این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
کمتر از دو هفته پیش، هیات وزیران به استناد بند ت ماده ۴۸ قانون برنامه هفتم پیشرفت، «سند راهبرد ملی پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیرههای ارزش کشور» را تصویب کرد تا توسعه صنعتی در ایران در کنار اسناد متعدد پیشین، دارای یک سند جدید دیگر شده تا بنا بر متن مصرح در این مصوبه، انسجام سیاستی برای پیشرفت…
در ژوئن ۱۹۸۱ (خرداد ۱۳۶۰)، هنگامیکه اسرائیل با گستاخی رآکتور هستهای اوسیراک عراق را به تلی از خاکستر بدل کرد، آمریکا با ژستی منافقانه و فریبکارانه به قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت رای داد و این حمله را بهعنوان تجاوزی آشکار به منشور ملل متحد محکوم کرد.
سیاستگذاری ایران در قبال مهاجران افغانستانی، نیازمند بازنگری عالمانه و واقعگرایانهای است که از یکسو منافع ملی ایران را تضمین کند و از سوی دیگر، با توجه به قرابت تاریخی، زبانی، مذهبی و فرهنگی میان دو ملت، در مسیر انسانی و خردمندانه گام بردارد.
بهعنوان نکته اول میتوان گفت اصطلاح مکانیسم ماشه در برجام وجود ندارد، اما نظر به ماهیت امکان بازگرداندن وضعیت به قبل از برجام از سوی هر دو طرف آن، از آن بهعنوان مکانیسم ماشه یاد شده است.
چندی پیش آقای گودرزی، مدیرعامل بورس، از نهایی شدن نسخه جدید بسته تثبیت بازار خبر داد و گفت: تداوم حمایت مستقیم از سهام، بهبود مدیریت سبدها و صندوقها، استفاده از ابزار مشتقهای مانند اوراق تبعی و اختیار معامله و اصلاح برخی مقررات، بخشی از بسته تثبیت و رونق بازار هستند.
در سالهای اخیر بنا بر دلایل مختلف شاهد نرخهای تورم بالا، در دامنه ۴۰درصد بودهایم که زمینه تضعیف شدید واحد پول و افزایش تدریجی تعداد صفرها را فراهم آورده است. این امر باعث شده است پیشنهادهایی در مورد حذف تعدادی از صفرها مطرح شود و حتی در مواردی برخی از مسوولان نیز اشاراتی به احتمال انجام آن داشتهاند.
سازمانهای تنظیمگر در اکثر اوقات با این دغدغه مواجه هستند که چگونه باید بر بخش تحت تنظیم خود نظارت کنند، تخلفات را کشف نمایند، شرکتها را به اجرای مقررات سوق دهند و هزینه عدماحترام به قوانین را افزایش دهند.
یکی از ویژگیهای مهم کسبوکارها این است که در شرایط بحرانی چقدر تابآوری دارند و تا چه اندازه در مقابل مشکلات و سختیهای ناشی از بحرانها انعطافپذیری دارند.
پس از تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران و پاسخ موشکی بیسابقه جمهوری اسلامی و همینطور مداخله مستقیم آمریکا، اکنون فضای منطقه در مرحلهای شکننده قرار دارد که میان صلح مسلحانه و بازگشت به جنگ در نوسان است. پاسخ به پرسش «آیا دوباره جنگ میشود؟» نه قطعی است و نه ساده؛ بلکه بستگی به توازن نشانهها، تصمیمات کلان، و شرایط متغیر منطقهای و بینالمللی دارد.
در محاورات عمومی روزمره و حتی در فضای رسانهای برخی واژگان مشابه یکدیگر استفاده میشوند که بعضا دارای معانی و حتی پیامدهای سیاسی و حقوقی متفاوتی هستند. سه کلیدواژه آتشبس، ترک مخاصمه و معاهده صلح از این قرارند که در این یادداشت معانی و کاربردهای متفاوت آنها به لحاظ حقوقی موردنظر قرار گرفته است.
پیشنهاد آتشبس، پس از ۱۲روز درگیری نظامی اسرائیل و ایران، پرسشهای مهمی را درباره دلایل واقعی این اقدام مطرح میکند. در حالی که برخی تحلیلگران نظامی، کمبود مهمات پدافندی اسرائیل را عامل این تصمیم میدانند بااینحال نمیتوان از سایر علل چشمپوشی کرد.
سال ۱۴۰۴ هم بسیار مهم و هم یک نقطه عطف سرنوشتساز است. این سال زمان تحقق آرمانهای چشماندازی است که برای یک دوره بیستساله برنامهریزی شده بود و با توجه به آنچه طی روزهای قبل روی داد، نقطهعطفی برای بازنگری در راهبردهای حکمرانی اداری و اقتصادی است.
