این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
کمتر از دو هفته پیش، هیات وزیران به استناد بند ت ماده ۴۸ قانون برنامه هفتم پیشرفت، «سند راهبرد ملی پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیرههای ارزش کشور» را تصویب کرد تا توسعه صنعتی در ایران در کنار اسناد متعدد پیشین، دارای یک سند جدید دیگر شده تا بنا بر متن مصرح در این مصوبه، انسجام سیاستی برای پیشرفت…
پروژه موسوم به «دالان زنگزور» دیگر صرفا ایدهای برای رفع گلوگاه جغرافیایی میان جمهوری آذربایجان و نخجوان نیست، این طرح به سکویی برای بازتوزیع نفوذ در قفقاز جنوبی تبدیل شده است. این دالان، با عبور از جنوب ارمنستان، جمهوری آذربایجان را به نخجوان و از آنجا به ترکیه متصل میکند و حلقهای از شبکه ارتباطی شرق - غرب را شکل میدهد که میتواند بخشی از مسیرهای فعلی تحت کنترل ایران و روسیه را دور بزند.
بازار عناصر نادر خاکی در سالهای اخیر به یکی از میدانهای اصلی رقابت ژئوپلیتیک و صنعتی جهان تبدیل شده است. نقش تعیینکننده این عناصر در صنایع پیشرفته از یکسو و تمرکز تولید و فناوری در چند کشور محدود، از سوی دیگر، موجب شده است که دسترسی پایدار به آنها اهمیتی راهبردی پیدا کند.
عضویت رسمی ایران در کنوانسیون پالرمو (کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی)، در تاریخ ۱۵ مرداد و دعوت رسمی گروه ویژه اقدام مالی(FATF)، از ایران برای شرکت در مذاکرات رسمی پس از حدود هفت سال، امیدهایی در فضای اقتصادی کشور فراهم آورده است.
با توافقنامه صلحی که بین الهام علیاف و نیکول پاشینیان، رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان در حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید در ۸ اوت ۲۰۲۵ میلادی/ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ به امضا رسید و به موجب آن دسترسی زمینی و مستقیم جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان با عبور از خاک ارمنستان مورد توافق قرار گرفت، عملا یکی از چالشبرانگیزترین مفاد توافقنامه آتشبس جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰ میلادی، یعنی ماده ۹ این توافقنامه اجرایی شد.
چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین شریک تجاری بسیاری از کشورها، نقش تعیینکنندهای در روابط اقتصادی و سیاسی کشورهای درحالتوسعه ایفا میکند. در پی جنگ تحمیلی اخیر رژیم اسرائیل علیه ایران، یک واقعیت تلخ اما بیداربخش آشکار شد: چین همانند روسیه آن متحد وفادار و ضدغربی که در خیالپردازیهای سیاستگذاران ایرانی تصور میشد، نیست. حمایت قوی در کلام و ضعیف در عمل و صرفا دعوت به «خویشتنداری» نشان داد که چین منافع و اصولی دارد که بهسادگی از آنها نمیگذرد.
شورای عالی بورس و اوراق بهادار، بهعنوان بالاترین نهاد نظارتی و سیاستگذار در بازار سرمایه ایران، وظایفی چون تصویب خطمشیها، نظارت بر بازار و تدوین مقررات را بر عهده دارد. این شورا پس از تصویب قانون بازار سرمایه و خروج از سیطره بانک مرکزی، با ریاست وزیر امور اقتصادی و دارایی فعالیت میکند.
در طول سالها بیشترین مبادلات ایران با کشورهای اروپایی و ماورای قفقاز از راههای زمینی و مسیر ارمنستان انجام میشود. قرارداد اخیر جمهوری آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید در حضور ترامپ، ممکن است اختلالاتی در این مسیر سنتی دسترسی ایران به اروپا ایجاد کند.
در پی برخی نقدها پیرامون سیاست حذف چهار صفر از پول ملی، بررسی تجربیات بینالمللی نشان میدهد که این اقدام، اگر در بستر اصلاحات ساختاری و با پیشنیازهای نهادی مناسب دنبال شود، میتواند به افزایش ثبات پولی، ارتقای شفافیت مالی و بهبود کارآمدی نظام مبادلاتی کشور بینجامد.
