رشد طلا ادامه دارد؟
طی معاملات روز ۲۹مهرماه، قیمت جهانی هر اونس طلا با ثبت بیشترین ریزش قیمتی روزانه خود طی یک دهه گذشته به یکباره معاملهگران را شگفت زده کرد و نقره نیز قدم در جای پای طلا گذاشته و اصلاح قیمتی بسیار قابلتوجهی را به زیر سطح مهم و تاریخی ۵۰دلار ثبت کرد. بهطور کلی این اصلاح قیمتی هرچند در نگاه اول میتواند ترسناک جلوه کند، اما با در نظر گرفتن رشد قیمتی بیسابقه که از ابتدای سال جاری محقق شده است کاملا طبیعی بوده و جای تعجب نیست که معاملهگران حقیقی و حقوقی بخواهند بخشی از عایدی سرمایه تحققنیافته خود را در آستانه پایان سال مالی میلادی و همزمان با زنگ خطر در اندیکاتورهای تکنیکال در خوشبینانهترین قیمت ممکن شناسایی کنند.
همچنین آغاز تعطیلات در کشور هندوستان نیز بهعنوان بزرگترین دارنده طلای خانگی (۲۵هزار تن) و دومین خریدار طلا در جهان، نقدینگی را در بازار بهطور قابلتوجهی کاهش داده است.
اما با نگاه ریزبینانهتر به عوامل پشت پرده، به نظر میرسد رشد قیمت فلزات گرانبها بهعنوان دارایی امن در شرایط بحران و نااطمینانی اقتصادی و سپر تورمی، همچنان پتانسیل برای تداوم رشد قیمت در میانمدت و بلندمدت را دارد. در جستوجوی عواملی که منجر به ایجاد رالی قیمتی اخیر طلا شدهاند، میتوان به فاکتورهایی نظیر رشد بیسابقه سطح بدهی دولتهای توسعهیافته و بینظمی بودجهای، رشد نرخ اوراق بلندمدت دولتی در جهان ناشی از نگرانیهای بودجهای و تورم مزمن، آغاز جنگ تجاری و تعرفههای روز آزادی دولت ترامپ و بالا گرفتن تنش تجاری میان چین و آمریکا، تهدید استقلال سیاستگذار پولی آمریکا، تنشهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه، خریدهای بیوقفه و افزایشی بانکهای مرکزی طی سالهای گذشته و بهویژه پس از انسداد داراییهای پولی روسیه نزد آمریکا و متحدانش در پی آغاز جنگ با اوکراین و روشنتر شدن آسیبپذیری نگهداری ذخایر خارجی بهصورت وجه رایج در مقابل تحریمها، موضوع معامله تنزل رتبه و تنوعبخشی به سبد داراییهای خارجی بانکهای مرکزی و سرمایهگذاران، انتظارات مبنی بر تداوم کاهش نرخ بهره توسط فدرالرزرو و تعطیلی دولت آمریکا و بیثباتی سیاسی در اروپا اشاره کرد که در حال حاضر این عوامل همچنان پایدار هستند.
با وجود رشد اخیر در قیمت طلا و ورود پول سرمایهگذاران حقیقی به این بازار، همچنان میزان طلای تحت مالکیت ETFها در آمریکا با سقف دوران پاندمی کرونا معادل با بیش از ۱۱۱میلیون اونس مقداری فاصله داشته و این امر را شاید بتوان بهعنوان نشانهای درخصوص امکان وجود اشتهای بیشتر برای پذیرش ریسک روی طلا تلقی کرد. یکی از دیدگاههای مثبتی که درخصوص طلا وجود دارد و توسط نهادهای بزرگ نظیر بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس نیز بهعنوان پتانسیل رشد فراتر تاکید میشود، موضوع نرمالایز شدن تخصیص بیشتر دارایی به طلا در پرتفوی سرمایهگذاران است. ارزش بازار طلای کل جهان (۲۹تریلیون دلار) و صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله مبتنی بر طلا در آمریکا (۳۳۰میلیارد دلار) در مقایسه با ارزش بازار کل سهام آمریکا معادل با ۶۳تریلیون دلار و اسناد خزانهداری آمریکا تحت مالکیت بخش خصوصی (۲۵تریلیون دلار) اعداد کوچکی محسوب شده و با فرض اینکه با درنظر گرفتن ریسکهای موجود میزان تخصیص استراتژیک دارایی به طلا بهطور پیشفرض افزایش پیدا کند، تداوم رشد قیمت طلا در میانمدت و بلندمدت دور از انتظار نخواهد بود.
