این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
کمتر از دو هفته پیش، هیات وزیران به استناد بند ت ماده ۴۸ قانون برنامه هفتم پیشرفت، «سند راهبرد ملی پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیرههای ارزش کشور» را تصویب کرد تا توسعه صنعتی در ایران در کنار اسناد متعدد پیشین، دارای یک سند جدید دیگر شده تا بنا بر متن مصرح در این مصوبه، انسجام سیاستی برای پیشرفت…
ایالاتمتحده به یک کشتی حامل مواد مخدر در نزدیکی ونزوئلا حمله کرد و ۱۱نفر را کشت که به ادعای رئیسجمهور ترامپ، تروریستهای مواد مخدر اهل ترن د آراگوآ (Tren de Aragua) بودند. این اقدام نشاندهنده تمایل به استفاده از نیروی نظامی در منطقه است که احتمالا بهعنوان پیامی گستردهتر برای جلوگیری از همکاری چین و ونزوئلا خواهد بود.
دیدارهای سطح بالا و نسبتا منظم مقامات ارشد ایران و عربستان سعودی در طول دو سال و نیم گذشته را میتوان یکی از نقاط مهم مدیریت این رابطه احیاشده ارزیابی کرد که در فضای تشدید تنشها و فعال بودن گسلهای منطقهای، توانسته گامبهگام به سمت یک درک نوپدید از مختصات و مقتضیات سیاست همسایگی حرکت کند.
حمله اسرائیل به قطر و تلاش برای ترور رهبران حماس در دوحه، جدیدترین مرحله از تجاوزات صهیونیستی به کشورهای اسلامی و عربی است که از منظر بسیاری بهعنوان نقطهعطفی در تحولات منطقهای محسوب میشود. هر چند دولت نتانیاهو در دستیابی به اهداف خود در حمله به قطر ناکام ماند، اما رویکرد تهاجمی و توسعهطلبانه اسرائیل موجی از واکنشها و محکومیتها را به ویژه در میان کشورهای عربی و اسلامی به دنبال داشته است.
درحالیکه در نیمه دوم شهریورماه قرار داریم، بورس تهران همچون آینهای از اقتصاد کشور، تصویر پیچیدهای از چالشها و امیدها را منعکس میکند. به عنوان یکی از فعالان بازار سرمایه که از نزدیک شاهد نوسانات آن بودهام،
اجرایی شدن مکانیسم ماشه به معنی بازگشت به قطعنامههایی است که عمدتا در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ و پیش از برجام تصویب شدهاند. با توجه به خروج ایالات متحده آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷، ایران نتوانست از مزایای این توافق بهرهمند شود.
بیش از صد هزار واحد تولیدی کشور ۱۰ تا ۱۴ روز در هر ماه بهدلیل قطع برق و گاز تعطیل هستند. با وجود تعطیلی تولید در بیش از یکسوم هر ماه، کارفرما حق اخراج کارگران را ندارد.
بنا بر نظریات، بازار سرمایه بهعنوان یکی از مهمترین شریانهای حیاتی اقتصاد، میتواند نقشی بیبدیل در تامین مالی مولد، تخصیص بهینه منابع و جذب سرمایههای داخلی و خارجی ایفا کند. اما در فضای اقتصادی و سیاسی ایران، بهمرور زمان انتظاراتی نابهحق و گاه متناقض از بازار سرمایه و متولی آن یعنی سازمان بورس و اوراق بهادار نزد فعالان بازار، عموم مردم و حتی سایر نهادهای تصمیمگیر شکل گرفته است.
روز ۶شهریور ۱۴۰۴ سه کشور اروپایی انگلستان، فرانسه و آلمان در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل با سرپوش گذاشتن بر تخلفهای خود و دولت آمریکا از مقررات برجام، ادعا کردهاند ایران پایبندی به مقررات برجام ندارد و خواستار بازگشت تحریمهایی شدند که با امضای برجام متوقف شده بودند. این درخواست به دلایل زیر مبنای حقوقی ندارد.
تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه۲۰۲۲، بزرگترین میدان آزمایش برای سیاست تحریمهای غرب بود. واشنگتن و بروکسل وعده دادند که مسکو را با «شدیدترین تحریمهای تاریخ» زمینگیر خواهند کرد. از همان روز نخست؛ اما یک تناقض بنیادین سیاست آمریکا را فلج کرد: فشار حداکثری بر کرملین، بدون آنکه عرضه جهانی نفت مختل شود.
اقتصاد ایران با احتمال بازگشت تحریمهای سازمان ملل (مکانیسم ماشه) با یک چالش دیگر مواجه شد. این مساله را میتوان در کاهش شاخص بورس و کاهش ارزش ریال مشاهده کرد. در این میان هرچند که برخی سیاستگذاران سعی دارند که اثرات روانی مکانیسم ماشه یا اسنپبک را تا اندازهای خنثی کنند، اما به نظر میآید که رفتار آنها بیشتر دمیدن در کوره است تا ریختن آب بر آتش.
این کتاب، تاریخ علمی را روایت میکند که معیار موفقیتش ارتقای زندگی مردم است؛ علمی که امکان شکلگیری و انباشت سرمایه را فراهم کرده، رفاه آفریده و شیرینی زیستن را بیشتر کرده است. اقتصاد: دیدگاه انسانی نشان میدهد چگونه اندیشهها، نهادها و بازارها در کنار هم، کار و خلاقیت را به ثمر رساندهاند تا سفرهها رنگینتر، انتخابها گستردهتر و آینده ساختنیتر شود.
اجرایی شدن مکانیسم ماشه به معنای بازگشت احتمالی تحریمهای چندجانبه و افزایش محدودیتهای مالی و تجاری، نخستین اثر خود را بر متغیرهای انتظاری میگذارد. در کوتاهمدت، بازار سرمایه بیش از آنکه تحت تاثیر بنیادهای اقتصادی قرار گیرد،
اوت ۲۰۲۵ شاهد یکی از مهمترین جابهجاییهای ژئوپلیتیک و اقتصادی چند دهه اخیر بود: افزایش شکاف میان آمریکا و هند از یکسو و نزدیکی غیرمنتظره دهلینو و پکن از سوی دیگر. این تحول بهویژه با توجه به سابقه رقابتها و تنشهای مرزی میان دو قدرت آسیایی شاید در نگاه نخست خلاف انتظار به نظر برسد؛ اما درواقع ادامه روندی است که دست کم از چند ماه پیش شدت گرفته است.
با نزدیک شدن به برخی محدودیتهای مندرج در توافق هستهای و فعال شدن مکانیسم ماشه، شایسته است این موضوع از سوی ارکان حکمرانی مورد مداقه قرار گرفته و با حفظ عزت و مصلحت، تدابیر مقتضی در زمینه مواجهه با تبعات اقتصادی و سیاسی آن اندیشیده شود.
بازار سرمایه که در پارادایمهای نوین اقتصادی جایگاهی جریانساز و جهت دهنده دارد، از جمله ابزارهایی است که اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه از آن به عنوان موتور محرک اقتصادی و عصاره و نماد علم اقتصاد بهره میبرند و در جایگاه مغز متفکر اقتصاد، نقشآفرینی میکند، چرا که سرمایهگذاری، اساس و پایه رشد و توسعه اقتصادی محسوب میشود و قرار است در این بازار جریان نقدینگی به درستی تخصیص یابد (سرمایهگذاری شود) و چرخ صنعت و خدمات به موقع و به اندازه تامین مالی شود.
آقای رئیسجمهور، سخنان جنابعالی را درخصوص پرداخت عملکردی و تخصیص بودجه به دستگاه و بنیادهایی که اثر بخشی آنها معلوم نیست، شنیدیم. در این موضوعات چند نکته وجود دارد که اطمینان دارم کسی به جنابعالی نخواهد گفت:
بازار سهام امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض فشارهای سیستماتیک قرار دارد. اخبار منفی و ابهامات اقتصادی به سرعت بر روند معاملات تاثیر میگذارند و سرمایهگذاران را در موقعیتی قرار میدهند که تصمیمات آنها بیش از همیشه محتاطانه و واکنشی است. ابزارهای در اختیار سازمان بورس برای کنترل هیجانات محدود است و در بسیاری از موارد نمیتواند رضایت تمام ذینفعان را برآورده کند.
