انحصار در هوش مصنوعی
درحالیکه اکوسیستم هوش مصنوعی ایران با تلاش شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهای خصوصی در حال شکلگیری است، این طرح میتواند همه دستاوردها را با چالش جدی روبهرو کند. برای درک بهتر، کافی است نگاهی به مدلهای جهانی بیندازیم: کشورهایی مانند ایالات متحده، اتحادیه اروپا، سنگاپور و چین، که هر کدام رویکردهای متفاوتی به زیرساختهای هوش مصنوعی دارند، اما همگی بر پایه رقابت، شفافیت و حمایت از نوآوری بنا شدهاند؛ نه انحصار دولتی. برخی تعاریف رایج از اپراتور هوش مصنوعی عبارتند از:
ارائهدهنده زیرساختهای سختافزاری هوش مصنوعی: شرکتی که سرورها، GPUهای پیشرفته، دیتاسنترهای تخصصی و شبکههای پرسرعت برای پردازش مدلهای هوش مصنوعی فراهم میکند.
اپراتور داده: نهادی که مدیریت، جمعآوری و پردازش دادههای عظیم برای آموزش مدلها را بر عهده دارد، مشابه اپراتورهای مخابراتی اما در حوزه دادههای هوش مصنوعی.
GC) General Contractor): شرکتی که قراردادهای کلان ملی را منعقد کرده و با زنجیرهای از شرکتهای زیرمجموعه به صورت Back to Back پروژهها را اجرا میکند، بدون اینکه لزوما تخصص فنی عمیق داشته باشد.
هر کدام از این تعاریف، مزایا و معایب خود را دارد. تعریف سختافزاری میتواند سرمایهگذاری متمرکز روی تجهیزات گرانقیمت را تسهیل کند، اما ریسک انحصار در دسترسی به GPUها و افزایش هزینهها برای استارتآپها را به همراه دارد. تعریف دادهمحور ممکن است مسائل حریم خصوصی و امنیت داده را تشدید کند، درحالیکه مدل GC میتواند هماهنگی پروژههای بزرگ را ساده کند، اما زمینه واسطهگری، فساد و دور زدن شرکتهای متخصص را فراهم میآورد. این تعاریف را میتوان به صورت تخصصی، اجرایی و با بررسی مدلهای جهانی (مانند سرویسهای ابری آمریکایی یا اپراتورهای داده چینی) تحلیل کرد، اما بدون چارچوب شفاف و مشورتی، همه آنها به ابزاری برای سوءاستفاده تبدیل میشوند.
وزارت ارتباطات که تاکنون در حوزه هوش مصنوعی برنامه جامع ملی، سرمایهگذاری جدی یا حمایتی از اکوسیستم نداشته، حالا ناگهان میخواهد نقشآفرینی کند. اما نه به نفع اکوسیستم، بلکه احتمالا با ایجاد رانت و انحصار گسترده. این وزارتخانه انگار بیشتر به دنبال سهمخواهی برای خود و حلقههای نزدیک است تا برداشتن باری از دوش فعالان واقعی هوش مصنوعی اینجا است که پای بخش خصولتی به میان میآید: شرکتهایی که نه کاملا خصوصی هستند و نه دولتی، اما از رانت تغذیه میکنند. وزارت ارتباطات در حال طراحی اپراتورهایی است که عملا این شرکتهای خصولتی را که تا امروز نقش موثری در توسعه هوش مصنوعی ایران نداشتهاند، در مرکز زنجیره ارزش قرار دهد.
این شرکتها تاکنون چه کردهاند؟ هیچ! نه مدل هوش مصنوعی بومی ساختهاند، نه زیرساختی فراهم کردهاند، نه در حل مسائل واقعی کشور سهمی ایفا کردهاند و نه حتی در کسب و کار خود استفاده جدی کردهاند. اما حالا با یک مصوبه، قرار است قراردادهای میلیاردی، دسترسی انحصاری به دادهها و زیرساختها پیدا کنند. این رانت خصولتی نیست؟ ایجاد انحصار برای کسانی که هیچ زحمتی در این حوزه نکشیدهاند، درحالیکه شرکتهای دانشبنیان واقعی با سختیها و چالشهای فراوان در حال رقابت جهانی هستند.
در مدلهای جهانی، چنین رانتی وجود ندارد؛ به جای آن، رقابت خصوصی تشویق میشود. برای مثال، در ایالات متحده، ارائهدهندگان ابری مانند AWS، Google و Microsoft Azure بر پایه رقابت آزاد عمل میکنند و دولت فقط نقش نظارتی ایفا میکند؛ نه ایجاد انحصار. این شرکتها بیش از 60درصد بازار جهانی را در اختیار دارند و با سرمایهگذاریهای عظیم در GPU و دیتاسنترها، نوآوری را پیش میبرند، بدون اینکه دولت مستقیما وارد زنجیره شود. گرچه در حال حاضر امکان مقایسه با این شرکتها در داخل کشور وجود ندارد، اما مقصود الهام گرفتن از مدلهای موفق است.