همبستگی عجیب و تاریخی فلزات گرانبها با شاخصهای سهام والاستریت همزمان با بحرانهای اشارهشده فوق، ارزشگذاری خوشبینانه و احتمالا حبابی این بازار، کردیت اسپرد پایین و سطح بالای ریسکهای سیستماتیک در شرایط فعلی، ایده نامحبوب پیشبینی و قیمتگذاری ریزش بازار سهام و وقوع بحران اقتصادی توسط بازار طلا را مطرح میکند.
اما فعلا نشانه خاصی از ضعف در بازار سهام آمریکا مشاهده نشده و گزارشهای فصل سوم شرکتها نیز تا اینجای کار بهطور کلی مثبت ارزیابی میشوند. تحلیلگران انتظار دارند بهطور متوسط EPS شرکتها با رشد ۸.۵درصدی مواجه شود که در صورت تحقق، بهعنوان نهمین فصل متوالی رشد سودآوری شرکتها ثبت خواهد شد.
با بررسی دادههای ابزار فدواچ از گروه سیامای که انتظارات معاملهگران بازار مشتقه را برای ارزیابی مسیر آتی سیاست پولی فدرالرزرو معیار قرار میدهد، اکنون دو مرتبه کاهش نرخ بهره قطعی به میزان ۲۵نقطه پایه در هر مرتبه را قیمتگذاری میکند. در صورتی که دادههای تورمی اعلامشده فراتر از انتظار واقع نشود، آنگاه با تحقق این مسیر، جذابیت فلزات گرانبها باتوجه به ماهیت عدم ایجاد جریانات نقدی و هزینه فرصت نگهداری آنها افزایش پیدا میکند. هرچند این مولفه به نظر میرسد بهطور کامل در قیمت طلا منعکسشده باشد و انتظار واکنش مثبت خاصی را نخواهیم داشت.
نکته مهمی که وجود دارد این است که بسیاری از سرمایهگذاران از رالی قیمتی اخیر طلا جاماندهاند و در سطوح پایینتر قیمتی با شناسایی فرصت خرید اقدام به ورود خواهند کرد که میتواند کف قیمتی طلا را حفظ کرده و از افت بیشتر جلوگیری کند. بهطور کلی هدف قیمتی ۴۹۰۰دلاری برای هر اونس طلا تا پایان سال۲۰۲۶ دور از ذهن نیست.
نقره نیز با دارا بودن کاربردهای صنعتی فراوان و تقاضای فزاینده آن نظیر تولید باتری خودروهای برقی و همچنین پنلهای خورشیدی و همچنین کسری تولید در جهان، درصورتیکه نسبت قیمت هر اونس طلا به هر اونس نقره به سطوح میانگین تاریخی خود یعنی حدود ۶۵ الی ۷۰واحد میل کند، آنگاه بازده مورد انتظار دلاری به مراتب جذابتری را ارائه خواهد داد. از این رو، اختصاص بخشی از پرتفوی به طلا و نقره، با استفاده از ابزارهای مالی متنوع، میتواند راهبردی منطقی برای حفظ ارزش سرمایه در برابر بیثباتیهای اقتصادی و تورمی جهان باشد.
* کارشناس بازارهای مالی