ریشهیابی بحران در بخش کشاورزی

تخصیص حدود ۹۰درصد از منابع آب تجدیدپذیر کشور به این بخش، درحالیکه سهم آن در تولید ناخالص داخلی کمتر از ۱۷درصد است، نهتنها نشاندهنده عدم توازن ساختاری است بلکه هشداری جدی برای پایداری سرزمین، امنیت غذایی و اقتصاد ملی به شمار میرود. این تحلیل، با تکیه بر آمار و شواهد موجود، ابعاد این چالش پیچیده را بررسی کرده و نقشه راه اصلاحات لازم را ترسیم میکند تا مسیر بهینهسازی مصرف منابع آب مشخص شود.
هزینهیابی یک ناکارآمدی
برای درک کامل ابعاد بحران، باید به معادله آب و کشاورزی از منظر اقتصاد کلان نگریست. ایران سالانه بیش از ۸۰درصد از کل منابع آب تجدیدپذیر خود را مصرف میکند و این امر کشور را در وضعیت بحرانی با «فشار آبی بسیار بالا» قرار داده است. نکته حیاتی اینجاست که بخش عمده این منابع گرانبها، صرف فعالیتی میشود که بازده اقتصادی و ارزش افزوده آن با سرمایه مصرفشده تناسب ندارد. هزینه واقعی مصرف آب در کشاورزی تنها محدود به حجم آب مصرفی نیست، بلکه شامل «هزینه فرصت» نیز میشود؛ آبی که میتوانست در صنایع با ارزش افزوده بالاتر یا برای حفظ اکوسیستمها و جلوگیری از فرونشست زمین در آبخوانها باقی بماند. با سهمی کمتر از ۱۷درصد در تولید ناخالص داخلی، کشاورزی ایران در عمل در حال مصرف سرمایههای طبیعی (آبهای زیرزمینی) برای تولید ثروتی است که هزینههای بلندمدت آن، از جمله فرونشست زمین، بحرانهای اجتماعی و تخریب زیستگاهها، بهمراتب بیشتر از منافع کوتاهمدت آن است. این وضع، نیاز به بازنگری فوری در سیاستهای مصرف آب و برنامهریزی کشاورزی را بیش از پیش ضروری میکند.
کالبدشکافی بحران در مقیاس ملی و بینالمللی
ناکامی در مدیریت مصرف آب کشاورزی، ایران را در مقایسه با سایر کشورها در جایگاه نامناسبی قرار داده است. ترازنامه کلان آب کشور نشان میدهد که تقریبا تمام آب تجدیدپذیر کشور صرف مصارف سالانه میشود و بخش کشاورزی سهم اصلی را در این معادله دارد.
ایران در برابر اسپانیا نشان میدهد که با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه و بهینهسازی مصرف، میتوان مصرف آب کشاورزی را کاهش و بهرهوری را افزایش داد. اسپانیا با کاهش سهم آب کشاورزی از ۸۰درصد در دهه ۱۹۹۰ به حدود ۶۵درصد امروز و با سرمایهگذاری گسترده در آبیاری تحت فشار و اصلاح الگوی کشت، توانسته است هم امنیت غذایی خود را حفظ کند و هم صادرات محصولات کشاورزی را افزایش دهد، الگویی که میتواند برای ایران نیز الهامبخش باشد.
نقشهراه اصلاح در تنگنای تحریمها
حل بحران آب ایران نیازمند جراحی اقتصادی و مدیریتی و اتخاذ استراتژیهای مبتنی بر واقعیتهای داخلی و فرصتهای بینالمللی است. در این مسیر، آب مجازی بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی باید بهصورت سیستماتیک و نه مقطعی در سیاستگذاریها لحاظ شود. آب مجازی به معنای واردات هوشمند محصولات آببر و صادرات محصولات کمآببر است؛ مفهومی که فراتر از تجارت صرف، نوعی استراتژی بقا در سرزمینهای کمآب محسوب میشود. تجربههایی در اردن، اسرائیل و حتی اسپانیا نشان میدهد که با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه در زمینه آب مجازی، نهتنها فشار بر منابع داخلی کاهش یافته بلکه امنیت غذایی نیز تثبیت شده است. این کشورها توانستهاند با انتقال بخشی از نیاز غذایی خود به بازار جهانی، فرصت بازسازی منابع آب داخلی را فراهم آورند و بهرهوری تولیدات کمآببر خود را ارتقا دهند.
