فیل سفید اقتصاد ایران

اصطلاح «فیل سفید» به پروژه‌های گران و کم‌فایده اشاره دارد که از سویی حفظ وضع موجود (پرداخت یارانه پنهان بسیار زیاد) آن بسیار پردردسر و زیان‌بار است و هزینه‌های آن، با سودمندی‌اش تناسبی ندارد و از سوی دیگر رها کردنش (افزایش قیمت) دشوار به نظر می‌رسد. با وجود این نابهینگی از منظر هزینه-فایده، این پروژه‌ها همچنان به‌عنوان ابزار امتیازدهی به گروه‌های همسو یا ایجاد تعادل‌های ناکارآی اجتماعی با گروه‌های ناهمسو، شکل می‌گیرند که تغییر آنها بسیار دشوار، مثل بلندکردن یک فیل است. در مساله بنزین نیز گویی در قراردادی نانوشته نظام حکمرانی کشور این رانت را در همه این دهه‌ها به مردم داده است تا نارضایتی آنها را از انواع ناکارآمدی‌های سیاستی تعدیل کند.

استعاره «فیل در اتاق» (Elephant in the room) نیز اصطلاحی در زبان انگلیسی برای یک موضوع، پرسش یا مساله مهم (به بزرگی و غیر قابل انکاری یک فیل) است که به روشنی همه از آن اطلاع دارند؛ اما به‌طور جمعی ترجیح می‌دهند، وانمود کنند که وجود ندارد و هیچ‌کس به آن اشاره نمی‌کند یا نمی‌خواهد در مورد آن صحبت کند؛ زیرا دست کم برخی از آنها را معذب می‌کند و از نظر شخصی، اجتماعی یا سیاسی شرم‌آور، بحث‌برانگیز یا خطرناک است. این استعاره هم برای تحلیل اقتصاد سیاسی قیمت‌گذاری بنزین در ایران تا حد خوبی گویا و دقیق است.

قیمت پایین بنزین، مانند تمام مداخله‌های قیمتی دولت زیر قیمت تعادلی، همواره منابع عظیم رانتی و ذی‌نفعان قدرتمندی ایجاد کرده است که در برابر تغییر آن مقاومت می‌کنند. در تعادل بد شکل‌گرفته، همه ذی‌نفعان ترجیح داده‌اند در توافقی نانوشته مساله‌ای به روشنی مهم یارانه پنهان بنزین را نادیده بگیرند و درباره ناکارآمدی شیوه قیمت‌گذاری آن و راه‌حل واقعی (افزایش تدریجی و مدیریت‌شده قیمت به همراه جبران موثر) به طور شفاف و عمومی صحبت نکنند. از قضا این فیل تنها در اتاق ایستاده نیست، بلکه به‌طور فعالانه دیوارها را خراب می‌کند: باعث اتلاف منابع ملی می‌شود، به قاچاق گسترده دامن می‌زند، آلودگی مرگبار هوای کلان‌شهرها را تشدید می‌کند و بودجه دولت را به می‌بلعد.

در همه این سال‌ها سیاستگذار به جای بیرون کردن این فیل سفید از اتاق اقتصاد ایران، انرژی خود را صرف همزیستی با این فیل سفید کرده است تا آنجا که سنگینی فشار آن بر بودجه و رفاه مردم دیگر جایی برای انکار آن نگذاشته است. وقتی سایر نشانه‌های انواع ناکارآمدی سیاستی، مانند انواع ناترازی‌ها در حوزه انرژی، ملموس‌تر از همیشه در زندگی روزمره مردم لمس می‌شود و تعداد ذی‌نفعان به گستره ده‌ها‌میلیون نفر افرادی است که هریک به نوعی از این رانت قیمت پایین بنزین استفاده می‌کنند، کاهش این رانت تصمیم دشواری است؛ حتی اگر نظام حکمرانی مصمم به بلندکردن این فیل باشد. تغییرات اخیر در قیمت بنزین، اگرچه دیرهنگام اما نشانه پایان این دوره انکار است، ولی باید توجه کرد که مانند حکایت فیل در تاریکی مولانا، که هرکس از زاویه خود در تاریکی اتاق فهمی از واقعیت موجود داشت، در اینجا نیز اگر شمع علم در کف داشته باشیم، راهی جز حرکت در مسیر واقعی کردن قیمت برای مهار این فیل سفید باقی نمانده است.

لازمه این سیاست قیمتی در یک برنامه اصلاحی تدریجی، یک گفت‌وگوی اجتماعی صادقانه و ارتباط شفاف و مستمر سیاستگذار و مردم است که در آن به جامعه توضیح داده شود که اساسا یارانه‌ها چرا وضع شده‌اند و چگونه توزیع می‌شوند، چه میزان هزینه‌ بر دوش دولت می‌گذارند، مبلغ واقعی یارانه‌های پنهان و فرصت‌های از دست‌رفته چقدر است، چه کسانی بیشتر از این یارانه پنهان بنزین بهره‌مند می‌شوند و چه پیامدهایی بر مصرف، محیط‌زیست، کارآیی اقتصادی و وضعیت مالی بخش انرژی دارند و حذف آنها چه منافع ملموسی به همراه خواهد داشت.

خروج از دام «تعادل بد» فعلی در مساله بنزین نیازمند یک قرارداد اجتماعی جدید و یک برنامه گذار هوشمندانه است که شامل سرمایه‌گذاری گسترده در حمل‌ونقل عمومی، هدفمندی دقیق با استفاده از فناوری، اصلاح تدریجی قیمت‌ها همراه با جبران واقعی به نیازمندان و شفافیت کامل در مورد درآمدها و هزینه‌ها باشد. تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد، بنزین کماکان به‌عنوان فیل سفید سیاستگذاری اقتصاد ایران، در همان زمان که انکار می‌شود، آینده اقتصاد ایران را زیر پاهای سترگ خود بیش از پیش شکننده می‌کند.

*   عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه فردوسی