۲۳ خردادماه ساعت حدود ۳:۳۰ بامداد، اسرائیل در سه عملیات جداگانه به ایران حمله کرد و جنگ ۱۲روزهای را رقم زد که بدون شک در آینده جزو دروس نظامی خواهد شد. یکی از این عملیات که منجر به شهادت چند تن از فرماندهان نظامی کشور شد و عملیاتی بهنام «نارنیا» که ۹ نفر از دانشمندان هستهای را ترور کرد. عملیات سوم هم حمله به سیستمهای ناوبری و پرتابکنندههای موشکی بود که هرچند هنوز از سوی مقامات ایران میزان خسارات آنها معلوم نشده اما تاخیر در مجوز پروازها پس از اعلام آتشبس در آسمانهای غربی، مرکزی و جنوبی کشور نشان از آسیب این سیستمها میدهد.
تحولات پرشتاب در نظم جهانی و بروز درگیریهای ناگهانی اما پرهزینه، مانند جنگ ۱۲روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی بار دیگر این واقعیت را آشکار ساخت که اتکا به ساختارهای سنتی سیاست خارجی و ائتلافهای فرسوده، نهتنها پاسخگوی نیازهای امروز نیست، بلکه میتواند هزینههای امنیتی و اقتصادی جدیدی برای ایران در پی داشته باشد.
جنگ ۱۲روزه فعلا با آتشبس متوقف شده است؛ لیکن آتش زیر خاکستر این دشمنی همچنان پابرجاست و دلایل بیشتری از قبل، برای از سرگیری جنگ علیه ایران وجود دارد. بیگمان دشمن زخمخورده به همراه حامیان اصلیاش، چنین وضعیتی را که هیمنه غرب و پارهتن آن در خاورمیانه آسیب دیده، تحمل نخواهند کرد. شاید این تعجیل در آتشبس برای ایجاد فرصتی بهمنظور بازسازی و آمادهسازی نیروهای آنها با نقشهای جدید باشد.
در سالهای اخیر، بحثهای متعددی پیرامون کارکرد و کارآیی بازار سرمایه کشورمان وجود داشته است. آموزهها و تئوریهای اقتصادی و مالی، همواره بر ارتقای کارآیی و سلامت بازار از مسیر کاهش دخالتهای بیرونی در سازو کار بازار تاکید دارند. با این حال، فضای سیاستگذاری بازار سرمایه در سالهای گذشته، به دلیل وجود ریسکهای متعدد سیاسی و اقتصادی، همواره با شدت و ضعف به سمت رویکردهای کنترلمحور متمایل شده است.
در شرایطی که حمله نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران عزیز، امنیت روانی جامعه و ثبات اقتصادی کشور را مستقیما هدف قرار داده بود، یکی از دغدغههای اصلی افکار عمومی، چگونگی تامین کالاهای اساسی، تداوم فعالیت زنجیره تولید و پایداری بازار بود.
حمله ناگهانی و همهجانبه اسرائیل به سرزمین ایران در روز جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ و شهادت تعدادی از فرماندهان غیور این سرزمین، بدون تردید فصل جدیدی در سرنوشت ایران، خاورمیانه، و بازار جهانی انرژی است. فارغ از نتیجه این جنگ، ایران بدون اتخاذ تصمیمهای بزرگ و شاید سخت، نمیتواند در شرایط بحرانی فعلی به توسعه ادامه دهد. توسعه همان نام رمز این کشور است که همیشه دشمنانی بودهاند که تلاش کنند آن را در ابتدای فرآیند خفه کنند.
هیچکس روزهای اول جنگ تحمیلی را از یاد نمیبرد؛ روز آخر شهریور بود و داشتیم برای خودمان در کوچه، بازی میکردیم که خانم همسایه گریهکنان از خانه بیرون آمد و داد کشید که جنگ شده است. تصور ما از جنگ چه بود؟
دنیای اقتصاد: ایجاد یک ساختار اجرایی در سطح ملی و استانی برای رصد و هدایت بازسازی زنجیرههای کشاورزی، صنایع غذایی، و توزیع با مشارکت تشکلهای تخصصی و اتاقهای بازرگانی ضروری است.
رییس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق ایران تشریح کرد:
دنیای اقتصاد: سید محسن میرصدری، رییس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق ایران در یادداشتی به تبیین سه مرحله کلیدی از همکاری ساختاریافته دولت و بخش خصوصی در دوران پس از فروکش تنشها پرداخت.