بانکداری سبز اسلامی یک انتخاب لوکس یا اختیاری نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و توسعه اقتصاد ایران است. اتصال بانکداری اسلامی به اهداف توسعه پایدار میتواند ضمن کاهش فشارهای مالی، جذب سرمایهگذاریهای خارجی و کاستن از بدهیهای دولتی، اعتماد ازدسترفته عمومی را نیز بازسازی کند.
در دو روز گذشته، ایران و اروپا تمایلی هرچند اندک برای تمدید مکانیسم ماشه از خود نشان دادند، اما نتایج مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی در روز سهشنبه در ژنو رضایتبخش نبود و به یک توافق قطعی و نهایی درباره تمدید این مکانیسم منجر نشد. بیاعتمادی ایران و اروپا بعد از جنگ اوکراین به حدی رسیده است که حتیالامکان همکاریهای متعارف دیپلماتیک که در گذشته وجود داشت، اکنون کاهش یافته است.
تخصصی شدن بانکها در نظام بانکی کشور، ضمن همسویی با تحارب جهانی، نقاط قوتی همچون افزایش میزان شفافیت در وظایف و مأموریتهای هر مدل از بانکها، ارتقای توان سیاستگذاری نهاد ناظر و تسهیل در امر نظارت، پوششدهی نیازهای مالی از سطح خرد تا کلان، تخصصی شدن ارائه خدمات بانکی و جلوگیری از تداخل وظایف، هماهنگی با اهداف و سیاستهای کلان اقتصادی کشور را میتواند به دنبال داشته باشد.
هفته گذشته عکسی از اتاق بیضی کاخ سفید در شبکههای اجتماعی وایرال شد؛ آنجا که دونالد ترامپ پشت میز کارش قرار گرفته بود و دیگر رهبران اروپایی چون کارمندان دفترش روبهرویش نشسته بودند و به حرفهایش گوش میدادند.
اگر سه کنشگر اصلی در اقتصاد مسکن را - با اندکی تساهل- شامل مردم، حاکمیت و سازندگان بدانیم، در ذهن بخش قابلتوجهی از هر سه گروه، انگارهای ریشهدار و دیرپا وجود دارد که کشور با کسری ساخت و عرضه مسکن مواجه است. این تصور، که عمدتا برآمده از رشد شتابان و مستمر جمعیت در دهههای گذشته است، چنان در ذهنها رسوب کرده که گویی مسکن، معضلی محتوم و رو به تصاعد است.
یکی از چالشهای اصلی در سیاستگذاری اقتصادی در دوران معاصر تلاش برای اصلاح قیمتها بوده است. آنچه عموما مانع شده تا چنین اصلاحی صورت گیرد، این واقعیت است که افزایش قیمت یکسان برای همه مردم ایران میتواند پیامدهای مختلفی داشته باشد و خصوصا اقشار ضعیف آسیبهای زیادی ببینند.
این یادداشت به سه محور کلیدی میپردازد: آیا این بحران صرفا نتیجه جنگ است یا ریشههای ساختاری دارد؟ چگونه مثلث نرخ بهره بالا، نرخ ارز غیرواقعی، و قیمتگذاری دستوری بازار را به تله رکود کشانده؟ و نهایتا، سیاستهای انقباضی دولت چه تاثیری بر آینده بازار دارد؟
از زمان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تاکنون یک توقعی از جامعه نسبت به رسانه شکل گرفت که رسانههای داخلی باید مرجعیت خبر را در دست بگیرند و ما برای پیگیری اخبار، رسانههای داخلی را بهعنوان منبع معتبر و موثق معیار قرار بدهیم و در این میان حتی بعضا دیده شد که برخی میخواستند یک بایکوت و سانسوری را علیه رسانههای خارجی ایجاد کنند که بحث درباره صحیح و غلط بودن این رویه از حوصله متن و بحث خارج است.