اخیرا در رسانهها عنوان شد که دولت پزشکیان در طول یک سال فعالیت خود هر ۱۴روز یک بحران را پشت سر گذاشته است. مطالعه رفتار شاخصهای بازار سهام نشان میدهد که رئیسجمهور در تجربه بحران تنها نبوده و سهامداران نیز همگام با وقوع این بحرانها، وضعیتی پرالتهاب را پشت سر گذاشتهاند. ویژگی غالب این دوره در بورس تهران عبارت است از دورههای امیدواری کوتاه سرمایهگذاران و سپس مواجه شدن با یک رویداد غیرمنتظره و افتادن به ورطه بدبینی فزاینده.
دنیای اقتصاد: «تاسیان» به پایان رسید؛ سریالی که با عبور از خط قرمزهای دیرینه تلویزیون و سینمای ایران، نام خود را در حافظه مخاطبان ثبت کرد. فارغ از بحثهای فنی و هنری، آنچه تاسیان را متمایز میکند، جسارت آن در به چالش کشیدن کلیشههای رایج درباره کارآفرینان و سرمایهدارانی است که سالها در فیلمها و سریالهای ایرانی، نقش منفی داستانها را بر دوش داشتند.
در عصری که بحرانهای اقتصادی، چالشهای ژئوپلیتیک و تغییرات فناوری، بنیانهای سنتی بازارها را متزلزل کردهاند ، بازار سرمایه نیز در مسیر تعیینکنندهای قرار گرفته است. در چنین شرایطی، بازنگری در سیاستگذاری بازار سرمایه بهویژه در صنایع راهبردی، نه تنها ضرورتی اقتصادی، بلکه الزامی راهبردی برای آینده کشور است.
مدتی است بحث توکنسازی اوراق بهادار و معاملات آنها در پلتفرمهای دیجیتال مطرح شده است. معاملات در ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت شبانه (۲۴.۷) با تسویه سریع (۰+t) برای معاملهگران بسیار خوشایند است و میتواند محرک توانمندی در حرکت به سوی توکنایز اوراق بهادار باشد. هم اینک حدود دو سال از معاملات توکنهای چند صندوق سرمایهگذاری در پلتفرمهای ایرانی و در قالب و چارچوب سندباکس میگذرد که میتواند تجربهای برای تداوم این مسیر باشد.
یک سال از شروع به کار دولت چهاردهم گذشت. دولتی که از همان ابتدا با بحرانهای عظیم و سترگ دست به گریبان بوده است. انگار نطفه این دولت را با بحران بسته بودند. علت شروع به کار دولت چهاردهم به ریاست پزشکیان، سانحهای بود که به شهادت رئیس دولت سیزدهم، ابراهیم رئیسی و همراهانش منجر شد. همین اتفاق که منجر به انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم شد، از دل یک بحران بیرون آمد.
درحال حاضر بورس تهران شرایط پیچیدهای را تجربه میکند. بازار سرمایه بهرغم تمام حمایتهای صورت گرفته و اعلامیههای رسمی از سوی نهادها و سیاستگذاران، بهبود معناداری را تجربه نمیکند. به نظر میرسد مجموعهای از عوامل چون قطعیهای مکرر برق، سیاستهای دستوری و نقصان ابزارهای مالی که درنهایت منجر به تضعیف زیرساختهای اقتصادی، سیاسی، رفتاری و ساختاری شدهاند، چنان قدرتمند بودهاند که دیگر حمایت مسوولان نیز توان غلبه بر آنها را ندارد.
«هیچ ناهار رایگانی وجود ندارد» (TNSTAAFL) یک اصل محوری در اقتصاد است که بر محدودیت منابع و وجود هزینههای فرصت در هر انتخاب تاکید دارد. این نوشتار به بررسی انتقادی سیاستهای یارانهای (بهویژه یارانههای انرژی و محصولات غذایی) و قیمتگذاری دستوری (بهویژه در تولیدات صنعتی) در اقتصاد ایران میپردازد.
با تجاوز نظامی اسرائیل به کشور ما و ادامه تجاوز هوایی و موشکی این رژیم، ملت ایران با اتحاد و همبستگی خود به پشتیبانی از نظام سیاسیکشور پرداختند و نیروهای مسلح کشور ما نیز با بهره گرفتن از حق دفاع، اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل را متوقف ساختند.
