این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
در سالهای اخیر، نظام بانکی ایران با تشدید ناترازی و افت محسوس ذخایر نقدینگی مواجه شده است؛ وضعیتی که نرخ بهره بینبانکی نزدیک به ۲۴درصد بهروشنی آن را بازتاب میدهد.
براساس ادبیات مالی، ادغام و تملیک به فرآیند تلفیق شرکتها و داراییهای ایشان از طریق انواع مختلفی از معاملات مالی گفته میشود. امروزه این دو مفهوم، متاسفانه بعضا به جای هم مورد استفاده قرار میگیرند. ادغام (Merger) از نظر حقوقی، به یکی شدن دو شرکت تحت عنوان یک نهاد تازه با ساختار مالکیتی جدید گفته میشود. مدیریت این شرکت جدید معمولا با مشارکت اعضای هر دو شرکت انجام میشود.
حفظ و ارتقای ثبات مالی یکی از اهداف اصلی بانکهای مرکزی در دنیا برای حفظ ثبات اقتصاد کلان است. یکی از راههای دستیابی به این هدف از طریق اجرای نظارتهای دقیق بر بانکهاست، به گونهای که این نهادها تا حدود زیادی مدیریت ریسک خود را رعایت کرده و از این طریق باعث بیثباتی در نظام پولی نشوند؛ ضمن اینکه اجرای این موارد به اجرای هرچه بهتر سیاستهای پولی از کانال نرخ بهره نیز کمک میکند. اتفاقی که در مورد بانک آینده رخ داده به وضوح نشان میدهد که نظارت بانکی ناقص تا چه حد میتواند ثبات اقتصاد کلان را از طریق افزایش پایه پولی و نیز بیثباتی نرخ بهره، به خطر بیندازد.
سیاستهای کنترل نقدینگی یا محدودیتهای تراکنشهای بانکی، دسترسی استارتآپها به منابع مالی را محدود کرده است. در مقاطعی که محدودیتها افزایش یافته و سیاستها به سمت کنترل شدید بازار حرکت میکنند، فعالان حوزه اقتصاد دیجیتال متحمل بیشترین آسیب شده و در چنین وضعیتی، نظارتها بهطور طبیعی بر کسبوکارهای آنلاین تشدید میشود.
احتمالا برای شما هم پیش آمده که وقتی میخواهید نرخ ارز را جویا شوید با چند نرخ متفاوت روبهرو شوید؛ از نرخهای رسمی گرفته تا اعدادی که در گروههای تلگرامی، کوچه و خیابان میشنوید. جالب اینجاست که در نهایت همین «نرخ غیررسمی» عملا مبنای بازار است.
اقتصاد ایران در طی سالهای اخیر با پدیده رکود تورمی مواجه بوده است. در چنین شرایطی رشد اقتصادی منفی و نزدیک به صفر با تورمهای دورقمی همراه میشود. حال نسخ متعارف کینزی و کلاسیک ممکن است در ارائه راهحل مناسب کار کارآیی لازم را نداشته باشند.
پس از فروکش کردن التهابات ناشی از معرفی هوش مصنوعی و مشخص شدن قابلیتهای آن، اکنون بازار بررسی آن گرم شده است. در گام نخست، بزرگترین سوال این است که هوش مصنوعی دقیقا چه حوزههایی از زندگی ما را متاثر میسازد و ابعاد این تاثیر چقدر است.
کارشناسان شاید انتظار نداشته باشند که ترکیدن حباب بازار سهام به بحرانی مالی بینجامد؛ اما اگر در اشتباه باشند چه؟ با انباشت بدهی در بخشهای گوناگون نظام مالی و همبستگی شدید در حرکت قیمت داراییها، نظام مالی کنونی ایالات متحده بیش از هر زمان دیگر به جعبهای از باروت شباهت دارد که تنها منتظر جرقهای برای انفجار است.