یکی از موارد مورد بحث در اکثریت محافل تحلیلی این ایام، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه است. صرف نظر از میزان احتمال وقوع این مکانیسم، تحت شرایط موجود اقتصاد ایران که انواع ناترازیها (آب، برق، گاز، بودجه دولت و نظام بانکی) به طرز کاملا قابلمشهودی در جریان است و آسیبهای وارده از جنگ تحمیلی ۱۲روزه نیازمند اقدامات بازسازی است که قاعدتا با هزینههای بالایی همراه هستند، فعال شدن مکانیسم ماشه موج جدیدی از انتظارات تورمی را با خود به همراه خواهد آورد. این یادداشت سعی دارد تا به تحلیل دلایل و ابعاد اثرگذاری مکانیسم مذکور بر انتظارات تورمی جامعه بپردازد.
بازار سهام این روزها زیر سایه رکود سنگینی قرار گرفته است. حجم معاملات بهشدت پایین آمده، انگیزه سرمایهگذاران تحلیل رفته و بیاعتمادی به آینده سودآوری شرکتها باعث شده حتی خبرهای مثبت هم اثر چندانی نداشته باشند. این وضعیت تنها نتیجه تحولات درونی بازار نیست، بلکه محصول ترکیبی از شرایط کلان اقتصادی، بیثباتی در سیاستگذاری و ریسکهای ژئوپلیتیک است. بهویژه فضای ملتهب اخیر، سرمایهگذاران را به سمت بازارهای امنتر و کمریسکتر سوق داده و میل به پذیرش ریسک در سهام را کاهش داده است.
بحث «ارجاع نظارت» در ساختوساز، موضوعی قدیمی و پر چالش است که از زمان تصویب و ابلاغ آییننامه اجرایی ماده ۳۳ قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان در سال ۱۳۸۳ تاکنون ادامه دارد. این مساله از سال ۱۳۹۲ و پس از توافق هیاتمدیره دوره ششم سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران با شهردار وقت تهران وارد مرحله جدیدی شد و ارجاع نظارت به نظام مهندسی سپرده شد. با این حال، این روند همچنان فراز و فرودهای بسیاری دارد.
بازار سکه و طلا در اقتصاد ایران، بهدلیل ویژگیهای ترکیبی آن بهعنوان دارایی سرمایهای، ابزار پوشش ریسک تورم، و شاخصی از انتظارات عمومی، جایگاهی ممتاز و در عین حال چالشبرانگیز دارد. بانک مرکزی، بهمثابه نهاد ناظر و سیاستگذار ارشد پولی، در این بازار نهتنها وظیفهای نظارتی، بلکه نقشی کنشگرانه برای ثباتبخشی و جهتدهی بر عهده دارد. این نقش در پنج محور سنتی و دو محور نوین قابل تحلیل است.
سال گذشته در چنین روزهایی مقالهای با عنوان «آیا چین (کامالا) هریس را ترجیح میدهد یا ترامپ را؟» از سوی سه اندیشمند چینی به نامهای وانگ جیسی، هو ران و ژائو جیانوی در سایت فارنافرز منتشر شد. اهمیت این مقاله به آن خاطر بود که اولا آمریکا هنوز گرم انتخابات بود و گمانهزنیها هرچند به سمت برنده شدن ترامپ بود، اما با این حال احتمال نه چندان کمی هم میرفت که هریس برنده شود و ثانیا این مقاله از سوی وانگ جیسی، بنیانگذار موسسه مطالعات بینالمللی و استراتژیک دانشگاه پکن، همراه با دو پژوهشگر همان موسسه نگاشته شده بود. چرا وانگ جیسی اینقدر مهم است و حال که هنوز «نگاه به شرق» در کشور طرفداران زیاد دارد، چرا از وانگ جیسی، واقع گرایی را نیاموزیم؟