راه فرار از «سرهمبندی کردن» با هوش مصنوعی
مدتی پیش، نامه مخاطبی را منتشر کردم که میگفت رئیسش، طرفدار پر و پا قرص هوش مصنوعی است اما خودش نمیخواست سر کار از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کند و از من مشورت خواسته بود. بعد از جوابم به او، بقیه مخاطبهایم آمدند و نظرات و تجربیاتشان را گفتند. بعضیها موافق استفاده از آن بودند، بعضیها مخالف. و بعضیها هم با بیمیلی و از سر اجبار از آن استفاده میکنند.
تقریبا همه روی این موضوع توافق داشتند که هر کسی که با تکنولوژی سر و کار دارد دیگر نمیتواند از هوش مصنوعی فرار کند؛ حتی اگر دلیل مخالفتش با آن، منطقی یا اخلاقی باشد. مثلا آسیبهایی که این تکنولوژی به محیط زیست میزند. با این حال، دلایلی وجود دارد که نشان میدهند هوش مصنوعی مولد در محیط کار، آنقدری که وعده داده شده بود، بهرهوری را بالا نمیبرد. مقالهای که سپتامبر امسال در HBR منتشر شده، هشدار داده استفاده بیرویه و بیقاعده از هوش مصنوعی میتواند باعث چیزی شود که نویسندههای مقاله نامش را گذاشتهاند «سرهمبندی کار»؛ یعنی محتوایی که با هوش مصنوعی تولید شده و ظاهرش خوب است اما در واقع، هیچ عمق، ارزش واقعی یا فکری پشت آن وجود ندارد که کار را به شکل معناداری پیش ببرد.
از نمونههای سرهمبندی کار میتوانم به اینها اشاره کنم: گزارشها، کدها و ایمیلهایی که با هوش مصنوعی تولید میشوند و اصلاح و درک آنها بیشتر از زمانی وقت میبرد که یک انسان بنشیند و خودش محتوا را از اول بنویسد. اینها مضر و اتلافکننده وقت هستند. چون نه فقط منابعی مثل آب یا برق را هدر میدهند بلکه به زمان، بهرهوری و حسننیت آدمها نیز آسیب میزنند. نویسندگان مقاله میگویند: «اثر پنهان سرهمبندی کار این است که بار واقعی کار را به آدمهای بعدی منتقل میکند.»
البته که سرهمبندی کار قبل از ظهور هوش مصنوعی هم وجود داشت. همه ما همکاری داشتهایم که در جلسات، بیوقفه حرف میزند بدون این که کاری پیش برود. یا ایمیلهای بیسر و ته طولانی میفرستد ولی به خودش زحمت مرورش را نمیدهد. یا کار نیمهکاره را به همکار بعدی پاس میدهد. اینها وقت ما را میگیرند و بهرهوریمان را پایین میآورند.
هوش مصنوعی اما این امکان را به آدمها میدهد که بیشتر از این کارها بکنند و البته، سریعتر. و درست مثل اطلاعات غلط، وقتی سرهمبندی وارد سیستم کاری شود، خطرش این است که میتواند «حوضچه دانشی» که همه از آن استفاده میکنند را آلوده کند. علاوه بر آسیب به محیط زیست، سرهمبندی با هوش مصنوعی میتواند به محیط کار نیز آسیب بزند. محققان HBR در تحقیقات خود متوجه شدهاند که دریافت یک کار سرهمبندیشده باعث میشود تقریبا نیمی از گیرندهها حس کنند فرستنده خلاقیت و قابلیت کمتری دارد، نمیشود رویش حساب کرد و حتی، چندان قابل اعتماد و باهوش نیست.
اما همانطور که پیشتر گفتیم، احتمالا عاقلانه یا عملی نیست که کلا از هوش مصنوعی اجتناب کنیم. «دین گرنت» که سابقه کارش در حوزه تکنولوژی بیش از ۵۰ سال است میگوید: «هوش مصنوعی در کارهای روزانه ما رخنه کرده؛ از ایمیل و غلطیاب املایی و حدس کلمه بعدی، تا شبکههای اجتماعی که ایموجی بعدی را پیشنهاد میکنند.» او میگوید سوال درست این نیست که چطور از هوش مصنوعی فرار کنیم، بلکه این است که هوش مصنوعی چه کاری میتواند برای ما انجام دهد و چطور میتواند برای ما یک مزیت رقابتی ایجاد کند.