در جهان سیاست، گاه بهترین راه برای مقابله با فشار واکنش مستقیم نیست، بلکه بهرهبرداری هوشمندانه از تضادهای روایی دشمن است. اکنون، در پی حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران و سپس اعلام تلویحی موفقیت این حملات، موقعیتی کمسابقه پدید آمده است: منتقدان سرسخت ایران، عملا در حال تضعیف همان مبنای فشاری هستند که سالها بر آن پافشاری کردهاند.
بازار جهانی نفت همواره یکی از حساسترین شاخصهای اقتصادی نسبت به تحولات ژئوپلیتیک بوده است. در سالهای اخیر، با افزایش تنشها در خاورمیانه، بهویژه درگیریهای نظامی میان ایران و اسرائیل، و اکنون ورود مستقیم ایالات متحده به معادله، بار دیگر نگاه تحلیلگران به واکنش قیمت نفت و پیامدهای آن دوخته شده است.
تحولات ماههای اخیر در خاورمیانه بهویژه در ارتباط با جنگ اسرائیل و ایران، به شکلی غیرمنتظره ایالات متحده آمریکا را وارد منازعهای کرد که ظاهرا آغازگر آن نبود. این درگیری، بهویژه با ورود مستقیم آمریکا و دستور حمله به تاسیسات هستهای ایران، نهتنها موقعیت دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده بلکه اعتبار دیپلماسی آمریکایی و نظام جهانی حاکم بر روابط بینالملل را نیز با چالش جدی روبهرو کرده است.
در شرایط جنگی، ریسکهای ناشی از اختلال در تولید و زنجیره تامین صنایع افزایش مییابد. در این مطلب تلاش شده است برنامهها و اقدامات سیاستی که میتواند به افزایش تابآوری صنایع و تامین پایدار تولید کمک کند در ۸ محور طبقهبندی و ارائه شود.
اکنون شرایط خاصی بر وطن تحمیل شده است؛ دشمن به کشور ما تجاوز کرده است و همه ما باید در خدمت مردم باشیم و بهصورت متحد برای دفع تهاجم دشمن تلاش کنیم. فعالان اقتصادی، انتقادات زیادی بر نوع حکمرانی کشور، سیاستگذاریهای دولت و مجلس یا نحوه اجرای قوانین دارند. البته که همه این انتقادها هنوز بر جای خود مانده است، اما حال مهم است که از وضعیت پیشآمده، عبور کنیم. من فکر میکنم فعالان اقتصادی باید به دولت کمک کنند تا به اداره بهتر کشور در شرایط ویژه کمک کند و این امر مستلزم آن است که دولت خود نیز طالب این امر باشد.
تهران، پایتخت سرافراز ایران، از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در برابر آزمونی دشوار از بحران نظامی ایستادگی کرده است. در این روزهای پرچالش، زیرساختهای شهری زیر فشار قرار گرفتهاند و نیاز به هماهنگی سریع و موثر بیش از پیش احساس میشود.
با هر جنگی نطفه ایدهها و راهحلهای محتمل برای خاتمهدادن به آن نیز کاشته میشود. جنگی که در نتیجه تجاوز اسرائیل به خاک ایران درگرفته است نیز از این قاعده خارج نیست.
جنگی که اسرائیل علیه ایران به راه انداخت معرکهای است که هیچ قشری نمیتواند آن را نادیده بگیرد و هیچ تحلیلگری نمیتواند در مورد عواقب و پیامدهایش بیتفاوت باشد. من نیز به عنوان یک دانشآموخته اقتصاد تحلیلم را در چند بند عرضه میکنم و در معرض نقد عموم قرار میدهم.
دولت-کشور ایران، موجودیتی حقوقی، تاریخی و سیاسی است که مشروعیت آن بر اساس اصل حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و اراده عمومی استوار است. در چارچوب حقوق بینالملل، هر دولتی در برابر تجاوز خارجی از حق مسلم دفاع مشروع برخوردار است؛ حقی که در ماده ۵۱ منشور ملل متحد تصریح شده و در نظام حقوق اساسی داخلی ایران نیز به مثابه وظیفهای همگانی مورد تاکید قرار گرفته است.
چند روزی است که جنگ سایهاش را بر سرمان گسترانده است. صدای انفجارها و تصاویر شهدا دیگر نه یک امکان که امری محقق شده است. اسامی فرماندهان، دانشمندان و شهروندانی که در پی حملات موشکی اسرائیل به شهادت رسیدهاند، بیش از حدی است که بتوان از آن بهسادگی گذشت. صدای ممتد پدافند هوایی و همزمان هدفهایی که هرکدام نگرانیهایی را برای شهروندان ایجاد کرده، ما را با یک جنگ آشکار روبهرو ساخته است.