شماره روزنامه ۶۴۳۱
|

این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گله‌مند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسب‌و‌کاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیش‌آمده به‌ویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت می‌کنی، بحث…

پرونده امروز؛

پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیه‌ای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش‌ نشان دادند.

اخبار باشگاه اقتصاددانان روزنامه شماره ۶۴۳۱

    یکشنبه، ۱۸ آبان ۱۴۰۴
  • مختصات جدید خارجی

    در سال‌های اخیر، روند تحولات خاورمیانه با سرعتی چشمگیر در حال دگرگونی است. کشورهایی که زمانی درگیر منازعات طولانی و بی‌پایان بودند، اکنون در حال بازتعریف منافع ملی خود در قالب همکاری‌های اقتصادی، انرژی و فناوری هستند.
  • چرا ایران در بازی منطقه‌ای شریک نیست؟

    در معادلات منطقه‌ای، ایران در جایگاهی پارادوکسیکال ایستاده است؛ کشوری با بیشترین هزینه‌های ژئوپلیتیک و کمترین بازده ژئواقتصادی. در زمان بحران و جنگ، ایران به‌عنوان قدرت اصلیِ تامین‌کننده ثبات و امنیت، بار سنگین هزینه‌ها را بر دوش می‌کشد؛ اما در زمان تقسیم منافع، کشورهای پیرامونی نظیر ترکیه، قطر و عربستان سعودی در صف نخست بهره‌برداران قرار می‌گیرند. این الگوی معیوب، از ضعف در طراحی «بازی منطقه‌ای» و مشکل در ترجمه قدرت سخت به سود اقتصادی و نفوذ نرم ناشی می‌شود.
  • جایگاه ما در روندهای جهانی

    ایران، با تاریخ و تمدنی چند‌هزار‌ساله و موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز - که از آن به چهارراه جهان تعبیر می‌شود - یکی از بازیگران اصلی و تعیین‌کننده‌ منطقه و جهان به شمار می‌رود. فلات ایران از دیرباز گذرگاه شرق و غرب عالم بود و به مدت سده‌ها کاروان‌های تجاری از طریق جاده ابریشم از ایران عبور می‌کردند.
  • خارج از گود

    برای پاسخ به این پرسش که چرا ایران در بازی منطقه‌ای شریک نیست، باید دیدمان را به مساله تغییر داده و پرسش را به یک مرحله عقب‌تر ببریم؛ چرا ایران تنها مانده است؟ علت اینکه ایران در بازی منطقه‌ای شریک نیست در تنها ماندن است.
  • گسست از مسیر تاریخی

    درک جایگاه امروز ایران در چشم‌انداز متحول منطقه‌ای که در آن ائتلاف‌های جدیدی مبتنی بر توسعه اقتصادی و جذب سرمایه در حال شکل‌گیری است، نیازمند نگاهی فراتر از رخدادهای روزمره است. پرسش اصلی این است که چرا با وجود مزیت‌های ژئوپلیتیک و تمدنی، انطباق با این نظم نوین اقتصادی با دشواری مواجه است. برای پاسخ، می‌توان از یک مفهوم کلیدی در علوم سیاسی و اقتصاد نهادگرا بهره برد: «نظریه وابستگی به مسیر» (Path Dependency).
۱