در پایان نشستی که در آن در مورد ضرورت تکنرخیشدن ارز و امکان بازکردن حساب سرمایه صحبت کرده بودم، یکی از مسوولان ارشد اقتصادی سابق، در یادداشت کوتاهی خطاب به بنده چنین نوشتند: «تا زمانی که تحریمها پابرجاست، نمیتوان حساب سرمایه را آزاد کرد؛ نمیتوان محدودیت تجاری را صفر کرد. پیشنهاد میشود فعلا حرکت از چند نرخی به دو نرخی را حمایت کنیم. میدانیم دو نرخی مفاسد دارد، اما بهینهیابی مقید یعنی با قید تحریم.» دیشب فرصت یافتم پاسخی مکتوب برای ایشان فراهم کنم. از آنجا که مضمون این نامه صرفا گفتوگویی شخصی نیست و ابعاد عمومی و سیاستی دارد، متن آن را با خوانندگان محترم روزنامهی دنیای اقتصاد در میان میگذارم:
درحالیکه پیشبینیها از رشد سالانه حدود ۵ درصدی معادن فلزی در افق ۲۰۳۴ حکایت دارند، ایران بهعنوان «بهشت معدنی غرب آسیا» با چالش بزرگ ناترازی انرژی مواجه است. پرسش اصلی این است که کشور تا چه حد میتواند از این فرصت بزرگ بهرهمند شود و چه سهمی از زنجیره ارزش جهانی بازار معادن فلزی را به خود اختصاص دهد؟ این موضوع با هدفگذاری رشد ۱۳ درصدی بخش معدن در برنامه هفتم پیشرفت، اهمیت مضاعفی یافته و «تامین و تداوم جریان تولید» را به ضرورتی راهبردی برای بخش معدن و صنایع معدنی بدل کرده است.
در روزهایی که کشور با چالشهای همزمان اقتصادی، سیاسی و زیرساختی مواجه است، انتظار میرود سیاستگذاران اقتصادی به جای اصرار بر رویههای قدیمی و بروکراتیک، بهسرعت در جهت چابکسازی و تسهیل رویههای اجرایی اقدام کنند. واردات، ترانزیت، لجستیک و ترخیص کالا چهار ستون حیاتی در زنجیره تامین هستند که هرگونه اختلال یا تعلل در آنها، مستقیما حیات فعالان اقتصادی را تهدید میکند و در نهایت، فشار بر سفره مردم را افزایش میدهد.
کمآبی در ایران، صرفا یک پدیده طبیعی یا محدود به کاهش بارشها نیست؛ با پدیدهای پیچیده مواجه هستیم که همزمان ریشه در تغییرات اقلیمی، حکمرانی آبی، ساختار کشاورزی، جانمایی صنایع، و حتی الگوهای مصرف در سطح خانوار دارد. آنچه امروز در بسیاری از نقاط کشور به شکل فرونشست زمین، خشکسالی مزمن، افت سفرههای زیرزمینی یا کاهش دسترسی به آب شرب خود را نشان میدهد، نتیجه سالها تجمیع تصمیمگیریهای بخشی و گاه ناهماهنگ است.
بازار سرمایه ایران همزمان درگیر دو چالش است؛ نبردی درونی در دل ساختارها و همزمان، چالشهایی بیرونی. هر بار که فرصتی برای بازیابی و بازسازی فراهم شده، ناگهان با تصمیمات ناگهانی و بعضا خلقالساعه نهادهای سیاستگذار، خصوصا سازمان بورس، مواجه شده است. بهمحض تطبیق با این تغییرات، تصمیمات غیرمنتظره سیاستگذار پولی مسیر را تغییر داده است.
مجامع عمومی شرکتها براساس قانون تجارت بهعنوان بالاترین رکن و عالیترین نهاد تصمیمگیری، نقش حیاتی در راهبری و حاکمیت شرکتی ایفا میکنند. با این حال، تجربه سال جاری و همزمانی با دوران جنگ و پساجنگ در بازار سرمایه ایران نشان میدهد که این نهاد مهم با چالشهای ساختاری و اجرایی متعددی روبهرو بوده و از مجمع سهامداران، در حال گذار به مجمع ذینفعان است و عملا کارکرد، کارآیی و کارآمدی آن را زیر سوال رفته است.