اما حتی مخاطبانی که گفتند از هوش مصنوعی به درستی استفاده میکنند هم به مشکلات و محدودیتهای آن اعتراف میکنند، از جمله این که گاهی استفاده از آن، حتی زمان و انرژی بیشتری میطلبد تا این که خودشان همان کار را انجام دهند. «مت دتر»، از راکلین کالیفرنیا پرسیده: «چقدر باید وقت صرف کنم تا هوش مصنوعی درست کار کند؟ اگر خودم میتوانم یک کار را در یک ساعت انجام دهم، آیا منطقی است که ۳۰ دقیقه را صرف سر و کله زدن با این هوش مصنوعی احمق کنم؟ کجا باید جلوی این ضرر را بگیرم؟» اما به نظر میرسد جنگ با هوش مصنوعی، یک جنگ از پیش باخته است. اگر نتوانیم کلا از هوش مصنوعی فرار کنیم، چطور مطمئن شویم که حداقل، کاری که تحویل میدهیم سرهمبندی نباشد، دلخوری ایجاد نکند و بهرهوری را از بین نبرد؟ در اینجا ۵ راهکار برایتان دارم:
۱. اجازه ندهید هوش مصنوعی، تبدیل به راه حلی شود که دنبال مشکل است. این بخش مربوط به مدیران است. مقاله HBR با اشاره به اینکه «دستور بیقاعده منجر به استفاده بیقاعده میشود»، مدیرانی را که کارکنان را تشویق به استفاده از هوش مصنوعی میکنند ترغیب میکند راهنماهایی برای استفاده از این تکنولوژی ارائه دهند که با استراتژی، ارزشها و چشمانداز سازمان همخوانی داشته باشد. اگر مدیران بتوانند هدفشان را به روشنی ترسیم و بیان کنند و کارکنان اختیار داشته باشند وقتی دستور مدیر با هدف مطابقت ندارد، اعتراض یا مخالفت کنند، نتیجه احتمالا ارزشآفرین خواهد بود.
۲. اجازه ندهید هوش مصنوعی حرف آخر را بزند. این که از هوش مصنوعی بخواهید یک خلاصه خام از جلسه را برایتان بنویسد خوب است. اما اگر قرار است آن خلاصه را برای بقیه بفرستید، وقت بگذارید و قسمتهای بیربط را حذف کنید، نکات مهم را برجسته کنید و هر کجا توضیح لازم است، اضافه کنید. اگر از هوش مصنوعی برای ایدهسازی استفاده میکنید وقت بگذارید، بهترین ایدهها را جدا کنید و مطابق نیاز خودتان، آنها را شکل دهید.
۳. در استفاده از هوش مصنوعی، شفاف باشید. اگر میترسید دیگران قضاوتتان کنند که از هوش مصنوعی کمک گرفتید، بدانید که قضاوت آنها خیلی بدتر میشود اگر سعی کنید کار تولیدشده با هوش مصنوعی را به اسم خودتان ارائه دهید، یا بدتر، اطلاعاتی را که صحتشان را بررسی نکردید، بدون هیچ هشدار یا توضیحی برای دیگران بفرستید.
۴- میان «راحتی» و «صرفهجویی» تعادل برقرار کنید. همانطور که یاد گرفتیم زبالههای بازیافتی را جدا کنیم، میتوانیم در استفاده از هوش مصنوعی هم آگاهانهتر عمل کنیم. یک ایمیل صدکلمهای که با هوش مصنوعی تولید میشود به اندازه یک بطری آب یکبار مصرف انرژی و آب برای خنک کردن و راهاندازی دیتاسنترها مصرف میکند. با این حساب، آیا واقعا لازم است از هر جلسهای که بیرون میروید یک متن کامل داشته باشید یا صرفا از روی عادت چنین درخواستی میکنید؟ آیا واقعا باید برای نوشتن هر ایمیل از چتجیپیتی کمک بخواهید یا میتوانید همان نتیجه را با یک تماس بگیرید؟
۵. گاهی از «لوپ» بیرون بیایید. سعی کنید مدام و همیشه از هوش مصنوعی استفاده نکنید. گاهی خود را «سمزدایی کنید.» یعنی یک مدت، کارهایتان را بدون کمک گرفتن از هوش مصنوعی انجام دهید، فقط برای آن که ذهنتان همچنان سرحال و منعطف بماند. «دانیال قریشی»، مدیر یک آژانس بازاریابی و مدیریت شبکههای اجتماعی در اسلامآباد پاکستان میگوید: «نمیشود انکار کرد که هوش مصنوعی برای تحقیق، ایدهپردازی و مدیریت حجم کار فوقالعاده مفید است، اما تازگیها حس میکنم داریم یک چیز مهم را از دست میدهیم. خلاقیت خودمان را. چون الان خیلی به هوش مصنوعی تکیه میکنیم، متوجه شدم که دیگر آن وقت را صرف فکر کردن یا کشف ایدههای اصیل از صفر نمیکنیم.» هوش مصنوعی شاید بخش جدانشدنی زندگی مدرن باشد، اما جای چیزهای واقعی را نمیگیرد.
منبع: Washington Post