بر تمامی این مسائل چیره شوند که در اولویت آن، منافع ملی و مصالح عمومی حفظ شود؟
آقای پزشکیان در مجمع عمومی مسائل مختلفی را مطرح کردند، ولی واقعیت این است که صرفا حرف زدن چه از سمت ایران و چه از سمت غرب، چیزی را حل نخواهد کرد. غرب از ایران اقدام عملی میخواهد و ایران نیز در قبال این اقدامات عملی خواهان تضامین اجرایی است.
بنابراین در ادامه مسیر ولو بعد از اجرای مکانیسم ماشه، چنین به نظر میرسد که ایران و غرب در یک مسیر پیچیده و حیاتی برای حل پرونده هستهای و دیگر موضوعات مرتبط با آن هستند. بنابراین از حالا نمیتوان پیشبینی دقیقی برای این مسیر مبهم و پیچیده مطرح کرد ولی امید بر این است که یک بار برای همیشه طرفین پرونده هستهای را حل کنند؛ چراکه حل کامل این مساله، مشخصا بسیاری از ابهامات و پیچیدگیها را کنار خواهد زد و در آن شرایط قطعا حفظ منافع ملی بهتر از هر زمان دیگری میسر خواهد بود.
* دیپلمات سابق