ابتدا تعریف وزارت ارتباطات از اپراتور هوش مصنوعی نزدیک به زیرساختهای سختافزاری بود که تا حدی منطقی به نظر میرسید و میتوانست مکمل تلاشهای خصوصی باشد (مثلا تامین برق پایدار یا واردات تجهیزات). اما در مصوبه اخیر، همه سطوح هوش مصنوعی را وارد این مفهوم کرده است: از زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری گرفته تا پلتفرمها، ابزارها، ماژولهای آماده، APIها و حتی مدلهای زبانی بزرگ. این تصمیم عجیب، غیرقابل انتظار و کاملا غیرفنی، عملا کل زنجیره ارزش هوش مصنوعی را زیر چتر اپراتورهای مورد تایید وزارتخانه میبرد و زمینه دخالت دولتی در هر لایهای را فراهم میکند.
در مقایسه، اتحادیه اروپا با AI Act، رویکرد ریسکمحور دارد: سیستمهای هوش مصنوعی را بر اساس سطح خطر (پایین، بالا، ممنوع) طبقهبندی میکند و برای زیرساختهای حیاتی(مانند انرژی یا حملونقل)، الزامات امنیتی و شفافیت وضع میکند، اما بدون ایجاد اپراتورهای دولتی. ارائهدهندگان و کاربران مسوول هستند، و دولت فقط نظارت میکند؛ نه ایجاد انحصار. این مدل، رقابت را حفظ کرده و از حقوق اساسی شهروندان محافظت میکند، درحالیکه مصوبه ما در ایران همه چیز را دولتی میکند.
سوال اصلی این است: چرا وزارت ارتباطات اصرار بر ایجاد اپراتور هوش مصنوعی دارد؟ مگر این اپراتورها قرار است چه کار جدیدی انجام دهند که بخش خصوصی الان نمیتواند؟ مگر استارتآپهای ایرانی در حال حاضر مدلهای تخصصی و پیشرفته هوش مصنوعی را نمیسازند؟ پشت پرده این پروژه چیست که وزارتخانه با وجود اعتراض شدید و یکپارچه بخش خصوصی همچنان پیش میرود؟
درحالیکه فعالان واقعی اکوسیستم هوش مصنوعی این قانون را مانع نوآوری، افزایش هزینهها و فرار مغزها میدانند، وزارت ارتباطات در حال تامین منافع چه کسانی است؟ پاسخ واضح است: بخش خصولتی و حلقههای رانتی که منتظر قراردادهای کلان هستند. در سنگاپور، استراتژی ملی (AI 2.0 (NAIS 2.0 بر پایه سیستمهای باز و مشارکتی است: دولت بیش از 500میلیون دلار در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرده، اما تمرکز روی جذب استعدادها، مراکز تعالی و همکاری بینالمللی است و نه ایجاد اپراتورهای انحصاری. سنگاپور با Model AI Governance Framework، شفافیت و اخلاق را اولویت داده و اکوسیستم را بدون دخالت مستقیم دولتی تقویت کرده، که ایران میتوانست از آن الگوبرداری کند.
متاسفانه، این اقدام وزارت ارتباطات مانند بسیاری از دخالتهای دیگر دولت، کاملا در حال برهم زدن نظم کنونی اکوسیستم است. دخالتی غیرمدبرانه، بدون مشورت با خبرگان و توسعه دهندگان هوش مصنوعی. تصمیمگیری بدون دانش، بدون تخصص و بدون درک از پیچیدگیهای فنی و تجاری هوش مصنوعی انجام میشود. در چین، که مدل متفاوتی دارد، مقررات بر پایه کنترل دولتی است (مانندInterim Measures for Generative AI)، اما حتی آنجا، تمرکز روی امنیت داده و نوآوری ملی است – نه رانت برای شرکتهای غیرمتخصص. چین با هدف رهبری جهانی تا 2030، شرکتهای خصوصی را با نظارت هدایت میکند، اما ایران بدون حتی این سطح از تخصص، مستقیما انحصار ایجاد میکند.
تصور کنید: مجموعهای غیرمتخصص دارند برای مجموعهای متخصص و بزرگ تصمیم میگیرند. این موضوع مضحک نیست؟! این همان چیزی است که اعتماد به سیاستگذاری فناوری را نابود میکند، سرمایهگذاری خارجی را فراری میدهد و استعدادهای جوان را به سمت مهاجرت سوق میدهد. مدلهای جهانی نشان میدهند که موفقیت در هوش مصنوعی از رقابت و همکاری میآید: ایالات متحده با ارائهدهندگان ابری خصوصی، اروپا با مقررات ریسکمحور، سنگاپور با سرمایهگذاری هدفمند، و حتی چین با هدایت ملی.
اگر هدف واقعی توسعه هوش مصنوعی است، چرا به جای ایجاد اپراتورهای خصولتی، زیرساختهای باز، رقابتی و شفاف فراهم نمیشود؟ چرا از مدلهای موفق جهانی مانندAWS ، Google Cloud یا حتی برنامه ملی هوش مصنوعی سنگاپور الگوبرداری نمیشود؟ زمان آن رسیده که سیاستگذاران به جای سهمخواهی و رانتسازی، به فکر اکوسیستم واقعی باشند. هوش مصنوعی ایران با دستان متخصصان خصوصی در حال رشد است. اجازه دهید مانند مدلهای جهانی، شکوفا شود!
* کارشناس هوش مصنوعی