با وجود تمام شور و شوق پیرامون هوش مصنوعی که بیتردید تواناییهای چشمگیری از خود نشان داده است، پیام نهفته در بازار اوراق قرضه نشان میدهد که سرمایهگذاران هنوز قانع نشدهاند این فناوری بتواند رشد پایدار و فراگیر ایجاد کند، چه رسد به پیامدهای مثبت یا منفی افراطیتر. پرسش این است که چه چیزی سبب این شکاف در برداشتها شده است؟
تحلیل کمیِ چگونگی تاثیر هوش مصنوعی بر زندگی حرفهای ما، سلامت ساختارهای سازمانی و حتی تواناییهای شناختی انسان، ضرورتی بنیادین برای بهرهگیری درست از قدرت فناوریهای نوین است.
حضور هوش مصنوعی و نقش این ابزار هوشمند در تمام حوزهها کاملا محسوس و مشهود است؛ سرمایهگذاران همگی به دنبال یک دستیار هوشمند هستند که بهموقع آنها را از فرصتها و خطرهای بازارهای گوناگون آگاه کند. دانشمندان به دنبال تربیت دستیار هوش مصنوعی هستند که تمام علائم پزشکی بیماران را بررسی کند و بتواند پزشکان را در تشخیص بهموقع علائم پرریسک بیمار یاری دهد.
وقتی «یانکریستین دریسن»، مدیرعامل باشگاه بایرن مونیخ از ضرورت حفظ رقابتپذیری در سطح بینالمللی سخن گفت، شاید در نگاه نخست، حرفش صرفا درباره فوتبال بهنظر میرسید.
جهان پیش روی ما با سطحی از پیچیدگی روبهرو شده که در چند دهه گذشته بیسابقه بوده است. عامل اصلی این دگرگونیها، شتاب فزاینده پیشرفتهای فناورانه، بهویژه در عرصه هوش مصنوعی است.
اقتصاد آمریکا در دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، تصویری متناقض و گیجکننده از خود به نمایش میگذارد؛ روایتی دوپاره که در آن، رونق خیرهکننده یک بخش، سایه رکود در بخشهای دیگر را پنهان میکند. در یک سو، به لطف تزریق صدها میلیارد دلار سرمایه به حوزه هوش مصنوعی (AI)، بازار سهام به اوجهای بیسابقهای نزدیک به حباب داتکام رسیده و شاخص S&P ۵۰۰ رشد چشمگیری داشته است.
آجر به آجر، دونالد ترامپ در حال ساختن دیواری به دور بزرگترین اقتصاد جهان است. همزمان با بالا رفتن موانع تعرفهای آمریکا علیه بقیه دنیا، پل متحرک (برای ورود به کشور) نیز بالا کشیده شده و ورود مهاجران به کشور را دشوارتر کرده است.
تجربه فعلی تعطیلی دولت فدرال، از منظر طولانی بودن دومین تعطیلی طولانی در تاریخ است و هیچ چشماندازی برای پایان آن وجود ندارد. برخی از قانونگذاران پیشبینی میکنند که این تعطیلی ممکن است با عبور از رکورد ۳۵روزه دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ، به یکی از طولانیترین تعطیلیهای تاریخ تبدیل شود.
سه هفته پیش دولت فدرال تعطیل شد، زیرا طرحهای هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات برای تامین مالی اعتبارات جاری، نتوانستند آرای کافی برای تصویب در سنا را به دست آورند. به نظر نمیرسید دونالد ترامپ اساسا نگران این وضعیت باشد چرا که آن را «فرصتی بیسابقه» برای قطع بودجه ایالتهای آبی (ایالتهای طرفدار حزب دموکرات) و اخراج کارمندان فدرال خواند.
تحریمهای اقتصادی در سالهای اخیر، تنها موتور تولید و تجارت کشور را از حرکت بازنداشتهاند، بلکه اثرات عمیقتری بر زندگی اجتماعی و اقتصادی زنان بر جای گذاشتهاند. اشتغال زنان در ایران که سالهاست با موانع فرهنگی و ساختاری روبهروست، اکنون زیر سایه تحریمها بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر شده است. این نهال نحیف که هنوز به بار ننشسته، در برابر توفانهای پیاپی رکود، همهگیری کرونا و تحریم، برگهای خود را یکییکی از دست داده است.
