این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
از نوسانات شدید قیمتها و تورم مزمن گرفته تا تغییرات ناگهانی قوانین و سیاستگذاریهای کلان، تمامی این عوامل، چشمانداز بلندمدت کسبوکارها را مبهم کرده و بنگاهها را به فعالیتهای کوتاهمدت و کمریسک سوق میدهند. در همین حال، نااطمینانی مداوم موجب میشود کارآفرینان توان برنامهریزی استراتژیک را از دست بدهند و فرصتهای رشد، پیش از آنکه به مرحله بلوغ برسند، نابود شوند.
برای تحلیلِ تاثیرِ بیثباتی در فضای کارآفرینی، شایسته است که در آغاز، جنس بیثباتی را در ایران مورد بررسی قرار دهیم. ریشه اصلی بیثباتیها عمدتا به بیثباتی سیاسی و ناپایداری در سیاستگذاری بازمیگردد.
در سالهای اخیر، نتایج پایش ملی محیط کسبوکار ایران پیامی روشن و تکرارشونده را به سیاستگذاران منتقل کرده است: بیثباتی اقتصادی، نوسانات غیرقابلپیشبینی قیمتها و ناپایداری سیاستها و مقررات، به مهمترین موانع شکلگیری سرمایهگذاری و رشد تبدیل شدهاند.
نااطمینانی و بیثباتی را میتوان مهمترین عامل مختلکننده رشد و توسعه اقتصادی دانست؛ زیرا پیشبینیپذیری فعالیتهای اقتصادی را از میان میبرد. هنگامی که آینده فعالیت اقتصادی قابل پیشبینی نباشد، فعالان اقتصادی ناگزیر به اتخاذ رویکردهای کوتاهمدت میشوند و همین امر مانع شکلگیری رشد بلندمدتی است که انتظار میرفت بر مبنای برنامهریزی، تقسیم کار و بهرهمندی از صرفههای ناشی از مقیاس حاصل شود. در چنین شرایطی نمیتوان قراردادهای بلندمدت و تعهدات پایدار ایجاد کرد؛ بنابراین روند توسعه اقتصادی با آسیبهای جدی مواجه میشود.