شادروان احمد توکلی شخصیتی بود تاثیرگذار در حیات معاصر ما ایرانیان. ازاینرو مناسب است مروری بر حیات ایشان داشته باشیم و اثرات مثبت و منفی فعالیتهایشان را یادآور شویم، به امید اینکه درسی برای آیندگان باشد.
حملات مشترک اسرائیل و ایالاتمتحده در خرداد ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵) که منجر به آسیب جدی تاسیسات هستهای کلیدی ایران شد، نهتنها خسارات فنی و زیرساختی قابلتوجهی وارد کرد، بلکه نقطهعطفی در راهبرد هستهای جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود.
فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران را در آستانه بازگشت به دوران تحریمهای فراگیر شورای امنیت قرار میدهد؛ تحریمهایی که اگرچه مستقیما اقتصاد عمومی را هدف نمیگیرند، اما با مشروعیتبخشی به فشارهای یکجانبه و ایجاد بستر حقوقی تازه، میتوانند فضای بینالمللی علیه ایران را تیرهتر کنند. اکنون پرسش اساسی این است: در این دور تازه تقابل، دست ایران برای تعامل و چانهزنی تا کجا باز خواهد ماند و آیا فرصت مصالحهای جامعتر از برجام، پیش از آنکه دیر شود، وجود دارد؟
تابستان گرم سال ۱۴۰۴ سپری میشود و مسوولان از کمبود آب، خشکسالی و گرمای بیسابقه در تهران و اغلب شهرهای کشور سخن میگویند و از مردم درخواست همکاری و کاهش مصرف آب را دارند. بدون تردید از امسال هم با همه چالشها عبور خواهیم کرد و به زودی سال ۱۴۰۵ و دهههای آینده پیشرو هستند. پس چرا برای این مشکل ملی و بزرگ از قبل چارهاندیشی نمیشود و چرا برنامههایی که توسط متخصصین مطرح میشود، به مرحله اجرا نمیرسند؟
در آغاز اوجگیری شیوع ویروس کرونا مطلبی را تحت عنوان «فورس ماژور در ادبیات مالی» با هدف جلب توجه مدیران، حسابداران و حسابرسان تهیه کردم که در اسفندماه ۱۳۹۸ در روزنامه «دنیایاقتصاد» منتشر شد. از آنجا که جنگ، شرایط جنگی و اختلالات خارج از اختیار فعالان اقتصادی در حوزههایی مثل برق، آب و انرژی و امکانات در تبادلات تجاری بینالمللی آثار قابلتوجهی بر فعالیتهای اقتصادی و کسبوکار به وجود آورده، طرح و نشر آن در فضای کسبوکار فعلی نیز جاری و قابل بحث بهنظر میرسد.
رویدادهای جنگ ۱۲روزه، فرصت دوبارهای برای کشف این واقعیت ایجاد کرد که درک کنیم سپهر رسانهای در ایران چه باگها و آسیبهای بزرگی دارد و پیامدهای این آسیبها برای حکمرانی، اقتصاد و جامعه کدامند.
آموزش مدیران همواره یکی از حوزههای پرچالش و بحثبرانگیز در حوزه آموزش مدیریت و کسب و کار بوده است. مدیران افرادی توانمند هستند که به واسطه تجربه، تسلط در حوزه کاری مطبوع خود، قابلیتهای انسانی و ارتباطی و کارنامه کاری و عملکردی مناسب، عهدهدار جایگاه هدایت و رهبری در سازمان شدهاند.
ده سال از امضای توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی میگذرد، اما هنوز واژگانی از آن متن پیچیده حقوقی، سرنوشت سیاست ایران را رقم میزنند. اسنپبک امروز در متن تحولات ژئوپلیتیک منطقه ایستاده است. نه بهعنوان یک مکانیسم صرفا حقوقی، بلکه بهمثابه ابزاری سیاسی که میتواند مسیر ایران را یا به انزوای بیشتر بکشاند، یا به گفتوگویی تازه و پرهزینه. در ماههای اخیر، در سایه حملات نظامی و خرابکاریهای مستمر علیه زیرساختهای هستهای کشور، اروپا بار دیگر زمزمه فعالسازی این مکانیسم را مطرح کرده است؛ آن هم در حالی که واشنگتن، خود از برجام خارج شده، اما از بیرون بر آتش فشارها میدمد.