این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
مساله ناترازی در نظام بانکی بهقدری بغرنج است که در همه نحلهها و ورطههای اقتصادی اثر سو میگذارد. یکی از پدیدههای بسیار مهم اقتصادی در سالهای اخیر کشور، ناترازی بانکهاست.
در سالهای اخیر، نظام بانکی ایران با تشدید ناترازی و افت محسوس ذخایر نقدینگی مواجه شده است؛ وضعیتی که نرخ بهره بینبانکی نزدیک به ۲۴درصد بهروشنی آن را بازتاب میدهد.
براساس ادبیات مالی، ادغام و تملیک به فرآیند تلفیق شرکتها و داراییهای ایشان از طریق انواع مختلفی از معاملات مالی گفته میشود. امروزه این دو مفهوم، متاسفانه بعضا به جای هم مورد استفاده قرار میگیرند. ادغام (Merger) از نظر حقوقی، به یکی شدن دو شرکت تحت عنوان یک نهاد تازه با ساختار مالکیتی جدید گفته میشود. مدیریت این شرکت جدید معمولا با مشارکت اعضای هر دو شرکت انجام میشود.
حفظ و ارتقای ثبات مالی یکی از اهداف اصلی بانکهای مرکزی در دنیا برای حفظ ثبات اقتصاد کلان است. یکی از راههای دستیابی به این هدف از طریق اجرای نظارتهای دقیق بر بانکهاست، به گونهای که این نهادها تا حدود زیادی مدیریت ریسک خود را رعایت کرده و از این طریق باعث بیثباتی در نظام پولی نشوند؛ ضمن اینکه اجرای این موارد به اجرای هرچه بهتر سیاستهای پولی از کانال نرخ بهره نیز کمک میکند. اتفاقی که در مورد بانک آینده رخ داده به وضوح نشان میدهد که نظارت بانکی ناقص تا چه حد میتواند ثبات اقتصاد کلان را از طریق افزایش پایه پولی و نیز بیثباتی نرخ بهره، به خطر بیندازد.