۱. اصلاحات اقتصادی و مقاومسازی داخلی
قیمتگذاری واقعی آب و انرژی: حذف یارانههای پنهان، اجرای تعرفههای پلکانی و ایجاد مشوقهای مالی برای مصرف بهینه، مصرف را اقتصادی و بهرهوری را افزایش میدهد. چنین اصلاحی میتواند منجر به تغییر رفتار مصرفکنندگان شود و بخش کشاورزی را به سمت انتخابهای کارآمدتر سوق دهد.
بازار آب و قراردادهای حجمی: ایجاد بازارهای محلی و صدور پروانههای برداشت حجمی، ابزاری موثر برای تخصیص بهینه منابع است. این مدل در برخی کشورهای خشک تجربه شده و توانسته است رقابت برای بهرهوری را افزایش دهد.
۲. اصلاح الگوی کشت و راهبرد آب مجازی
تمرکز بر مزیت نسبی داخلی: توسعه محصولات کمآب و با ارزش افزوده بالا مانند زعفران، پسته، گیاهان دارویی و گلخانهای. این تغییر میتواند درآمد ارزی کشور را بالا ببرد و مصرف آب را کاهش دهد.
استفاده استراتژیک از آب مجازی: واردات محصولات آببر (مانند نهادههای دامی، گندم یا برنج در مقیاس محدود) و صادرات محصولات کمآببر، تصمیمی استراتژیک برای کاهش فشار بر منابع داخلی است. در واقع، بخشی از امنیت غذایی باید در «بازار جهانی آب» تعریف شود.
۳. توسعه فناوری و ظرفیت داخلی
حمایت از شرکتهای دانشبنیان برای تولید تجهیزات آبیاری تحت فشار و سیستمهای بازچرخانی. سرمایهگذاری در این حوزه علاوه بر ایجاد اشتغال، امکان کاهش وابستگی به واردات را نیز فراهم میکند.
آمادهسازی برای پساتحریم: طراحی پروژههای کلان مانند آبشیرینکنهای ساحلی، نوسازی شبکههای انتقال و بهبود راندمان نیروگاهها. این طرحها اگر امروز مطالعه شوند، فردا سریعتر وارد فاز اجرا خواهند شد.
۴. اصلاح حکمرانی آب و شفافیت
تقویت شوراهای حوضهای و اعطای اختیارات واقعی اجرایی به آنها. مدیریت محلی و منطقهای میتواند کارآمدتر از سیاستهای متمرکز عمل کند. ایجاد سامانه ملی آنلاین برای پایش منابع و مصارف آب؛ سامانهای که هم شفافیت را افزایش دهد و هم امکان واکنش سریع به بحرانها را فراهم آورد.
جمعبندی و نقشه راه عملیاتی
بحران آب ایران، مسالهای چندوجهی و پیچیده است که بدون نگاه سیستمی قابل حل نیست. با بهرهگیری از مفهوم آب مجازی، اصلاحات اقتصادی، توسعه فناوری و حکمرانی شفاف، میتوان مسیر پایداری آب و امنیت غذایی را هموار کرد. کوتاهی امروز، نهتنها منابع نسل حاضر را میسوزاند بلکه فردای نسلهای آینده را نیز در سایه سرزمینی بیآب، فرونشسته و ناپایدار قرار میدهد. انتخاب امروز ما، تعیینکننده سرنوشت قرن آینده ایران است.
* کارشناس ارشد مهندسی و مدیریت ساخت