بورس آینه اقتصاد است؟

تجربه سال‌های اخیر به‌ خوبی نشان داده که افزایش شاخص کل بورس الزاما ناشی از رشد اقتصادی یا بهبود فضای کسب ‌وکار نیست. در بسیاری از موارد، حتی در شرایطی که تورم بالا، رکود در بخش واقعی اقتصاد و کاهش قدرت خرید مردم به‌ وضوح احساس می‌ شود، بازار سهام با سرعتی چشم‌گیر روند صعودی به خود گرفته است. این تناقض زمانی جالب ‌تر می‌‌شود که برخی از این جهش‌ها در زمانی رخ داده‌اند که کشور با فشارهای شدید بین‌المللی، کاهش فروش نفت و اختلال در تجارت خارجی روبه‌رو بوده است. بنابراین، باید پذیرفت که بورس تهران گاه  به ظاهر از مبانی اقتصاد کلان فاصله می‌‌گیرد و بر مبنای انتظارات، شوک‌های پولی و جریان نقدینگی رفتار می‌ کند.

سال‌هاست که موضوع «تامین مالی از بازار سرمایه» به یکی از محورهای اصلی سخنان سیاست‌ گذاران بدل شده است. اما در عمل، سهم بازار سرمایه در تامین مالی تولید و پروژه‌های اقتصادی بزرگ بسیار ناچیز باقی مانده است. از سوی دیگر، حجم سرمایه ‌گذاری مستقیم خارجی در این بازار به ‌شدت محدود بوده و بازار سهام عمدتا به محلی برای گردش سرمایه داخلی در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت تبدیل شده است. با تداوم ابهام در سیاست خارجی، بی‌ثباتی در مقررات و ساختار ناکارآمد در حکمرانی اقتصادی، هنوز چشم‌انداز روشنی برای تبدیل بورس به یک ابزار واقعی توسعه اقتصادی در دست نیست.

حتی اگر خوش ‌بین باشیم و تصور کنیم که گشایش‌های سیاسی در افق نزدیک در حال وقوع ‌اند، باید بدانیم که آثار چنین تحولات سیاسی در صورت تحقق، با تاخیر و به‌ تدریج در ساختار اقتصاد ایران نمایان خواهند شد. تغییر در اعتماد سرمایه‌ گذاران، اصلاح نظام بانکی، کاهش کسری بودجه و نوسازی ساختار تولید کشور، فرآیندهایی زمان ‌بر هستند و نمی‌توان انتظار داشت که بازار سرمایه بلافاصله و هماهنگ با این تحولات حرکت کند. اما در طرف مقابل، ذات چرخه‌ای و تکرارشونده بازار سرمایه باعث می‌‌شود که حتی در فضای مبهم اقتصادی نیز شرایط برای شکل‌ گیری موج‌های صعودی مهیا شود.

بررسی الگوهای رفتاری بورس طی دهه‌های گذشته نشان می‌ دهد که جهش‌های تاریخی بازار سرمایه اغلب با تاخیر نسبت به جهش در بازار ارز، طلا و مسکن آغاز شده‌اند. هنگامی‌ که نرخ ارز در بازار آزاد جهش پیدا می‌‌کند و دارایی‌های فیزیکی نظیر طلا و ملک افزایش قیمت می‌‌یابند، بخش زیادی از نقدینگی آزاد شده به دنبال پناهگاهی جدید برای حفظ ارزش می‌‌گردد. در این میان، بازار سهام - به دلیل نقدشوندگی بالا و امکان ورود و خروج سریع - گزینه جذابی برای بخشی از جامعه سرمایه‌ گذار تبدیل می‌‌شود. این جریان ورودی پول، فارغ از شرایط بنیادی شرکت‌ها، به افزایش قیمت سهام و رشد شاخص کل می‌‌انجامد. 

در حال حاضر نیز با وجود رکود عمیق در بازار مسکن، نوسانات تند در بازار طلا و ارز و فقدان گزینه‌های جذاب سرمایه ‌گذاری، انتظار می‌‌رود بخشی از نقدینگی جامعه به ‌تدریج به سمت بورس حرکت کند. البته این ورود احتمالا با شیبی ملایم و به ‌صورت تدریجی خواهد بود، چراکه خاطره تلخ سقوط تاریخی سال ۱۳۹۹ هنوز در ذهن سرمایه‌ گذاران باقی مانده و اعتماد ازدست‌رفته به ‌سادگی بازنخواهد گشت. اما به هر حال، ذات تکرارشونده بازار و عدم هماهنگی آن با روندهای اقتصادی، احتمال شروع یک دوره صعودی جدید را تقویت می‌‌کند؛ دوره‌ای که در ابتدا آهسته و بی‌‌سروصدا آغاز می‌ شود، اما در ادامه می‌ تواند به یک موج قدرتمند تبدیل گردد.  بورس در کشور ما مجموعه‌ای از روان ‌شناسی جمعی، شوک‌های تورمی، چرخه‌های زمانی و جابه‌جایی نقدینگی است. اگرچه هنوز ساختارهای اساسی اقتصاد اصلاح نشده‌اند، اما شواهد نشان می‌دهد که بازار سرمایه همانند گذشته در مسیر جهش‌های دوره‌ای جدید قرار گرفته است.

*   تحلیلگر بازارهای مالی