تحریمهای بینالمللی اثرات اقتصادی گسترده و بلندمدتی دارند و میتوانند پیامدهای منفی قابلتوجهی در توسعه نیروی انسانی و بازار کار ایجاد کنند. بااینحال، تحقیقات علمی درباره تاثیرات جنسیتی تحریمها بسیار محدود است و اغلب مطالعات، تحریمها را بهصورت جنسیت خنثی یا فاقد نگاه جنسیتی بررسی کردهاند.
اشتغال زنان در ایران نهال کوچکی است که صد سال است دچار عارضه توقف رشد شده، نه ریشهای قوی دارد و نه هنوز به بار نشسته است. این پیرنهال نحیف و نیمهجان که به دلایل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ریشهای در خاک ندوانده، با تندبادهای هرازگاه، شاخههای ضعیفش لرزیده و برگهایش ریخته است.
بررسی پیامدهای اجتماعی-اقتصادی تحریمهای بینالمللی بر کشورها، بهویژه بر گروههای آسیبپذیر، از اهمیت بالایی در مطالعات توسعه برخوردار است. در این میان، زنان بهعنوان نیمی از جمعیت و نیروی کار بالقوه جامعه، همواره در معرض تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم این سیاستهای کلان قرار داشتهاند. تحلیل جامعهشناختی این پدیده نشان میدهد که بحران اشتغال زنان در ایران، صرفا یک مشکل اقتصادی نیست، بلکه یک بحران ساختاری چندوجهی است که ریشه در تعامل شوکهای بیرونی (تحریمها) با ساختارهای داخلی دارد.
دعوای متولدان دهههای گوناگون، موضوع جدید یا عجیبی نیست؛ دههشصتیها خود را ستمدیده میدانند و دههپنجاهیها معتقدند که خودشان در شرایط سختتری نسبت به دههشصتیها زندگی کردهاند.
کارشناسان معتقدند رشد جنبش اعتراضی نسل زد در کشورهای گوناگون را فعالانی چون پانده رهبری کردند که جمعیت اینستاگرامی کوچک خود به نام «Gen.ZNepal» را سازماندهی کرده بود؛ جمعیتی که بهسرعت به ۳۰هزار دنبالکننده رسید و نزدیک به ۱۳میلیون بازدید جمع کرد. اعضا برای عبور از ممنوعیت دولت از VPN استفاده کردند و شروع به سازماندهی افراد همسو با خود کردند.
در نپال روز دوشنبه چندی پیش، پس از آنکه پلیس برای متفرق کردن معترضانِ در تلاش برای ورود به ساختمان پارلمان از گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی استفاده کرد، دستکم ۱۹ نفر کشته و دهها تن دیگر زخمی شدند.
رهبران سیاسی متکبر و پاسخناپذیر، همچون نخ مشترکی در کشورهای گرفتار اعرتضاهای موسوم به «اعتراضات نسل زد» دیده میشود؛ جنبشهایی که از آفریقا آغاز شدند، به آسیا رسیدند و اکنون به آمریکای جنوبی گسترش یافتهاند. به همین دلیل و دلایل دیگر، احتمال بازگشت آنها زیاد است؛ در برخی کشورها حتی ممکن است حکومتها را از جا برکنند.
راهروهای طویل و پیدرپی ساختارهای دولتی را نباید تنها یک ساختار سازمانی دانست چراکه دیوانسالاری در واقع نوعی منطق اجرایی و شیوه تصمیمگیری است. لودویگ فون میزس، اقتصاددان اتریشی، طبق همین استدلال توضیح میدهد مثلا عملکرد پلیس بر پایه سود و زیان بازار یا مکانیسم قیمتگذاری نیست؛ بلکه نیازمند سازماندهی خاص و برنامهریزیهای ویژه مختص به خود است.